موسیقی

موزیک به انگلیسی (موزیک جدید، بهترین، عاشق موزیک و . . .)

گاما

موزیک به انگلیسی میشود music (میوزیک) یا song (سانگ) و موزیک جدید میشه new music یا new song بهترین موزیک میشه the best music یا the best song عاشق موزیک میشه music lover روش کاربرد در جمله و نکات دیگه رو اینجا یاد می گیرید.

انواع سبک موسیقی در زبان انگلیسی

word image 91872 2

فوق العاده کاربردی: واژگان و اصطلاحات مربوط به موسیقی در انگلیسی

تعاریف واژه music

1-a series of sounds made by instruments or voices in a way that is pleasant or exciting   ای از اصوات که طوری با ساز یا آواز ساخته شده ‌اند که دل نشین یا جالب هستند

  • I often listen to classical music when I’m in the car.    من اغلب وقتی در ماشین هستم، به موسیقی کلاسیک گوش می ‌دهم
  • A new piece of music was specially written for the occasion.   یک قطعه موسیقی جدید خاص موقعیت نوشته شد

2- The art of writing or playing music   هنر نوشتن یا نواختن موسیقی

  • Peter’s studying music at college.  پیتر در کالج موسیقی درس می ‌خواند
  • music lessons  درس ‌های موسیقی

music business/industry   کسب و کار یا صنعت موسیقی

 


English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!


 

  • a career in the music business  حرفه‌ ای در کسب و کار موسیقی

3-a set of written marks representing music, or paper with the written marks on it.   مجموعه علائم نگاشته شده که نشان‌ دهنده نت‌ های موسیقی هستند. یا کاغذی که نت ‌ها روی آن نوشته ‌اند

  • I left my music at home.    من پارتیتورم را در خانه جا گذاشته ‌ام
  • McCartney never learned to read music.  مک کورتنی هیچ وقت خواندن نت‌ های موسیقی را یاد نگرفت

 sheet music   برگه نت ‌های موسیقی

4-be music to your ears   خبر خوبی شنیدن (یعنی حرف یا خبری که شما را خوشحال کند)

5-set/put something to music   به صورت موسیقی درآوردن

face the music   با عواقب کاری مواجه شدن

یاد بگیرید به کارتون میاد: 30 عبارت/جمله کاربردی برای مکالمه در شرایط مختلف

ترکیبات فعل ی با Music

listen to music   به موسیقی گوش دادن

  • Ella was listening to music on her iPod.  الا با آیپادش داشت به موسیقی گوش می ‌کرد

play music   نواختن و اجرای موسیقی

  • A small band was playing jazz music.  یک گروه کوچک که موسیقی جاز می ‌نوازند

write/compose music   نوشتن یا ساختن موسیقی

  • He composed the music for the ‘Lord of the Rings’ films.  او برای فیلم‌ های “ارباب حلقه‌ ها ” موسیقی ساخته است

make music   موسیقی ساختن یا اجرا کردن

  • We began making music together about five years ago.  ما نزدیک به پنج سال پیش با هم ساخت موسیقی را شروع کردیم

دانلود کنید:  دانلود متن های کوتاه انگلیسی و کاربردی 

ترکیبات وصفی و اسمی با Music

loud/soft/quiet   بلند/ آرام / ملایم

  • They were kept awake by loud music from next door.  آن ها به خاطر صدای بلند موسیقی همسایه، نتوانستند بخوابند

pop/rock/classical etc music  . . .موسیقی پاپ/ راک/ کلاسیک و

live music (=played by musicians on stage)  موسیقی زنده (که توسط نوازندگان روی استیج نواخته می ‌شود.)

  • Most of the bars have live music.  اکثر بارها موسیقی زنده داشتند

recorded music   موسیقی ضبط‌ شده

  • Live music can sound very different from recorded music.  موسیقی زنده خیلی با موسیقی ضبط‌ شده فرق دارد

background music (=that you hear but do not listen to)  موسیقی پس ‌زمینه (یعنی آن را می ‌شنوید اما به آن گوش نمی ‌دهید.)

  • the soft background music in the restaurant.  موسیقی پس‌ زمینه ملایم در رستوران

choral music   موسیقی گروه کر

  • We perform a wide variety of choral music.  ما طیف گسترده ‌ای از موسیقی‌ های کر را اجرا کردیم

instrumental music (=with no singing)  موسیقی سازی (بدون کلام)

  • a programme of instrumental music  برنامه موسیقی بدون کلام

chamber music (=classical music played by a small group of musicians)  موسیقی مجلسی (موسیقی کلاسیکی که توسط گروه کوچکی از موسیقیدانان اجرا می ‌شود.)

  • a performance of Schumann’s chamber music.  اجرای موسیقی مجلسی شومان

orchestral music (=classical music played by a large group of musicians)  موسیقی اکستری (موسیقی کلاسیکی که توسط گروه بزرگی از موسیقیدانان اجرا می ‌شود .)

  • He has a large CD collection, mostly orchestral music.  او کلکسیون سی دی بزرگی دارد که بخش اعظم آن موسیقی ارکستری است

piano/organ music   موسیقی که با پیانو یا ارگ نواخته می ‌شود

  • I love listening to piano music.  من عاشق گوش دادن به موسیقی نواخته شده با پیانو هستم

20 اصطلاحات مربوط به غذا و آشپزی در زبان انگلیسی

Music + اسم

a music lover   عاشق موسیقی

  • For music lovers, the city has two world-famous orchestras.  برای علاقه ‌مندان به موسیقی، این شهر دو ارکستر مشهور جهانی دارد
  • Her recordings delighted music lovers.  آثار او دوستداران موسیقی را به وجد آورد

واژگان، اصطلاحات و جملات رایج مراسم عقد و عروسی

عبارت

a piece of music   قطعه ‌ای از موسیقی

  • It’s a beautiful piece of music.  این یک قطعه موسیقی زیبا است

اشتباه رایج! Classic music اشتباه است و حتما باید به جای آن از Classical music استفاده شود.

 

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست