در این مطلب کوتاه، مختصر اما فوق العاده کاربردی، معادل دغدغه، مشغله فکری، درگیری ذهنی و اصطلاحات مرتبط در زبان انگلیسی و نحوه ی کاربرد آن ها در جمله با مثال مورد بررسی قرار گرفته است.
معادل انگلیسی دغدغه
معادل دقیق کلمه دغدغه در زبان انگلیسی concern (کِنسِرن) است. این کلمه به معنی نگرانی، مشغله یا مسئلهای که برای شخص مهم است، میباشد. برای مثال:
- I have a concern about my English skills. من در مورد توانایی ها زبان انگلیسی ام دغدغه دارم
- Her main concern is passing the exam. دغدغه ی اصلی او قبول شدن در امتحان است
- Addressing environmental concerns is crucial for our future. رسیدگی به دغدغه های زیست محیطی برای آینده ما بسیار مهم است
از کلماتی مانند worry و anxiety نیز برای بیان دغدغهها استفاده میشود، اما هر کدام دارای اشارهها و کاربردهای خاص خود هستند.
دانلود کنید یکبار برای همیشه: آموزش گرامر زبان انگلیسی از صفر تا صد
اصطلاحات رایج برای بیان دغدغه ها در زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی، برای بیان دغدغهها و نگرانیها، از اصطلاحات و عبارات مختلف استفاده میشود. در زیر، تعدادی از این اصطلاحات رایج آورده شده است:
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!
1-To have a lot on one’s plate : به معنی داشتن خیلی از مسائل و دغدغهها که باید با آنها برخورد کرد. مثال:
- She has a lot on her plate right now with work, family, and health issues. او در حال حاضر دغدغه های زیادی در مورد کار، خانواده و مسائل بهداشتی دارد
2-To be under pressure : به معنی تحت فشار و استرس قرار داشتن.
مثال:
- I’m under a lot of pressure to finish this project by the deadline. من تحت فشار زیادی هستم تا این پروژه را تا موعد مقرر به پایان برسانم
3-To lose sleep over something : به معنی نگران بودن تا جایی که باعث نمیشود کسی بخوابد
مثال:
- I’ve been losing sleep over the financial situation. من به خاطر وضعیت مالی بی خواب شده ام
در کنار این مطلب دانلود کنید: لیست کامل انواع پوشاک و لباس به انگلیسی
4-To be worried sick : به معنی نگران بودن به اندازهای که بهداشت روحی را تضمین نمیکند
مثال:
- His parents were worried sick when he didn’t come home on time. خانواده ی او به شدت نگران شدن، هنگامی که او به موقع به خانه نیامد
4-To be in a state of panic : به معنی در وضعیتی از حالت ترس و وحشت بودن.
مثال:
- When I couldn’t find my passport, I was in a state of panic. وقتی نتونستم پاسپورتم را پیدا کنم به من حمله پانیک دست داد. (وحشت کردم)
5-To be on edge : به معنی در وضعیتی از اضطراب و نگرانی بودن
مثال:
- The recent events have left everyone on edge. وقایع اخیر همه را در خطر انداخته است
6-To have a knot in one’s stomach : به معنی احساس تنگی و ناراحتی در قسمت شکم داشتن.
مثال:
- Before the interview, I had a knot in my stomach. قبل از مصاحبه، به شدت دچار استرس شدم. (از شدت استرس در شکمم احساس ناراحتی می کردم)
7-To be at one’s wit’s end : به معنی به انتهای دانش یا توانایی خود رسیده بودن و نمیتوانید راه حلی پیدا کنید.
مثال:
- I’ve tried everything to fix the problem, but I’m at my wit’s end. من همه چیز را امتحان کردم تا مشکل را برطرف کنم، اما دیگر تواناییش را ندارم.(دیگر نمیدونم چکار کنم)
بسیار کاربردی: اسم انواع گل در زبان انگلیسی (گل های معروف در کشورهای مختلف)
مشغله فکری در انگلیسی
معادل اصطلاح مشغله فکری داشتن در زبان انگلیسی میتواند به چندین شکل بیان شود. یکی از اصطلاحات رایج برای بیان این مفهوم mental preoccupation است. این عبارت به معنی داشتن فکر و ذهن پرتی و مشغولیت ذهنی به مسئلهای خاص است. همچنین میتوان از عبارت mental preoccupation with something نیز استفاده کرد.
مثال:
- She has a mental preoccupation with her upcoming presentation. او در رابطه با ارائه ی آینده خود مشغله ذهنی دارد
- His mental preoccupation with the problem kept him up at night. مشغله ذهنی او با این مشکل او را شب ها بیدار نگه می داشت
در اینجا، mental preoccupation به معنی داشتن فکری پرتی یا مشغولیت ذهنی است که به یک مسئله خاص اختصاص داده شده است.
حتما دانلود کنید: 100 درس رایگان آموزش زبان انگلیسی (رایگان)
اصطلاحات مرتبط با حواس پرتی و فکر مشغولی در زبان انگلیسی
موضوع مشغولیت ذهنی و حواس پرتی در زبان انگلیسی میتواند با استفاده از اصطلاحات و عبارات مختلف بیان شود. در زیر تعدادی از این اصطلاحات و عبارات آمده است:
1. Lost in thought: به معنی غرق در فکر بودن یا توجه نداشتن به چیزهای اطراف.
مثال:
- She was lost in thought and didn’t hear the phone ringing. او در فکر فرو رفته بود و صدا زنگ تلفن را نشنید
2. Daydreaming: به معنی رویاپردازی یا فکر کردن به چیزهایی که واقعی نیستند.
مثال:
- I often catch myself daydreaming during class. من اغلب در طول کلاس خودم را در حال خیال پردازی میبینم
3. Zoning out: به معنی فراموش کردن چیزی یا توجه نداشتن به محیط اطراف به دلیل مشغولیت ذهنی.
مثال:
- I was so tired in the meeting, I kept zoning out. من در جلسه خیلی خسته بودم، به طور مداوم حواسم پرت میشد
آموزش به انگلیسی، آموزش دادن، درحال آموزش، فیلم آموزشی
4. Mind wandering: به معنی پرسه زدن ذهن یا فکر کردن به موضوعات مختلف بدون هدف خاص.
مثال:
- During the lecture, my mind started wandering. در طول سخنرانی، پرش حواس داشتم (بی هدف به موضوعات دیگه فکر می کردم)
5. Distracted: به معنی حواس پرتی یا توجه نداشتن به یک موضوع مهم به دلیل مشغولیت ذهنی یا عوامل دیگر.
مثال:
- I’m sorry, I was distracted by something else. من رو ببخشید، به چیز دیگری حواسم پرت شد
6. Preoccupied with: به معنی مشغول بودن به چیزی و داشتن تمرکز ذهنی روی آن.
مثال:
- She seems preoccupied with her upcoming exam. به نظر می رسد او درگیر امتحان آینده اش است
7. Wrapped up in: به معنی کاملاً مشغول یا مشغول بودن به یک موضوع.
مثال:
- He’s completely wrapped up in his new project. او کاملا مشغول پروژه جدید خود است
8. Deep in thought: به معنی فکر عمیق و شدید بودن به یک موضوع خاص.
مثال:
- She was deep in thought, trying to come up with a solution. او عمیقا به فکر فرورفته بود و تلاش می کرد راه حلی پیدا کند
خواهرزاده و برادرزاده به انگلیسی (دختر و پسر خواهر برادر) و معادل های خانوادگی
سخن آخر
در این مقاله بیان دغدغه به زبان انگلیسی و اصطلاحاتی که به این موضوع مربوط هستند مورد بررسی قرار گرفته است.و بدیهی است که روش های بسیار دیگری نیز برای بیان دغدغه به این زبان وجود دارد. که بررسی تمامی این اصطلاحات و عبارت در یک مقاله امکان پذیر نیست بنابراین در این جا تعدادی از پرکاربرد ترین اصطلاحاتی که برای بیان مشغولیات ذهنی به کار گرفته می شود، آورده شده است که شما با تمرین و تکرا ر منظم می توانید آنها را فرا بگیرید و در مکالمات خود از آن ها استفاده کنید.