ستایش یا تحسین کردن در زبان انگلیسی همان admire (اِدمایِ) و praise (پرِیز) می باشد ینی هر دو معنی ستایش/ستایش کردن می دهند. اما اسم ستایش در انگلیسی میشه Setayesh و در این مطلب روشهای مختلف تحسین و ستایش و کاربردها در جمله را مختصرا توضیح می دهیم.
تعاریف واژه praise
1-to say that you admire and approve of someone or something, especially publicly به زبان آوردن چیزی که نشانه تحسین و تایید شخص یا چیزی از طرف شما باشد، به خصوص به صورت علنی
Criticize متضاد آن است.
بلد باشید به کارتون میاد: روشهای تعریف کردن از کسی به انگلیسی (100 جمله/عبارت)
- Jane was praised by her teacher. جین مورد تحسین معلمش قرار گرفت
praise somebody/something for (doing) something ستایش کسی یا چیزی به خاطر (انجام دادن) کاری
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!
- The mayor praised the rescue teams for their courage.شهردار از تیم های امدادی به خاطر شجاعت شان تمجید کرد
- a highly praised novel رمانی که به شدت تحسین شده
praise somebody/something to the skies (=praise someone or something very much) کسی یا چیزی را خیلی زیاد ستودن
- The film was praised by the critics when it first came out. این فیلم در اولین اکران، مورد تحسین منتقدین قرار گرفت
- It’s important to praise children تحسین و تشویق فرزندان واقعا کار مهمی است
2-to give thanks to God and show your respect to Him, especially by singing in a church خدا را شکر کنید و با آواز خواندن در کلیسا به او ادای احترام کنید
3-God/Heaven be praised خدا را شکر
کامل ترش رو اینجا بخوانید: قید ها و صفات مقایسه ای و عالی در انگلیسی
مترادف ها
Compliment تعریف کردن
- She complimented me on my new hairstyle. او از مدل موی جدیدم تعریف کرد
- He complimented my cooking. او از دستپختم تعریف کرد
Flatter زیادی تعریف کردن، تملق کردن
- He had persuaded her to buy it by flattering her and being charming. با چاپلوسی و دلبری کردن او را متقاعد کرد تا آن را بخرد
applaud ستودن، تحسین کردن
- Business leaders applauded the decision. رهبران شرکت این تصمیم را تایید کردند
- A spokesperson applauded the way the festival had been run. سخنگو نحوه برگزاری جشنواره را تحسین کرد
commend ستودن، ستایش کردن
- After the battle, Andrew Jackson commended him for ‘his courage and fidelity’. بعد از جنگ، اندرو جکسون او را به خاطر “شجاعت و وفاداری اش” ستود
- The officers should be commended for their prompt action. افسران باید به خاطر اقدام سریع شان مورد تحسین قرار گیرند
حتما دانلود کنید: اصطلاحات رسمی و غیر رسمی زبان انگلیسی (پرتکرارترین ها)
مثال ها
- Fire chiefs praised a 10-year-old girl who saved her brother’s life yesterday. فرماندهان آتش نشانی از دختر ده سالهای که روز گذشته جان برادرش را نجات داد ، تمجید کردند
- The couple denied the allegations, and the court heard they were once praised by social services. این زوج این اتهامات را رد کردند و دادگاه فهمید که از آن ها یک بار توسط خدمات اجتماعی تقدیر شده است
- His column was a regular and highly praised feature of the newspaper. ستون او یکی از بخش های دائمی و به شدت مورد توجه (مورد ستایش) روزنامه بود
- Local people were praised for their calm response to the crisis. مردم محلی به خاطر حفظ آرامش شان در بحران مورد ستایش قرار گرفتند
- I felt sick when she praised the lead. وقتی او از نقش اول تعریف کرد، حس بدی پیدا کردم
- He praised the soldiers for overcoming adverse conditions, including less-than-gourmet food and less-than-plush accommodations. او سربازان را به دلیل غلبه بر شرایط نامطلوبی مثل غذا و اقامتگاه های نه چندان خوب و مناسب، ستایش کرد
تشکر از دوست یا یک فرد نزدیک به انگلیسی (25 روش عالی)
Praise در جایگاه اسم
words that you say or write in order to praise someone or something کلماتی که برای تمجید از کسی یا چیزی به زبان می آورید یا مینویسید
متضاد آن criticism است.
- It’s important to give children plenty of praise and encouragement. خیلی مهم است که کودکان را تحسین و تشویق کنید
- Her teacher was full of praise for her work. معلمش از کار او به شدت تعریف کرد
- His first novel received high praise. اولین رمان او مورد تحسین قرار گرفت
- The film has won praise from audiences and critics alike. این فیلم مورد تحسین تماشاگران و منتقدان قرار گرفته است
in praise of somebody/something در مدح یا ستودن کسی
- He wrote a poem in praise of his hero. او یک شعر در مدح قهرمانش نوشت
2-the expression of respect and thanks to God ادای احترام و شکر گزاری خداوند
- Let us give praise unto the Lord. بیایید خداوند را ستایش کنیم
عالی/ بسیار عالی/ فوق العاده به انگلیسی (و عبارات مرتبط)