صحبت در مورد لباس و فعلهای مرتبط با آن، یکی از بخشهای مهم زبانآموزی میباشد، چرا که این موضوع نه تنها در مکالمات روزمره کاربرد فراوان دارد، بلکه به زبانآموزان کمک میکند تا دایره واژگان خود را در زمینههای متنوعی مانند خرید لباس، توصیف ظاهر، و بیان نظرات در مورد سبک و مد گسترش دهند.
آشنایی با افعالی مانند پوشیدن، درآوردن، شستن، و تا کردن، به افراد این امکان را میدهد که بتوانند به راحتی در موقعیتهای مختلف اجتماعی و روزمره، از جمله تعاملات دوستانه یا محیطهای کاری، ارتباط مؤثرتری برقرار کنند.
این موضوع نه تنها بر جنبه زبانی تأثیر میگذارد، بلکه به درک فرهنگی و آشنایی با اصطلاحات محلی مرتبط نیز کمک شایانی میکند. بنابراین اگر به دنبال افزایش دایره واژگان خود به ويزه در زمینه لباس می باشید این مطلب برای شماست! ما را تا پایان این مقاله همراه کنید.
فعلهای پایه در ارتباط با لباس پوشیدن
در زبان انگلیسی، فعلهای زیادی وجود دارند که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با لباس و عمل پوشیدن ارتباط دارند. در ادامه، برخی از مهمترین آنها را بررسی میکنیم:
فعل Wear
فعل wear به معنای پوشیدن یا به تن داشتن لباس است و معمولاً برای توصیف لباس، جواهرات، کفش یا عینک به کار میرود.
- She always wears a red dress to parties.
- He is wearing sunglasses because it’s sunny.
فعل Put on
Put on به عمل پوشیدن لباس اشاره دارد. این فعل برای زمانی استفاده میشود که چیزی را به بدن اضافه میکنیم، مانند پوشیدن لباس یا کلاه.
- Please put on your coat; it’s cold outside.
- He put on his hat and went out.
مکمل این مطلب هست: لیست انواع پوشاک و لباس به انگلیسی (زنانه و مردانه)
فعل Take off
این فعل به معنای درآوردن لباس یا هر چیزی است که پوشیده شده است.
- Don’t forget to take off your shoes before entering the house.
- She took off her jacket and hung it on the chair.
فعل Try on
برای امتحان کردن لباس هنگام خرید یا در خانه استفاده میشود.
- Can I try on this dress in size 10?
- He tried on several pairs of shoes before choosing one.
فعل Dress (up)
این فعل به معنای لباس پوشیدن است و میتواند به لباس روزمره یا لباس رسمی اشاره داشته باشد. Dress up معمولاً به لباس رسمیتر اشاره دارد.
- He always dresses formally for work.
- Let’s dress up for the party tonight.
خیاط و خیاطی به انگلیسی، طراح لباس و همه اصطلاحات مرتبط
فعل Change
به معنای عوض کردن لباس است.
- I need to change my shirt; it’s dirty.
- She changed into her pajamas before going to bed.
فعلهای پیشرفته و اصطلاحات رایج
Button up / Zip up
این افعال به بستن دکمه یا زیپ لباس اشاره دارند.
- Button up your shirt before you go outside.
- Zip up your jacket; it’s getting windy.
Roll up
به معنای بالا زدن آستینها یا شلوار است.
- He rolled up his sleeves and started washing the dishes.
- She rolled up her jeans before stepping into the water.
کمد به انگلیسی، کمد لباس دیواری اسباب بازی، کشو و بقیه عبارات
Hang up
این فعل به آویزان کردن لباس، معمولاً در کمد یا جا رختی، اشاره دارد.
- Please hang up your coat in the closet.
- She hung up her dress after ironing it.
Throw on
به معنای سریع پوشیدن یک لباس است.
- I’ll just throw on a jacket and meet you outside.
- She threw on a sweater before going to the store.
Kick off
این فعل برای درآوردن سریع کفشها به کار میرود.
- He kicked off his shoes as soon as he got home.
- She kicked off her heels after the party.
بلد باشین خیلی به کارتون میاد: اصطلاحات انگلیسی موقع خرید (لباس، تجهیزات و …)
برخی دیگر از verbs و phrasal verbs کاربردی:
کلمه | معنی | تلفظ | مثال |
to coordinate | هماهنگ کردن (لباسها) | کو-آردینِیت |
She loves to coordinate her scarf with her handbag. |
to clothe | لباس پوشاندن (به کسی) | کِلُد |
The charity works to clothe homeless people in the winter. |
to fasten | بستن (زیپ، دکمه و غیره) | فَسِن |
Don’t forget to fasten your seatbelt before the car starts moving. |
to fit | اندازه بودن | فیت |
This shirt doesn’t fit me anymore; it’s too tight. |
to flare | گشاد شدن (لباس، مانند شلوار) | فِلِر |
These trousers flare out at the bottom, giving a retro look. |
to match | ست بودن یا جور بودن | مَچ |
Her shoes perfectly match her dress. |
to overdress | بیش از حد رسمی لباس پوشیدن | اُوِردْرِس |
He overdressed for the casual dinner party. |
to strip | لباس درآوردن | اِستریپ |
The doctor asked him to strip down to his underwear for the check-up. |
to throw on | سریع لباس پوشیدن | ثرو آن |
I’ll just throw on a jacket before heading out. |
to unbutton | دکمهها را باز کردن | آنباتِن |
He unbuttoned his shirt and relaxed on the couch. |
to tailor-make | به طور سفارشی دوختن | تِیلِر مِیک |
The suit was tailor-made to fit him perfectly. |
to slip on | به سرعت پوشیدن (لباس/کفش) | اسلیپ آن |
She slipped on her shoes and ran to answer the door. |
to apparel | لباس پوشاندن (رسمی) | اَپَرِل |
The company specializes in appareling athletes with high-quality gear. |
واژگان مرتبط با لباس در انگلیسی
برای صحبت درباره لباس، شناخت اسامی و صفات مختلف مرتبط با آن ضروری است:
1. انواع لباسها
- T-shirt (تی شِرْت) : تیشرت
- Jeans (جینز): شلوار جین
- Jacket( جَکِت) : ژاکت
- Sweater (سوتِر): پلیور
- Skirt (سْکِرت): دامن
- Dress (درِس): پیراهن زنانه
- Suit (سوت): کت و شلوار
2. لوازم جانبی (Accessories)
- Belt (بِلْت): کمربند
- Scarf (اسکارْف): شال گردن
- Hat (هَت) : کلاه
- Gloves( گلاوز): دستکش
- Earrings (ایرینگز): گوشواره
3. مواد و جنس لباسها
- Cotton (کاتِن) : پنبهای
- Wool (وول) : پشمی
- Leather (لِثر): چرمی
- Silk (سیلک) : ابریشمی
- Denim (دِنِم): جین
اینها خیلی به کارتون میان: دانلود متن های کوتاه انگلیسی و کاربردی
عبارات و اصطلاحات کاربردی (Idioms)
آشنایی با اصطلاحات رایج زبان انگلیسی که به لباس اشاره دارند، میتواند به زبانآموزان کمک کند تا طبیعیتر صحبت کنند:
1. Fit like a glove
به معنای کاملاً اندازه بودن است.
- This dress fits like a glove!
2. Dressed to kill
به معنای بسیار شیک لباس پوشیدن است.
- She was dressed to kill at the party last night.
3. Roll up your sleeves
به معنای آماده شدن برای کار یا تلاش سخت است.
- It’s time to roll up our sleeves and finish this project.
4. Put oneself in someone’s shoes
به معنای خود را جای دیگری گذاشتن است.
- Try to put yourself in her shoes before judging her decision.
دانلود کنید: 100 درس مکالمات کاربردی روزمره (رایگان)
نکات فرهنگی مرتبط با لباس در انگلیسی
صحبت درباره لباس در زبان انگلیسی با توجه به فرهنگ نیز اهمیت دارد. به عنوان مثال، در کشورهای انگلیسیزبان:
- لباس رسمی: برای موقعیتهای کاری و مجالس رسمی استفاده میشود. اصطلاح formal attire به همین مفهوم اشاره دارد.
- لباس غیررسمی: (Casual) برای موقعیتهای روزمره کاربرد دارد.
مثالها از فرهنگ:
- در انگلستان، پوشیدن کلاه برای موقعیتهای خاص مانند مسابقات اسبسواری رایج است.
- در ایالات متحده، business casual به لباسی اشاره دارد که هم رسمی و هم راحت است.
چگونه مهارت خود را در این زمینه تقویت کنیم؟
1. تمرین با جملات روزمره با استفاده از فعلها و واژگان مرتبط با لباس، جملات جدید بسازید. مثال:
- Every morning, I put on my uniform before heading to work.
2. فیلم و سریال تماشا کنید تماشای فیلمها و سریالها میتواند شما را با کاربرد طبیعی واژگان آشنا کند.
3. از اپلیکیشنهای یادگیری زبان استفاده کنید اپلیکیشنهایی مانند Duolingo یا Memrise میتوانند در یادگیری اصطلاحات و واژگان مرتبط با لباس کمک کنند.
حتما دانلود کنید: اصطلاحات رسمی و غیر رسمی (پرتکرارترین ها)
فعلها و واژگان مرتبط با لباس، بخش ضروری از زبان انگلیسی را تشکیل میدهند. این دانش نه تنها در مکالمات روزمره، بلکه در محیطهای کاری، سفر، و تعاملات اجتماعی نیز مفید است. با تمرین و استفاده از این واژگان و اصطلاحات در زندگی روزمره، میتوانید تسلط بیشتری بر این موضوع پیدا کنید و در ارتباطات خود مؤثرتر عمل کنید.