وکتور فصل های مختلف سال

زمستان به انگلیسی با تلفظ (دختر و پسر زمستان و …)

گاما

بسته به مکانی که در آن هستید، بسیاری از کشورهای انگلیسی‌زبان دارای اقلیم‌ها و آب و هوای کاملاً متفاوتی هستند.با این حال، می‌توانیم بگوییم که چهار فصل متمایز به انگلیسی وجود دارد. این فصل‌ها بهار، تابستان، پاییز (یا خزان) و زمستان هستند.

زمان‌بندی این فصل‌ها بسته به مکان تغییر می‌کند. برای مثال، تابستان در بریتانیا در زمستان آفریقای جنوبی اتفاق می‌افتد. این به این دلیل است که بریتانیا در نیمکره شمالی (نیمه شمالی) کره زمین قرار دارد، در حالی که آفریقای جنوبی در نیمکره جنوبی (نیمه جنوبی) قرار دارد.

بیایید یاد بگیریم چگونه درباره چهار فصل به انگلیسی صحبت کنیم تا بتوانید با اعتماد به نفس به آن سوال پاسخ دهید!

 

چهار فصل وجود دارد. نام فصل‌ها به انگلیسی عبارتند از:

 


English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!


 

  • Winter وینتِر (زمستان)
  • spring اِسپرینگ (بهار)
  • Summer سامِر (تابستان)
  • Autumn / Fall فُل/آتِم (پاییز)

Fall در انگلیسی آمریکایی استفاده می‌شود. Autumn در انگلیسی بریتانیایی استفاده می‌شود. حرف N در انتهای کلمه autumn تلفظ نمی‌شود.

نام فصل‌ها در انگلیسی با حرف بزرگ شروع نمی‌شوند مگر این‌که به عنوان اولین کلمه در جمله ظاهر شوند.

ماههای زمستان رو یاد بگیر خییلی کاربردیه! دی بهمن اسفند به انگلیسی+ نکات معادلسازی

واژگان معمول مرتبط با هر فصل

بهار

Word Part of speech Meaning Example sentence
Allergies

آلرژیز

Noun(اسم ) واکنش نشان دادن سیستم ایمنی به چیزهای بی ضرر.

Spring brings beautiful flowers and, unfortunately, allergies like hay fever.

بهار گل‌های زیبایی می‌آورد و متأسفانه، آلرژی‌هایی مانند تب یونجه نیز به همراه دارد.

April showers

اِیپریل شَوِرز

Noun باران در آوریل (که در ایالات متحده و بریتانیا رایج است).

April showers bring May flowers.

باران‌های آوریل، گل‌های می را می‌آورند.

(to) Blossom

بلاسام

Verb(فعل) (درختان) گل تولید می‌کنند.

The cherry trees blossom in early spring.

درختان گیلاس در اوایل بهار شکوفا می‌شوند

Blossoming

بلاسامینگ

Adjective(صفت) شکوفا شدن، رشد کردن.

The blossoming trees are a sign of spring.

درختان شکوفا شده نشانه‌ای از بهار هستند.

Bud

باد

Noun قسمت کوچک یک گیاه که به برگ یا گل تبدیل می‌شود.

The buds are starting to open on the trees.

جوانه‌ها روی درختان شروع به باز شدن کرده‌اند.

Daffodil

دَفِدیل

Noun گلی زرد و زنگوله‌ای شکل.

Daffodils are one of the first flowers of spring.

نرگس‌ها یکی از اولین گل‌های بهار هستند.

Easter

ایس‌تر

Noun یک تعطیلات مسیحی.

Easter is celebrated with egg hunts and church services.

عید پاک با جستجوی تخم مرغ و مراسم کلیسا جشن گرفته می‌شود.

Flowers

فِلَورز

Noun قسمت‌های رنگارنگ یک گیاه.

The park’s full of beautiful flowers in spring.

پارک در بهار پر از گل‌های زیباست.

Foal

فُل

Noun یک اسب نوزاد.

Foals born in spring get to exercise and grow during the summer.

کره اسب‌هایی که در بهار به دنیا می‌آیند در تابستان ورزش می‌کنند و رشد می‌کنند.

Mild

مایلد

Adjective ملایم و غیر خشن.

The weather’s mild today. You can wear a light jacket.

هوا امروز ملایم است. می‌توانید یک ژاکت سبک بپوشید.

Mother’s Day

مادِرز دِی

Noun تعطیلاتی برای قدردانی از مادران.

Mother’s Day is a special time to thank our moms and get them gifts.

روز مادر زمانی ویژه برای تشکر از مادرانمان و هدیه دادن به آن‌هاست.

Nesting

نِستینگ

Adjective پرندگان لانه‌سازی می‌کنند.

Look up there at the nesting birds.

به آن پرندگان لانه‌سازی کرده نگاه کن.

Pollen

پالِن

Noun گرده از گل‌ها که به رشد بذرها کمک می‌کند.

There’s lots of pollen in the air during the spring.

در بهار مقدار زیادی گرده در هوا وجود دارد.

Rainy

رِینی

Adjective باران زیاد.

April is usually a very rainy month in the UK.

آوریل معمولاً یک ماه بسیار بارانی در بریتانیاست.

Rebirth

ری‌برث

Noun تجدید قوا پس از افول.

The rebirth of nature after the tough winter is my favorite thing about spring.

تولد دوباره طبیعت پس از زمستان سخت، مورد علاقه من در بهار است.

Renewal

رینیوَل

Noun تازه شدن دوباره.

Spring is a time of renewal in nature.

بهار زمانی برای تجدید در طبیعت است.

(to) Sprout

اِسپراوت

Verb شروع به رشد کردن.

Plants are sprouting in the garden.

گیاهان در باغچه جوانه می‌زنند.

(to) Thaw

ثا

Verb ذوب کردن یخ.

The sun will thaw the frozen lakes.

خورشید دریاچه‌های یخ‌زده را ذوب خواهد کرد.

Warm

وُرم

Adjective کمی گرم.

The days are getting warmer.

روزها در حال گرم‌تر شدن هستند

Wedding

وِدینگ

Noun وقتی دو نفر ازدواج می‌کنند.

Spring is a popular time of year to have a wedding.

بهار زمانی محبوب برای برگزاری عروسی است.

مطلب پرطرفدار: 200 کلمات سنگین/شاخ/کوبنده انگلیسی

تابستان

Word Part of speech Meaning Example sentence
Barbecue (BBQ)

باربکیو

Noun پختن در فضای باز بر روی گریل

We’re having a barbecue this weekend.

ما این آخر هفته یک باربکیو داریم.

Beach

بیچ

Noun منطقه شنی کنار دریا

The beach is crowded in the summer.

ساحل در تابستان شلوغ است.

Camping

کمپینگ

Noun اقامت در چادر در فضای باز

Let’s go camping in the summer.

بیایید در تابستان به کمپینگ برویم.

Festival

فستیوال

Noun جشن یا رویداد

Loads of big bands are playing at the summer music festival.

گروه‌های بزرگ زیادی در فستیوال موسیقی تابستانی اجرا می‌کنند.

Fireworks فایروُرکس Noun اشیاء کوچک یا راکت‌هایی که منفجر شده و نمایش رنگارنگی ایجاد می‌کنند

Fireworks light up the sky on the Fourth of July.

آتش‌بازی‌ها آسمان را در چهارم ژوئیه روشن می‌کنند.

Flip-flops

فلیپ-فلاپس

Noun نوعی صندل

Flip-flops are perfect for walking on the beach.

فلیپ‌فلاپ‌ها برای راه رفتن در ساحل عالی هستند.

Heat wave هیت ویو Noun دوره‌ای از هوای غیرعادی گرم

The heat wave caused temperatures of over 105 degrees.

موج گرما باعث شد دما بیش از ۱۰۵ درجه شود.

Humid

هیومید

Adjective دارای مقدار زیادی رطوبت در هوا

The weather is very humid in July.

هوای ماه ژوئیه بسیار مرطوب است

Ice cream آیس کریم Noun دسر یخی تهیه شده از خامه

I can’t wait to eat ice cream by the beach in the summer.

نمی‌توانم صبر کنم تا در تابستان بستنی کنار ساحل بخورم.

Outdoors آوت‌دورز Noun مکان خارج از فضای باز

Summer is a great time for getting outdoors.

تابستان زمان عالی برای بیرون رفتن است.

Picnic

پیک‌نیک

Noun وعده غذایی که در فضای باز می‌خورید (مثلاً در پارک)

Let’s have a picnic at the park today.

امروز بیایید در پارک پیک‌نیک داشته باشیم.

Pool

پول

Noun مکانی برای شنا

The kids love playing in the pool during summer.

بچه‌ها عاشق بازی در استخر در طول تابستان هستند

Sandcastle

سندکَسِل

Noun قلعه‌ای ساخته شده از شن

My kids love building sandcastles on the beach.

بچه‌های من عاشق ساختن قلعه‌های شنی در ساحل هستند.

Scorching

اسکورچینگ

Adjective بسیار گرم

It’s scorching outside – don’t forget your hat.

بیرون بسیار داغ است – کلاهت را فراموش نکن.

(to) Sunbathe

سَان‌بث

Verb نشستن یا دراز کشیدن در آفتاب برای برنزه شدن

Many people sunbathe on the beach during summer.

بسیاری از مردم در تابستان در ساحل آفتاب می‌گیرند.

Sunburn

سَان‌برن

Noun پوست قرمز و دردناک ناشی از آفتاب زیاد

She forgot her sunscreen and got a bad sunburn.

او کرم ضد آفتاب خود را فراموش کرد و آفتاب سوختگی بدی گرفت.

Sunglasses

سَان‌گلسِز

Noun عینک‌هایی که از چشم‌ها در برابر آفتاب محافظت می‌کنند

Don’t forget your sunglasses. It’s very bright outside.

عینک آفتابیت را فراموش نکن. بیرون بسیار روشن است.

Sunscreen (US) سَان‌سکرین
Suncream (UK)

سَان‌کریم

Noun کرم برای محافظت از پوست در برابر آفتاب

Put your sunscreen on when you go to the beach.

وقتی به ساحل می‌روی، کرم ضد آفتابت را بزن.

Sweltering

سویلترینگ

Adjective به‌طور ناخوشایند گرم

It was difficult to stay outside because of the sweltering heat.

به خاطر گرمای سوزان، ماندن بیرون سخت بود.

Tan

تَن

Noun پوست قهوه‌ای شده از آفتاب

She got a deep tan when she went to Spain in the summer.

وقتی تابستان به اسپانیا رفت، یک برنزه عمیق گرفت

بسیار کاربردی: 100 روش تعریف کردن از کسی در انگلیسی

پاییز

Word Part of speech Meaning Example sentence
Acorn

اِیکورن

Noun بلوط درخت بلوط

There are acorns all over the ground in the autumn.

در پاییز بلوط‌ها همه‌جا روی زمین هستند.

Amber

اَمبِر

Adjective رنگ زرد قهوه‌ای تیره

Leaves turn to a beautiful amber in fall.

برگ‌ها در پاییز به رنگ زیبا و کهربایی در می‌آیند.

Autumnal

آتامنال

Adjective دارای ویژگی‌های پاییزی

We enjoy the autumnal chill after the summer heat.

ما از خنکی پاییزی بعد از گرمای تابستان لذت می‌بریم

Chilly

چیلی

Adjective ناخوشایند سرد

It gets chilly in the evenings of autumn.

در شب‌های پاییز هوا سرد می‌شود.

Crisp

کریسپ

Adjective خنک و تازه

The autumn air is crisp.

هوای پاییزی خنک است.

Equinox

ایکوینوکس

Noun وقتی طول روز و شب برابر است

The autumn equinox marks the start of fall.

اعتدال پاییزی شروع پاییز را نشان می‌دهد.

Foliage

فالیِج

Noun برگ‌های گیاه

The foliage is spectacular this year – look at all the different colors.

امسال برگ‌ها فوق‌العاده هستند – به همه رنگ‌های مختلف نگاه کن.

Halloween

هالووین

Noun تعطیلاتی که در ۳۱ اکتبر جشن گرفته می‌شود

People dress up in costumes and eat candy for Halloween.

مردم برای هالووین لباس‌های خاص می‌پوشند و آب‌نبات می‌خورند.

Harvest

هاروِست

Noun جمع‌آوری محصولات غذایی

Farmers are busy during the harvest season.

کشاورزان در فصل برداشت مشغول هستند.

Hayride

هی‌راید

Noun سواری با واگن کشیده شده توسط اسب‌ها در مزرعه

We went on a hayride at the pumpkin patch.

ما در مزرعه کدو تنبل یک سواری با هی‌راید داشتیم

(to) Layer

لِیِر

Verb پوشیدن چندین لایه لباس

Layering is a great way to stay warm in autumn.

پوشیدن لایه لایه لباس راهی عالی برای گرم ماندن در پاییز است.

Leaf-peeping

لیف-پیپینگ

Noun سفر برای دیدن و عکس گرفتن از برگ‌های پاییزی

Leaf-peeping is popular in New England.

دیدن برگ‌ها در نیو انگلند بسیار محبوب است.

(to) Migrate

میگرید

Verb حرکت از یک مکان به مکان دیگر

Many animals migrate south in autumn to avoid the cold winter.

بسیاری از حیوانات در پاییز به سمت جنوب مهاجرت می‌کنند تا از سرمای زمستان فرار کنند

Nutmeg

ناتمِگ

Noun یک ادویه مورد استفاده در دستورهای پاییزی

Nutmeg is common in fall dishes like pumpkin pie.

جوز هندی در غذاهای پاییزی مانند پای کدو تنبل رایج است.

Overcast

اورکست

Adjective پوشیده شده با ابر

The sky is often overcast in autumn.

آسمان در پاییز اغلب ابری است.

Pumpkin

پامپکین

Noun یک میوه بزرگ گرد نارنجی

People carve faces in pumpkins for Halloween.

مردم برای هالووین روی کدو تنبل‌ها صورت می‌کشند.

Scarf

اسکارف

Noun یک تکه لباس که گردن را گرم نگه می‌دارد

She wrapped a thick scarf around her neck.

او یک شال ضخیم دور گردنش پیچید.

Sweater

سوِتِر

Noun یک تکه لباس (اغلب بافتنی) که روی بالاتنه پوشیده می‌شود

I pulled out my favorite sweater because it’s getting colder.

سوئتر مورد علاقه‌ام را بیرون آوردم چون هوا سرد شده است.

Thanksgiving

ثَنگس‌گیوینگ

Noun تعطیلاتی که در چهارمین پنج‌شنبه ماه نوامبر در آمریکا جشن گرفته می‌شود

Families gather to celebrate Thanksgiving with a feast.

خانواده‌ها برای جشن شکرگزاری با یک ضیافت جمع می‌شوند

Windy

ویندی

Adjective بادهای قوی

The windy days of autumn strip the leaves from the trees.

روزهای بادی پاییز برگ‌ها را از درختان جدا می‌کنند.

دانلود کنید: آهنگ انگلیسی با ترجمه (20 تای برتر)

زمستان

word Part of speech Meaning Example sentence
Blizzard

بلیزرد

Noun کولاک شدید

The blizzard kept everyone indoors for days.

کولاک همه را برای چند روز در خانه نگه داشت.

(to) Celebrate

سلبریت

Verb گرامیداشت یک رویداد فرهنگی یا روز خاص با یک گردهمایی اجتماعی یا رویداد سرگرم‌کننده

We celebrate Christmas with lots of cheer.

ما کریسمس را با شادی زیادی جشن می‌گیریم.

Chill

چیل

Noun احساس ناخوشایند سرما

A chill in the air tells you winter is here.

سرمای هوا به شما می‌گوید که زمستان آمده است.

Cozy

کوزی

Adjective احساس راحتی

We snuggled in a cozy blanket by the fire.

ما در یک پتو گرم و راحت کنار آتش نشستیم.

Fireplace

فایرپلیس

Noun مکانی در خانه برای آتش (بخاری یا شومینه)

The fireplace is the heart of our living room in winter.

شومینه در زمستان قلب اتاق نشیمن ما است.

Freezing

فریزینگ

Adjective بسیار سرد، زیر نقطه انجماد

The weather is freezing. Are you sure you want to go out?

هوا یخبندان است. مطمئنی که می‌خواهی بیرون بروی؟

Frosty

فراستی

Adjective داشتن یک لایه نازک از یخ روی سطح

I hate frosty mornings. It takes me ages to get the car ready before work.

من از صبح‌های یخبندان متنفرم. آماده کردن ماشین قبل از کار برایم خیلی طول می‌کشد.

Glove

گلاو

Noun یک پوشاک برای دست (دستکش)

You can avoid frostbite by wearing gloves.

می‌توانی با پوشیدن دستکش از یخ زدگی جلوگیری کنی.

(to) Hibernate

هایبرنیت

Verb گذراندن زمستان در حالت خواب یا خاموشی

Bears hibernate during the cold winter months.

خرس‌ها در طول ماه‌های سرد زمستان به خواب زمستانی می‌روند.

Icicle

آیسیکل

Noun یک تکه یخ آویزان و نوک تیز (قندیل)

Icicles are hanging from your roof. Be careful when you walk under them.

قندیل‌های یخ از سقف خانه‌ات آویزان هستند. هنگام راه رفتن زیر آن‌ها مراقب باش.

Kindling

کیندلینگ

Noun تکه‌های کوچک چوب که برای روشن کردن آتش استفاده می‌کنید

We need to get some kindling to start a fire tonight.

ما باید مقداری هیزم کوچک برای روشن کردن آتش امشب تهیه کنیم.

(to) Shiver

شیور

Verb لرزیدن به دلیل سرما

She began to shiver as soon as she stepped outside.

او به محض اینکه بیرون رفت شروع به لرزیدن کرد.

Sleet

اسلیت

Noun ترکیبی از باران و برف (باران برفی)

Sleet makes driving dangerous. Be careful out there.

برف و باران رانندگی را خطرناک می‌کند. مراقب باش.

Snowflake

اسنوفلیک

Noun یک بلور برف

Each snowflake has a unique pattern.

هر دانه برف یک الگوی منحصر به فرد دارد.

Snowman

اسنومن

Noun یک آدم برفی

Building a snowman is my favorite winter activity.

ساختن آدم برفی فعالیت زمستانی مورد علاقه من است.

Snowstorm

اسنو استورم

Noun طوفان با بارش سنگین برف

All trains and flights were canceled due to the snowstorm.

همه قطارها و پروازها به دلیل طوفان برف لغو شدند.

Thermal

ثرمل

Adjective حفظ گرمای بدن

Thermal clothing will keep you warm in winter.

لباس‌های حرارتی شما را در زمستان گرم نگه می‌دارند.

Winter solstice

وینتر سولستیس

Noun کوتاه‌ترین روز سال

The winter solstice is celebrated in many cultures.

انقلاب زمستانی در بسیاری از فرهنگ‌ها جشن گرفته می‌شود.

Woolen

وولن

Adjective ساخته شده از پشم

Woolen socks are perfect for keeping your feet warm.

جوراب‌های پشمی برای گرم نگه داشتن پاها عالی هستند.

Xmas

اکس‌مس

Noun یک اختصار نوشتاری از ‘کریسمس’ (Xmas)

What are you doing for Xmas this year?

امسال برای کریسمس چه کار می‌کنی؟

حرف اضافه IN ابتدای هر فصل IN + Season

قبل از فصل ها از حرف اضافه in استفاده می شود‌:

  • People go to the beach in summer.  مردم در تابستان به ساحل می روند
  • It rains a lot in winter.  در زمستان باران زیاد می بارد
  • There are many flowers in spring.  در بهار تعداد زیادی گل وجود دارد
  • Leaves fall from the trees in autumn.  در پاییز برگها از درختان می ریزند

دانلود کنید:  دانلود متن های کوتاه انگلیسی و کاربردی 

هر فصل در چه زمانی است؟

این موضوع به مکانی که زندگی می‌کنید بستگی دارد. سیاره ما، زمین، به نیم‌کره‌ها hemispheres تقسیم شده است. نیم‌کره شمالی Northern Hemisphere و نیم‌کره جنوبی Southern Hemisphere وجود دارد.

WINTER (زمستان)

Northern Hemisphere – December, January, February  (نیم‌کره شمالی – دسامبر، ژانویه، فوریه)

Southern Hemisphere – June, July, August  (نیم‌کره جنوبی – ژوئن، ژوئیه، اوت)

SPRING (بهار)

Northern Hemisphere – March, April, May  (نیم‌کره شمالی – مارس، آوریل، مه)

Southern Hemisphere – September, October, November  (نیم‌کره جنوبی – سپتامبر، اکتبر، نوامبر)

SUMMER (تابستان)

Northern Hemisphere – June, July, August  (نیم‌کره شمالی – ژوئن، ژوئیه، اوت)

Southern Hemisphere – December, January, February  (نیم‌کره جنوبی – دسامبر، ژانویه، فوریه)

AUTUMN / FALL (پاییز)

Northern Hemisphere – September, October, November  (نیم‌کره شمالی – سپتامبر، اکتبر، نوامبر)

Southern Hemisphere – March, April, May (نیم‌کره جنوبی – مارس، آوریل، مه)

به انگلیسی

دانلود کنید: ۵ مکالمه انگلیسی پرکاربرد در فرودگاه، هواپیما و هتل

کلمات مربوط به آب و هوا

Sunny آفتابی

اشاره به هوایی با آفتاب درخشان و آسمان صاف دارد.

  • It’s a beautiful day with not a cloud in the sky, just perfectly sunny.  روز زیبایی است و هیچ ابری در آسمان نیست، فقط کاملاً آفتابی

Cloudy ابری

آسمان ابری با پوشش ابر را نشان می‌دهد که ممکن است خورشید را بپوشاند.

  • They predicted a cloudy afternoon, so I didn’t bother bringing my sunglasses.  پیش‌بینی کرده بودند که بعد از ظهر ابری خواهد بود، بنابراین زحمت نبردم عینک آفتابی‌ام را بیاورم

Rainy بارانی

هوایی با شرایط بارانی را توصیف می‌کند.

  • Make sure to grab an umbrella – it looks like it’s going to be a rainy day.  حتماً یک چتر بردار.به نظر می‌رسد که روز بارانی در پیش است

Stormy طوفانی

هوایی با بادهای شدید، باران و اغلب رعد و برق را نشان می‌دهد

  • Last night was quite stormy, and the thunder was loud enough to shake the windows.  دیشب بسیار طوفانی بود و رعد و برق آنقدر بلند بود که پنجره‌ها را لرزاند

اینو بخون و توی دو دقیقه یکبار برای همیشه ماه و فصل ها رو یاد بگیر! ماه های میلادی در زبان انگلیسی (و همه نکات)

Snowy برفی

نشان می‌دهد که برف می‌بارد یا به تازگی باریده است و زمین را با لایه‌ای سفید پوشانده است

  • The kids are excited because the forecast predicts a snowy weekend.  بچه‌ها هیجان‌زده هستند چون پیش‌بینی‌ها یک آخر هفته برفی را نشان می‌دهند

Foggy مه‌آلود

هوایی با دید کم به دلیل ابر ضخیم قطرات آب معلق در هوا را توصیف می‌کند.

  • Driving conditions are difficult this morning because it’s incredibly foggy.  شرایط رانندگی امروز صبح دشوار است زیرا مه بسیار غلیظ است

Windy بادی

با جریان‌های هوایی شدید مشخص می‌شود که اغلب شرایط بیرونی را بادی می‌کند.

  • The windy weather is perfect for flying kites at the park today.  هوای بادی امروز برای پرواز دادن بادبادک‌ها در پارک عالی است

Humid مرطوب

هوایی که دارای سطح بالایی از رطوبت است و اغلب دما را گرم‌تر احساس می‌کند.

  • It’s so humid outside that you start sweating the moment you step out the door.  بیرون آنقدر مرطوب است که به محض اینکه از در خارج شوید شروع به عرق کردن می‌کنید

Chilly سرد

اشاره به هوایی دارد که به اندازه‌ای سرد است که شما را بلرزاند، اما نه به شدت.

  • It’s a bit chilly today, so I recommend wearing a light jacket.  امروز کمی سرد است، بنابراین توصیه می‌کنم یک ژاکت سبک بپوشید

Freezing (یخبندان)

Freezing هوای بسیار سرد را نشان می‌دهد که اغلب با دماهای زیر نقطه انجماد آب همراه است.

  • The forecast warns of freezing temperatures overnight.  پیش‌بینی‌ها دمای یخبندان را برای شب هشدار می‌دهند

نتیجه بندی

با یادگیری فصل‌های سال به زبان انگلیسی، می‌توانیم نه تنها دانش زبانی خود را بهبود بخشیم بلکه توانایی خود را در درک و صحبت درباره موضوعات مختلف افزایش دهیم. آشنایی با فصل‌ها به ما کمک می‌کند تا در گفتگوهای روزمره، مکالمات مرتبط با آب و هوا و حتی در سفرهای بین‌المللی بهتر عمل کنیم. این مهارت، درک بهتری از فرهنگ‌ها و کشورهای مختلف به ما می‌دهد و ارتباطات ما را غنی‌تر و موثرتر می‌سازد.

بنابراین، با تمرین و تکرار، می‌توانیم اعتماد به نفس بیشتری در مکالمات انگلیسی خود داشته باشیم و از این دانش برای بهبود زندگی روزمره خود بهره ببریم. حالا با تسلط بر واژگان و مفاهیم مرتبط با فصل‌ها، می‌توانید با اطمینان درباره زمان‌های مختلف سال صحبت کنید و از هر فرصتی برای تمرین و یادگیری بیشتر استفاده کنید.

 

گوتا

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست