بسته به مکانی که در آن هستید، بسیاری از کشورهای انگلیسیزبان دارای اقلیمها و آب و هوای کاملاً متفاوتی هستند.با این حال، میتوانیم بگوییم که چهار فصل متمایز به انگلیسی وجود دارد. این فصلها بهار، تابستان، پاییز (یا خزان) و زمستان هستند.
زمانبندی این فصلها بسته به مکان تغییر میکند. برای مثال، تابستان در بریتانیا در زمستان آفریقای جنوبی اتفاق میافتد. این به این دلیل است که بریتانیا در نیمکره شمالی (نیمه شمالی) کره زمین قرار دارد، در حالی که آفریقای جنوبی در نیمکره جنوبی (نیمه جنوبی) قرار دارد.
بیایید یاد بگیریم چگونه درباره چهار فصل به انگلیسی صحبت کنیم تا بتوانید با اعتماد به نفس به آن سوال پاسخ دهید!
چهار فصل وجود دارد. نام فصلها به انگلیسی عبارتند از:
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!
- Winter وینتِر (زمستان)
- spring اِسپرینگ (بهار)
- Summer سامِر (تابستان)
- Autumn / Fall فُل/آتِم (پاییز)
Fall در انگلیسی آمریکایی استفاده میشود. Autumn در انگلیسی بریتانیایی استفاده میشود. حرف N در انتهای کلمه autumn تلفظ نمیشود.
نام فصلها در انگلیسی با حرف بزرگ شروع نمیشوند مگر اینکه به عنوان اولین کلمه در جمله ظاهر شوند.
ماههای زمستان رو یاد بگیر خییلی کاربردیه! دی بهمن اسفند به انگلیسی+ نکات معادلسازی
واژگان معمول مرتبط با هر فصل
بهار
Word | Part of speech | Meaning | Example sentence |
Allergies
آلرژیز |
Noun(اسم ) | واکنش نشان دادن سیستم ایمنی به چیزهای بی ضرر. |
Spring brings beautiful flowers and, unfortunately, allergies like hay fever. بهار گلهای زیبایی میآورد و متأسفانه، آلرژیهایی مانند تب یونجه نیز به همراه دارد. |
April showers
اِیپریل شَوِرز |
Noun | باران در آوریل (که در ایالات متحده و بریتانیا رایج است). |
April showers bring May flowers. بارانهای آوریل، گلهای می را میآورند. |
(to) Blossom
بلاسام |
Verb(فعل) | (درختان) گل تولید میکنند. |
The cherry trees blossom in early spring. درختان گیلاس در اوایل بهار شکوفا میشوند |
Blossoming
بلاسامینگ |
Adjective(صفت) | شکوفا شدن، رشد کردن. |
The blossoming trees are a sign of spring. درختان شکوفا شده نشانهای از بهار هستند. |
Bud
باد |
Noun | قسمت کوچک یک گیاه که به برگ یا گل تبدیل میشود. |
The buds are starting to open on the trees. جوانهها روی درختان شروع به باز شدن کردهاند. |
Daffodil
دَفِدیل |
Noun | گلی زرد و زنگولهای شکل. |
Daffodils are one of the first flowers of spring. نرگسها یکی از اولین گلهای بهار هستند. |
Easter
ایستر |
Noun | یک تعطیلات مسیحی. |
Easter is celebrated with egg hunts and church services. عید پاک با جستجوی تخم مرغ و مراسم کلیسا جشن گرفته میشود. |
Flowers
فِلَورز |
Noun | قسمتهای رنگارنگ یک گیاه. |
The park’s full of beautiful flowers in spring. پارک در بهار پر از گلهای زیباست. |
Foal
فُل |
Noun | یک اسب نوزاد. |
Foals born in spring get to exercise and grow during the summer. کره اسبهایی که در بهار به دنیا میآیند در تابستان ورزش میکنند و رشد میکنند. |
Mild
مایلد |
Adjective | ملایم و غیر خشن. |
The weather’s mild today. You can wear a light jacket. هوا امروز ملایم است. میتوانید یک ژاکت سبک بپوشید. |
Mother’s Day
مادِرز دِی |
Noun | تعطیلاتی برای قدردانی از مادران. |
Mother’s Day is a special time to thank our moms and get them gifts. روز مادر زمانی ویژه برای تشکر از مادرانمان و هدیه دادن به آنهاست. |
Nesting
نِستینگ |
Adjective | پرندگان لانهسازی میکنند. |
Look up there at the nesting birds. به آن پرندگان لانهسازی کرده نگاه کن. |
Pollen
پالِن |
Noun | گرده از گلها که به رشد بذرها کمک میکند. |
There’s lots of pollen in the air during the spring. در بهار مقدار زیادی گرده در هوا وجود دارد. |
Rainy
رِینی |
Adjective | باران زیاد. |
April is usually a very rainy month in the UK. آوریل معمولاً یک ماه بسیار بارانی در بریتانیاست. |
Rebirth
ریبرث |
Noun | تجدید قوا پس از افول. |
The rebirth of nature after the tough winter is my favorite thing about spring. تولد دوباره طبیعت پس از زمستان سخت، مورد علاقه من در بهار است. |
Renewal
رینیوَل |
Noun | تازه شدن دوباره. |
Spring is a time of renewal in nature. بهار زمانی برای تجدید در طبیعت است. |
(to) Sprout
اِسپراوت |
Verb | شروع به رشد کردن. |
Plants are sprouting in the garden. گیاهان در باغچه جوانه میزنند. |
(to) Thaw
ثا |
Verb | ذوب کردن یخ. |
The sun will thaw the frozen lakes. خورشید دریاچههای یخزده را ذوب خواهد کرد. |
Warm
وُرم |
Adjective | کمی گرم. |
The days are getting warmer. روزها در حال گرمتر شدن هستند |
Wedding
وِدینگ |
Noun | وقتی دو نفر ازدواج میکنند. |
Spring is a popular time of year to have a wedding. بهار زمانی محبوب برای برگزاری عروسی است. |
مطلب پرطرفدار: 200 کلمات سنگین/شاخ/کوبنده انگلیسی
تابستان
Word | Part of speech | Meaning | Example sentence |
Barbecue (BBQ)
باربکیو |
Noun | پختن در فضای باز بر روی گریل |
We’re having a barbecue this weekend. ما این آخر هفته یک باربکیو داریم. |
Beach
بیچ |
Noun | منطقه شنی کنار دریا |
The beach is crowded in the summer. ساحل در تابستان شلوغ است. |
Camping
کمپینگ |
Noun | اقامت در چادر در فضای باز |
Let’s go camping in the summer. بیایید در تابستان به کمپینگ برویم. |
Festival
فستیوال |
Noun | جشن یا رویداد |
Loads of big bands are playing at the summer music festival. گروههای بزرگ زیادی در فستیوال موسیقی تابستانی اجرا میکنند. |
Fireworks فایروُرکس | Noun | اشیاء کوچک یا راکتهایی که منفجر شده و نمایش رنگارنگی ایجاد میکنند |
Fireworks light up the sky on the Fourth of July. آتشبازیها آسمان را در چهارم ژوئیه روشن میکنند. |
Flip-flops
فلیپ-فلاپس |
Noun | نوعی صندل |
Flip-flops are perfect for walking on the beach. فلیپفلاپها برای راه رفتن در ساحل عالی هستند. |
Heat wave هیت ویو | Noun | دورهای از هوای غیرعادی گرم |
The heat wave caused temperatures of over 105 degrees. موج گرما باعث شد دما بیش از ۱۰۵ درجه شود. |
Humid
هیومید |
Adjective | دارای مقدار زیادی رطوبت در هوا |
The weather is very humid in July. هوای ماه ژوئیه بسیار مرطوب است |
Ice cream آیس کریم | Noun | دسر یخی تهیه شده از خامه |
I can’t wait to eat ice cream by the beach in the summer. نمیتوانم صبر کنم تا در تابستان بستنی کنار ساحل بخورم. |
Outdoors آوتدورز | Noun | مکان خارج از فضای باز |
Summer is a great time for getting outdoors. تابستان زمان عالی برای بیرون رفتن است. |
Picnic
پیکنیک |
Noun | وعده غذایی که در فضای باز میخورید (مثلاً در پارک) |
Let’s have a picnic at the park today. امروز بیایید در پارک پیکنیک داشته باشیم. |
Pool
پول |
Noun | مکانی برای شنا |
The kids love playing in the pool during summer. بچهها عاشق بازی در استخر در طول تابستان هستند |
Sandcastle
سندکَسِل |
Noun | قلعهای ساخته شده از شن |
My kids love building sandcastles on the beach. بچههای من عاشق ساختن قلعههای شنی در ساحل هستند. |
Scorching
اسکورچینگ |
Adjective | بسیار گرم |
It’s scorching outside – don’t forget your hat. بیرون بسیار داغ است – کلاهت را فراموش نکن. |
(to) Sunbathe
سَانبث |
Verb | نشستن یا دراز کشیدن در آفتاب برای برنزه شدن |
Many people sunbathe on the beach during summer. بسیاری از مردم در تابستان در ساحل آفتاب میگیرند. |
Sunburn
سَانبرن |
Noun | پوست قرمز و دردناک ناشی از آفتاب زیاد |
She forgot her sunscreen and got a bad sunburn. او کرم ضد آفتاب خود را فراموش کرد و آفتاب سوختگی بدی گرفت. |
Sunglasses
سَانگلسِز |
Noun | عینکهایی که از چشمها در برابر آفتاب محافظت میکنند |
Don’t forget your sunglasses. It’s very bright outside. عینک آفتابیت را فراموش نکن. بیرون بسیار روشن است. |
Sunscreen (US) سَانسکرین Suncream (UK) سَانکریم |
Noun | کرم برای محافظت از پوست در برابر آفتاب |
Put your sunscreen on when you go to the beach. وقتی به ساحل میروی، کرم ضد آفتابت را بزن. |
Sweltering
سویلترینگ |
Adjective | بهطور ناخوشایند گرم |
It was difficult to stay outside because of the sweltering heat. به خاطر گرمای سوزان، ماندن بیرون سخت بود. |
Tan
تَن |
Noun | پوست قهوهای شده از آفتاب |
She got a deep tan when she went to Spain in the summer. وقتی تابستان به اسپانیا رفت، یک برنزه عمیق گرفت |
بسیار کاربردی: 100 روش تعریف کردن از کسی در انگلیسی
پاییز
Word | Part of speech | Meaning | Example sentence |
Acorn
اِیکورن |
Noun | بلوط درخت بلوط |
There are acorns all over the ground in the autumn. در پاییز بلوطها همهجا روی زمین هستند. |
Amber
اَمبِر |
Adjective | رنگ زرد قهوهای تیره |
Leaves turn to a beautiful amber in fall. برگها در پاییز به رنگ زیبا و کهربایی در میآیند. |
Autumnal
آتامنال |
Adjective | دارای ویژگیهای پاییزی |
We enjoy the autumnal chill after the summer heat. ما از خنکی پاییزی بعد از گرمای تابستان لذت میبریم |
Chilly
چیلی |
Adjective | ناخوشایند سرد |
It gets chilly in the evenings of autumn. در شبهای پاییز هوا سرد میشود. |
Crisp
کریسپ |
Adjective | خنک و تازه |
The autumn air is crisp. هوای پاییزی خنک است. |
Equinox
ایکوینوکس |
Noun | وقتی طول روز و شب برابر است |
The autumn equinox marks the start of fall. اعتدال پاییزی شروع پاییز را نشان میدهد. |
Foliage
فالیِج |
Noun | برگهای گیاه |
The foliage is spectacular this year – look at all the different colors. امسال برگها فوقالعاده هستند – به همه رنگهای مختلف نگاه کن. |
Halloween
هالووین |
Noun | تعطیلاتی که در ۳۱ اکتبر جشن گرفته میشود |
People dress up in costumes and eat candy for Halloween. مردم برای هالووین لباسهای خاص میپوشند و آبنبات میخورند. |
Harvest
هاروِست |
Noun | جمعآوری محصولات غذایی |
Farmers are busy during the harvest season. کشاورزان در فصل برداشت مشغول هستند. |
Hayride
هیراید |
Noun | سواری با واگن کشیده شده توسط اسبها در مزرعه |
We went on a hayride at the pumpkin patch. ما در مزرعه کدو تنبل یک سواری با هیراید داشتیم |
(to) Layer
لِیِر |
Verb | پوشیدن چندین لایه لباس |
Layering is a great way to stay warm in autumn. پوشیدن لایه لایه لباس راهی عالی برای گرم ماندن در پاییز است. |
Leaf-peeping
لیف-پیپینگ |
Noun | سفر برای دیدن و عکس گرفتن از برگهای پاییزی |
Leaf-peeping is popular in New England. دیدن برگها در نیو انگلند بسیار محبوب است. |
(to) Migrate
میگرید |
Verb | حرکت از یک مکان به مکان دیگر |
Many animals migrate south in autumn to avoid the cold winter. بسیاری از حیوانات در پاییز به سمت جنوب مهاجرت میکنند تا از سرمای زمستان فرار کنند |
Nutmeg
ناتمِگ |
Noun | یک ادویه مورد استفاده در دستورهای پاییزی |
Nutmeg is common in fall dishes like pumpkin pie. جوز هندی در غذاهای پاییزی مانند پای کدو تنبل رایج است. |
Overcast
اورکست |
Adjective | پوشیده شده با ابر |
The sky is often overcast in autumn. آسمان در پاییز اغلب ابری است. |
Pumpkin
پامپکین |
Noun | یک میوه بزرگ گرد نارنجی |
People carve faces in pumpkins for Halloween. مردم برای هالووین روی کدو تنبلها صورت میکشند. |
Scarf
اسکارف |
Noun | یک تکه لباس که گردن را گرم نگه میدارد |
She wrapped a thick scarf around her neck. او یک شال ضخیم دور گردنش پیچید. |
Sweater
سوِتِر |
Noun | یک تکه لباس (اغلب بافتنی) که روی بالاتنه پوشیده میشود |
I pulled out my favorite sweater because it’s getting colder. سوئتر مورد علاقهام را بیرون آوردم چون هوا سرد شده است. |
Thanksgiving
ثَنگسگیوینگ |
Noun | تعطیلاتی که در چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر در آمریکا جشن گرفته میشود |
Families gather to celebrate Thanksgiving with a feast. خانوادهها برای جشن شکرگزاری با یک ضیافت جمع میشوند |
Windy
ویندی |
Adjective | بادهای قوی |
The windy days of autumn strip the leaves from the trees. روزهای بادی پاییز برگها را از درختان جدا میکنند. |
دانلود کنید: آهنگ انگلیسی با ترجمه (20 تای برتر)
زمستان
word | Part of speech | Meaning | Example sentence |
Blizzard
بلیزرد |
Noun | کولاک شدید |
The blizzard kept everyone indoors for days. کولاک همه را برای چند روز در خانه نگه داشت. |
(to) Celebrate
سلبریت |
Verb | گرامیداشت یک رویداد فرهنگی یا روز خاص با یک گردهمایی اجتماعی یا رویداد سرگرمکننده |
We celebrate Christmas with lots of cheer. ما کریسمس را با شادی زیادی جشن میگیریم. |
Chill
چیل |
Noun | احساس ناخوشایند سرما |
A chill in the air tells you winter is here. سرمای هوا به شما میگوید که زمستان آمده است. |
Cozy
کوزی |
Adjective | احساس راحتی |
We snuggled in a cozy blanket by the fire. ما در یک پتو گرم و راحت کنار آتش نشستیم. |
Fireplace
فایرپلیس |
Noun | مکانی در خانه برای آتش (بخاری یا شومینه) |
The fireplace is the heart of our living room in winter. شومینه در زمستان قلب اتاق نشیمن ما است. |
Freezing
فریزینگ |
Adjective | بسیار سرد، زیر نقطه انجماد |
The weather is freezing. Are you sure you want to go out? هوا یخبندان است. مطمئنی که میخواهی بیرون بروی؟ |
Frosty
فراستی |
Adjective | داشتن یک لایه نازک از یخ روی سطح |
I hate frosty mornings. It takes me ages to get the car ready before work. من از صبحهای یخبندان متنفرم. آماده کردن ماشین قبل از کار برایم خیلی طول میکشد. |
Glove
گلاو |
Noun | یک پوشاک برای دست (دستکش) |
You can avoid frostbite by wearing gloves. میتوانی با پوشیدن دستکش از یخ زدگی جلوگیری کنی. |
(to) Hibernate
هایبرنیت |
Verb | گذراندن زمستان در حالت خواب یا خاموشی |
Bears hibernate during the cold winter months. خرسها در طول ماههای سرد زمستان به خواب زمستانی میروند. |
Icicle
آیسیکل |
Noun | یک تکه یخ آویزان و نوک تیز (قندیل) |
Icicles are hanging from your roof. Be careful when you walk under them. قندیلهای یخ از سقف خانهات آویزان هستند. هنگام راه رفتن زیر آنها مراقب باش. |
Kindling
کیندلینگ |
Noun | تکههای کوچک چوب که برای روشن کردن آتش استفاده میکنید |
We need to get some kindling to start a fire tonight. ما باید مقداری هیزم کوچک برای روشن کردن آتش امشب تهیه کنیم. |
(to) Shiver
شیور |
Verb | لرزیدن به دلیل سرما |
She began to shiver as soon as she stepped outside. او به محض اینکه بیرون رفت شروع به لرزیدن کرد. |
Sleet
اسلیت |
Noun | ترکیبی از باران و برف (باران برفی) |
Sleet makes driving dangerous. Be careful out there. برف و باران رانندگی را خطرناک میکند. مراقب باش. |
Snowflake
اسنوفلیک |
Noun | یک بلور برف |
Each snowflake has a unique pattern. هر دانه برف یک الگوی منحصر به فرد دارد. |
Snowman
اسنومن |
Noun | یک آدم برفی |
Building a snowman is my favorite winter activity. ساختن آدم برفی فعالیت زمستانی مورد علاقه من است. |
Snowstorm
اسنو استورم |
Noun | طوفان با بارش سنگین برف |
All trains and flights were canceled due to the snowstorm. همه قطارها و پروازها به دلیل طوفان برف لغو شدند. |
Thermal
ثرمل |
Adjective | حفظ گرمای بدن |
Thermal clothing will keep you warm in winter. لباسهای حرارتی شما را در زمستان گرم نگه میدارند. |
Winter solstice
وینتر سولستیس |
Noun | کوتاهترین روز سال |
The winter solstice is celebrated in many cultures. انقلاب زمستانی در بسیاری از فرهنگها جشن گرفته میشود. |
Woolen
وولن |
Adjective | ساخته شده از پشم |
Woolen socks are perfect for keeping your feet warm. جورابهای پشمی برای گرم نگه داشتن پاها عالی هستند. |
Xmas
اکسمس |
Noun | یک اختصار نوشتاری از ‘کریسمس’ (Xmas) |
What are you doing for Xmas this year? امسال برای کریسمس چه کار میکنی؟ |
حرف اضافه IN ابتدای هر فصل IN + Season
قبل از فصل ها از حرف اضافه in استفاده می شود:
- People go to the beach in summer. مردم در تابستان به ساحل می روند
- It rains a lot in winter. در زمستان باران زیاد می بارد
- There are many flowers in spring. در بهار تعداد زیادی گل وجود دارد
- Leaves fall from the trees in autumn. در پاییز برگها از درختان می ریزند
دانلود کنید: دانلود متن های کوتاه انگلیسی و کاربردی
هر فصل در چه زمانی است؟
این موضوع به مکانی که زندگی میکنید بستگی دارد. سیاره ما، زمین، به نیمکرهها hemispheres تقسیم شده است. نیمکره شمالی Northern Hemisphere و نیمکره جنوبی Southern Hemisphere وجود دارد.
WINTER (زمستان)
Northern Hemisphere – December, January, February (نیمکره شمالی – دسامبر، ژانویه، فوریه)
Southern Hemisphere – June, July, August (نیمکره جنوبی – ژوئن، ژوئیه، اوت)
SPRING (بهار)
Northern Hemisphere – March, April, May (نیمکره شمالی – مارس، آوریل، مه)
Southern Hemisphere – September, October, November (نیمکره جنوبی – سپتامبر، اکتبر، نوامبر)
SUMMER (تابستان)
Northern Hemisphere – June, July, August (نیمکره شمالی – ژوئن، ژوئیه، اوت)
Southern Hemisphere – December, January, February (نیمکره جنوبی – دسامبر، ژانویه، فوریه)
AUTUMN / FALL (پاییز)
Northern Hemisphere – September, October, November (نیمکره شمالی – سپتامبر، اکتبر، نوامبر)
Southern Hemisphere – March, April, May (نیمکره جنوبی – مارس، آوریل، مه)
دانلود کنید: ۵ مکالمه انگلیسی پرکاربرد در فرودگاه، هواپیما و هتل
کلمات مربوط به آب و هوا
Sunny آفتابی
اشاره به هوایی با آفتاب درخشان و آسمان صاف دارد.
- It’s a beautiful day with not a cloud in the sky, just perfectly sunny. روز زیبایی است و هیچ ابری در آسمان نیست، فقط کاملاً آفتابی
Cloudy ابری
آسمان ابری با پوشش ابر را نشان میدهد که ممکن است خورشید را بپوشاند.
- They predicted a cloudy afternoon, so I didn’t bother bringing my sunglasses. پیشبینی کرده بودند که بعد از ظهر ابری خواهد بود، بنابراین زحمت نبردم عینک آفتابیام را بیاورم
Rainy بارانی
هوایی با شرایط بارانی را توصیف میکند.
- Make sure to grab an umbrella – it looks like it’s going to be a rainy day. حتماً یک چتر بردار.به نظر میرسد که روز بارانی در پیش است
Stormy طوفانی
هوایی با بادهای شدید، باران و اغلب رعد و برق را نشان میدهد
- Last night was quite stormy, and the thunder was loud enough to shake the windows. دیشب بسیار طوفانی بود و رعد و برق آنقدر بلند بود که پنجرهها را لرزاند
اینو بخون و توی دو دقیقه یکبار برای همیشه ماه و فصل ها رو یاد بگیر! ماه های میلادی در زبان انگلیسی (و همه نکات)
Snowy برفی
نشان میدهد که برف میبارد یا به تازگی باریده است و زمین را با لایهای سفید پوشانده است
- The kids are excited because the forecast predicts a snowy weekend. بچهها هیجانزده هستند چون پیشبینیها یک آخر هفته برفی را نشان میدهند
Foggy مهآلود
هوایی با دید کم به دلیل ابر ضخیم قطرات آب معلق در هوا را توصیف میکند.
- Driving conditions are difficult this morning because it’s incredibly foggy. شرایط رانندگی امروز صبح دشوار است زیرا مه بسیار غلیظ است
Windy بادی
با جریانهای هوایی شدید مشخص میشود که اغلب شرایط بیرونی را بادی میکند.
- The windy weather is perfect for flying kites at the park today. هوای بادی امروز برای پرواز دادن بادبادکها در پارک عالی است
Humid مرطوب
هوایی که دارای سطح بالایی از رطوبت است و اغلب دما را گرمتر احساس میکند.
- It’s so humid outside that you start sweating the moment you step out the door. بیرون آنقدر مرطوب است که به محض اینکه از در خارج شوید شروع به عرق کردن میکنید
Chilly سرد
اشاره به هوایی دارد که به اندازهای سرد است که شما را بلرزاند، اما نه به شدت.
- It’s a bit chilly today, so I recommend wearing a light jacket. امروز کمی سرد است، بنابراین توصیه میکنم یک ژاکت سبک بپوشید
Freezing (یخبندان)
Freezing هوای بسیار سرد را نشان میدهد که اغلب با دماهای زیر نقطه انجماد آب همراه است.
- The forecast warns of freezing temperatures overnight. پیشبینیها دمای یخبندان را برای شب هشدار میدهند
نتیجه بندی
با یادگیری فصلهای سال به زبان انگلیسی، میتوانیم نه تنها دانش زبانی خود را بهبود بخشیم بلکه توانایی خود را در درک و صحبت درباره موضوعات مختلف افزایش دهیم. آشنایی با فصلها به ما کمک میکند تا در گفتگوهای روزمره، مکالمات مرتبط با آب و هوا و حتی در سفرهای بینالمللی بهتر عمل کنیم. این مهارت، درک بهتری از فرهنگها و کشورهای مختلف به ما میدهد و ارتباطات ما را غنیتر و موثرتر میسازد.
بنابراین، با تمرین و تکرار، میتوانیم اعتماد به نفس بیشتری در مکالمات انگلیسی خود داشته باشیم و از این دانش برای بهبود زندگی روزمره خود بهره ببریم. حالا با تسلط بر واژگان و مفاهیم مرتبط با فصلها، میتوانید با اطمینان درباره زمانهای مختلف سال صحبت کنید و از هر فرصتی برای تمرین و یادگیری بیشتر استفاده کنید.