مادر

مادر به انگلیسی، پدر، اسم مادر، والدین و بقیه اصطلاحات مرتبط

گاما

مادر در انگلیسی به چند شکل به کار می رود. حالت رسمی و کتابی آن Mother (مادِر) می باشد. اما در حالتی که فرزندان در خانه مادر را صدا میزنند می گویند mom (مام) یا mommy (این حالت سوسول گونه ش هست!). پدر هم میشه Dad یا father (دومی رسمی تره و اولی صمیمی و صدا زدن داخل خونه). پدر و مادر یا همون والدین هم میشه parents. ضمنا اسم مادر رو توی گوشی تون میتونین Mummy یا mom یا Queen of my heart (ملکه قلبم) ذخیره کنید.

توضیحات کامل و 15 حقیقت بسیار جالب در انتهای مطلب را از دست ندهید.

بسیاااار کاربردی: جمله درباره مادر به انگلیسی (بیش از 100 جمله زیبا)

البته Mother پنج معنا و کاربرد دارد

1-a female parent:   والده (اسم)

  • My mother was 21 when she got married.   مادرم وقتی ازدواج کرد، 21 ساله بود
  • All the mothers and fathers had been invited to the concert.   تمام مادر ها و پدر ها به کنسرت دعوت شده بودند
  • The little kittens and their mother were all curled up asleep in the same basket.   بچه گربه ها و مادران شان همه در همان سبد به خواب رفته بودند
  • May I borrow your car , Mother?   مادر! امکانش هست که ماشین تان را قرض بگیرم؟

مترادف ها در این تعریف

Parent   والدین/ پدر و مادر

 


English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!


 

  • My parents died when I was young.   والدینم وقتی من جوان بودم، فوت کردند

Biological parent   مادر و پدر بیولوژیکی/ والدین تنی

  • Some children are raised by grandparents or other family members , instead of their biological parents.   بعضی از بچه ها به جای این که با والدین بیولوژیکی شان، با پدر بزرگ و مادربزرگ یا سایر اعضای خانواده شان بزرگ شده اند

Adoptive parent   مادر یا پدر خوانده

  • When he was 7 months old, his mother gave him up to his adoptive parents.   وقتی هفت سالش بود، مادرش او را به والدین خوانده اش داد

Mum   مامان (کلمه انگلیسی)

  • My mum and dad go there every year.   مامان و بابای من هر سال به آن جا می روند

دانلود کنید: ۶۰ عکس آموزنده با متن انگلیسی که باید در آرشیو خود داشته باشید!

کلمات و عبارات مرتبط در این تعریف

  • aunt   عمه
  • auntie   خاله
  • birth mother   مادرِ تنی
  • filial   فرزندی
  • grandchild   نوه
  • maiden aunt   عمه مُسنی که ازدواج نکرده است
  • maternal   مادری
  • maternally   مادرانه/ مادروار

2- The title of a woman who is in charge of, or who has a high rank within, a convent ( = house of religious women):   زنی که مسئول است یا رتبه بالایی در صومعه دارد/ راهب (اسم)

  • Mother Theresa   مادر ترزا

کلمات و عبارات مرتبط در این تعریف

  • beadle   متصدی کلیسا
  • eminence   فرد عالی رتبه در کلیسا
  • lama   لاما/ کشیش مذهب لاماگرایی تبت
  • pandit   باندیت/ فقیه برهمایی

3- a mixture used for making sourdough bread, consisting of flour and water that has been allowed to / mother dough:   یک ترکیبی که برای نان ترش استفاده می شود و شامل آرد و آب است و اجازه تخمیر به آن داده می شود / خمیر ترش (اسم)

  • Head baker made his mother nearly twenty years ago.   نانوای اصلی نان ترش مخصوصش را بیست سال قبل درست کرد
  • He shows them how to mix older mother dough with fresh new dough for the perfect balance of flavour.   او نشان می دهد که چطور می توان خمیر ترش قدیمی تر را با خمیر جدید ترکیب کرد تا طعم متعادل و خوب و دلچسبی ایجاد شود

دانلود کنید واسه گوشی: 5 دیکشنری برتر دنیا

کلمات و عبارات مرتبط در این تعریف

  • cassava   نشاسته کاساو
  • corn flour   آرد ذرت
  • floury   آردی
  • gluten   گلوتن
  • plain flour   آرد ساده
  • polenta   شوربای ذرت
  • self – raising flour   آردی که خودش ور می آید
  • wholegrain   غلات کامل
  • yeast   پودر خمیر مایه

4- to treat a person with great kindness and love and to try to protect them from anything dangerous or difficult:   با کسی با مهربانی و عشق رفتار کردن و تلاش برای مراقبت از او در خطر یا مشکل/ حمایت مادرانه کردن (فعل)

  • Stop mothering her – she’s 40 years old and can take care of herself.   از مادری کردن برای او دست بکش، او 40 ساله است و می تواند از خودش مراقبت کند
  • Leave me alone – I don’t need to be mothered.   تنهایم بگذار، من نیازی به حمایت شدن ندارم. (از پسِ خودم بر می آیم)

کلمات و عبارات مرتبط در این تعریف

  • buffer   حائل شدن
  • harbour   پناه بردن
  • have ( got ) sb’s back  پشتیبانی کردن از کسی (اصطلاح )
  • hold sb off   جلوی حمله کسی را گرفتن
  • take sb under your wing   کسی را زیر پر و بال گرفتن (اصطلاح)
  • watch over sb   مراقب کسی بودن

5-the largest or most extreme example of something:   بزرگ ترین و شدید ترین نمونه از یک چیز (اسم)

  • They got caught in a mother of a storm.   آن ها در منشا و دل طوفان گرفتار شده بودند

word image 29

از دست ندین: 50 اصطلاح کاربردی در  زبان انگلیسی

15 حقیقت جالب درباره مادر

1-گایا یا مادر زمین، اولین الهه در اساطیر یونانی بود. او خودش را از هاویه اولیه خلق کرد.

2- عقاب سیاه آفریقا معمولا دو تخم می گذارد. بعد از خروج جوجه ها از تخم، مادر فقط به یکی از آن ها غذا می دهد. دیگری معمولا جلوی چشمان مادرش، توسط آن یکی جوجه؛ تا حد مرگ نوک زده می شود.

3- مادری که بزرگترین بچه روی زمین را به دنیا می آورد، یک فیل مادر است. او بعد از تحمل 22 ماه بارداری، یک بچه فیل کور 90 کیلوگرمی به دنیا می آورد.

4- یک کوالای مادر خودش را با مدفوع کودکش تغذیه می کند. بچه کوالا ها باکتری های روده ای که وظیفه سم زدایی برگ های بسیار سمی اکالیپتوس را بر عهده دارند؛ را تولید نمی کنند.

5- مادران خرس قطبی در دوران بارداری شان حدود 181 کیلوگرم وزن اضافه می کنند. اگر مادر وزنش را دو برابر نکند، بدن او خیلی راحت جنین را دوباره جذب می کند.

6- یک اورانگوتان مادر هیچ وقت نوزادانش را زمین نمی گذارد و معمولا به مدت 6 یا 7 سال به آن ها شیر می دهد که طولانی ترین وابستگی شیردهی مادر و کودک در بین حیوانات روی زمین است.

کاربردی: عمه و خاله به انگلیسی، روش استفاده

7- آمریکایی ها 14.6 میلیارد دلار برای هدیه روز مادر خرج می کنند که 671 میلیون دلار آن برای کارت و 1.9 میلیارد دلار برای گل است.

8- روز مادر بعد از کریسمس دومین روز پرطرفدار برای خرید گل است.

9- یکی از مشهورترین مادران تاریخ ادبیات، مادر گرندل اهل بیولف است. او به ارتش بیولف حمله می کند تا انتقام مرگ پسرش را بگیرد.

10- در کشور های در حال توسعه، عوارض دوران بارداری و زایمان یکی از علل اصلی ناتوانی و مرگ در میان زنان است . بیش از 99 درصد مرگ و میر مادران در کشور های در حال توسعه رخ می دهد.

11- تقریبا 800 زن در سراسر جهان هر روز به دلایل مرتبط با بارداری در طول بارداری، زایمان و بعد از زایمان جان شان را از دست می دهند. از 287000 مرگ سالانه که در کشور های در حال توسعه رخ می دهد، 56٪ در جنوب صحرای آفریقا و 29٪ دیگر در جنوب آسیا اتفاق می افتد.

12- در چاد؛ از هر 15 زن، 1 زن به خاطر زایمان جانش را از دست می دهد. در یونان نیز از هر 25500 زن، 1 نفر به دلیل زایمان جانش را از دست می دهد.

13- با این که ایالات متحده بیش از هر کشور دیگری برای مراقبت های بهداشتی و همین طور مراقبت از مادر هزینه می کند، اما زایمان در ایالات متحده از 49 کشور دیگر از جمله کویت، بلغارستان و کره جنوبی خطرناک تر و با ریسک بیشتری همراه می باشد.

بسیار کاربردی: 100 روش تعریف کردن از کسی در انگلیسی

14- جوان ترین مادرِ ثبت شده در تاریخ لینا مدینه است. او فقط 5 سال و 7 ماه داشت که در سال 1939 یک پسر 2.9 کیلوگرمی را با سزارین در پرو به دنیا آورد.

15- مسن ترین مادری که در تاریخ معاصر زایمان کرده؛ راجو دوی لوهان از هند است. او در سن 70 سالگی و بعد از یک درمان بحث برانگیز IVF، یک نوزاد دختر به دنیا آورد .

زبانمهر

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست