وحشی به انگلیسی می شود Savage (سَوِیج) و وحشیانه می شود wild (وایلد) البته برای هر دو مورد می توان wild را به کار برد. دختر وحشی میشه wild girl و پسر وحشی میشه wild boy و فرشته وحشی میشه wild angel و ملکه وحشی میشه wild queen و زیبای وحشی میشه wild cute و تنهای وحشی میشه alone wild. البته چند کلمه دیگر هم هستند که می توانید استفاده کنید که در این مطلب معرفی می کنیم اما رایج ترین ها همین دو هستند.
1-الف: اهلی نشده و تحت کنترل انسان نباشد: not domesticated or under human control
مثال:
- savage beasts جانوران یا حیوانات وحشی
ب: فاقد محدودیت های طبیعی که انسان های متمدن دارند: lacking the restraints normal to civilized human beings
مثال:
- a savage criminal یک جنایتکار وحشی
2-بی فرهنگ/ کشت نشده: Uncultivated
مثال:
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!
- seldom have I seen such savage scenery به ندرت چنین مناظر وحشیانه ای را دیده ام
3-الف- خشن/ گستاخ: Boorish
مثال:
- the savage bad manners of most motorists بی ادبی وحشیانه اکثر رانندگان
ب- بد سرشت/ بدخواه: Malicious
از دست ندین: سخنان زیبا به زبان انگلیسی (50 سخن زیبا در سال 2022)
4- فاقد فرهنگ پیچیده یا پیشرفته: lacking complex or advanced culture
Savage در جایگاه اسم
جمع آن Savages می شود.
1-اُمّل + متجاوز: شخصی متعلق به یک جامعه بدوی: a person belonging to a primitive society
2- یک فرد بی رحم: a brutal person
3- شخص بی ادب یا بد رفتار: a rude or unmannerly person
savage در جایگاه فعل
حمله یا رفتار کردن به شیوه ای وحشیانه: to attack or treat brutally
این فعل به صورت Savaged و Savaging می آید. فعل گذرا است.
مترادف های Savage
- barbarian بربری/ آدم وحشی (اسم)
- barbaric وحشی (صفت)
- barbarous غیر رومی / بیگانه
- heathen آدم کافر (اسم)
- heathenish کافروار (صفت)
- natural طبیعی/ دست نخورده/ بدوی
- Neanderthal (یا Neandertal) غارنشین/ بدوی
- rude بی ادب (صفت)
- uncivil نامتمدن (صفت)
- baddie (یا baddy) شرور
- beast حیوان/ دَد
- brute بی رحم
- caitiff پست و فرومایه
- devil خبیث / بدجنس
- evildoer شرور/ نابکار
- knave نوکر / پست و حقیر
- meanie (یا meany) بدجنس
- miscreant بی وجدان/ خدا نشناس
- monster هیولا/ غول
- reprobate بد اخلاق/ خبیث
- rogue سرکش
متضاد Savage
- Civilized متمدن
به کارتون میاد: پشت صحنه به انگلیسی
نمونه ای از Savage در یک جمله
صفت
- He was the victim of a savage attack. او قربانی یک حمله وحشیانه شد
- The coast was lashed by savage storms. سواحل درگیر طوفان های وحشیانه شدند
- He wrote savage satires about people he didn’t like. او طنز های گستاخانه ای در مورد افرادی که دوست شان نداشت، می نوشت
- But while the audience tuned in, the critics were savage. اما با این که مخاطبان تماشا کردند، منتقدان بی رحم بودند
- Park is absolutely savage to Ressler in this episode, who is disappointing her left and right. پارک قسمت کاملا نسبت به رِسلِر گستاخ و بی ادب است که او را چپ و راست مایوس می کند
- Kristy is pretty savage for a wholesome eighth-grader. کریستی یک وحشی زیبا است
اسم
- What kind of savage could have committed such a terrible crime? چه آدم وحشی می تواند مرتکب چنین جنایت وحشتناکی شود
- what kind of savage would hurt a baby? چه آدم بی رحمی به یک کودک آسیب می رساند
متن های کوتاه کاربردی (سرعت مکالمه تون رو 2 برابر می کنه!)
فعل
- He looked like he’d been savaged by a wild animal . به نظر می رسید او توسط یک حیوان وحشی مورد حمله قرار گفته است
- A hurricane savaged the city . طوفان شهر را در هم نوردید
- The newspapers savaged his reputation. این روزنامه به خوشنامی او صدمه زد
- Every issue in our society seems to have a political angle that someone can savage for news cycle advantage. به نظر می رسد در جامعه ما هر مسئله ای یک جهت سیاسی دارد تا هر کسی بتواند به نفع چرخه خبری آن را مورد انتقاد قرار دهد
به کارتان می آید: 100 روش تعریف کردن از کسی به انگلیسی
اولین کاربرد های Savage
- به عنوان صفت: در قرن 13ام به معنای رام نشده
- به عنوان اسم: در سال 1578 به معنای عقب افتاده
- به عنوان فعل : سال 1880 به معنای حمله کردن
تاریخچه و ریشه شناسی کلمه Savage
در دوران انگلیسی میانه ؛ Salvage ریشه فرانسوی انگلیسی و Salvaticus ریشه لاتین این کلمه بوده است.
گلچین شده: 50 اصطلاح کاربردی در زبان انگلیسی