کثیف به انگلیسی می شود Dirty (دِردی) یا میشه از messy (مِسی) هم استفاده کرد، خیلی کثیف میشه very dirty کثیف کاری میشه make a mess یا mess فرد کثیف اما متفاوت هست و باید از واژه slob (سلاب) استفاده کرد. در این مطلب اصطلاحات مربوط به dirty به معنی کثیف و چند معنی دیگر را یاد می گیرید، کاربرد در جمله، هم معنی ها و نکات کاربردی.
- Dirty: کثیف، آلوده، چرک، گرد و خاکی
- تلفظ: /dəːtiˈ/
- نوع کلمه: صفت (adjective)، فعل (verb)، قید (adverb)
کارمند به انگلیسی (کارمند مرد و زن، استفاده در جمله و مترادف ها)
10 تعریف/معنی مختلف Dirty در نقش صفت
1- Soiled with dirt. آلوده شده با کثیفی یا خاک
- He had to wash his dirty hands. مجبور شد دستهای کثیفش را بشوید
2- Not clean or pure. ناپاک یا ناخالص
- Dirty clothes, dirty smoke. لباسهای کثیف، دود کثیف
3- Vile; mean; deserving contempt. پست؛ بدجنس، سزاوار تحقیر
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!
- Dirty scoundrel. پست فطرت رذل
4- Obscene; lewd ناپسند، مبتذل
- A dirty joke; dirty pictures. شوخی مبتذل، عکسهای مستهجن
5- Undesirable or unpleasant; disagreeable نامطلوب یا ناخوشایند؛ غیر خواستنی
- You left the dirty work for me. کثیف کاری (کار ناخوشایند) رو برای من گذاشتی
6- Very unfortunate or regrettable. بسیار مایه تاسف یا تاسف آور
- A dirty shame! شرم تاسف بار
7- Not fair or sportsmanlike; dishonest; dishonorable غیر منصف یا ناجوانمرد؛ فریبکار؛ بی آبرو
- Dirty fighter مبارز دغلکار
8- Hostile or resentful خصمانه یا کینه توزانه
- She gave him a dirty look. نگاه خصمانه ای به او انداخت
9- Not bright or clear; somewhat dull چیزی که واضح و روشن نیست؛ تا حدی کم نور و گرفته
- Dirty blond hair. موهای بلوند کمرنگ
10- (Informal) received through illegal means. به دست آمده از راههای غیر قانونی (عامیانه)
- Dirty money from organized crime. پولهای کثیف (غیر قانونی) از جنایات سازمان یافته
یاد بگیرید به کارتون میاد: انواع شلوار به انگلیسی
تعریف Dirty به انگلیسی در نقش فعل
To make or become dirty. کثیف کردن یا کثیف شدن
مثال:
- Try not to dirty your new white shoes. سعی کن کفشهای سفید جدیدت رو کثیف نکنی
- Those white socks dirty easily. اون جورابهای سفید خیلی راحت کثیف می شن
تعریف Dirty به انگلیسی در نقش قید
(Informal) In a mean or underhand way. به شکلی فریبکارانه یا ناجوانمردانه (عامیانه)
مثال:
- That high school football team played dirty. اون تیم فوتبال دبیرستان ناجوانمردانه بازی کرد
مترادفهای (synonyms) کلمه Dirty
- Grimy گرد و خاکی، غبار آلود
- Defiled آلوده
- Filthy خیلی کثیف، چرک
- Foul متعفن، گند
- Squalid کثیف و زننده
- Nasty ناخوشایند، تهوع آمیز
- Muddy گِلی، گِل آلود
منشی به انگلیسی (دفتر و شرکت و اداره و عبارات مرتبط)
اصطلاحات مرتبط با کلمه Dirty
خیلی بزرگ من نمی تونم درو باز کنم، چون یه تپه برف خیلی بزرگ جلوی درو گرفته. |
Dirty big
I can’t open the door because there’s a dirty big mound of snow blocking it. |
معامله یا توافق فریبکارانه
این قرارداد رو امضا نکن. به نظر من این یه معامله کثیف و دغلکارانه است. |
Dirty deal Don’t sign this contrac.it looks like a dirty deal to me. |
به کسی نگاه خشمگین و خصمانه کردن حتما دیشب کار خیلی توهین آمیزی انجام دادم، چون مایک مدام با خشم و عصبانیت بهم نگاه میکنه. |
Give (one) a dirty look
I must have done something really offensive last night because Mike keeps giving me dirty looks. |
پول کثیف، پول حرام، پولی که از راه غیر قانونی بدست آمده باشد.
در عرض چند سال از یه آدم فقیر به یه مولتی میلیونر تبدیل شد. با توجه به معاشرتهای مبهمش می تونم بگم که بیشتر اون پول غیر قانونیه. |
Dirty money He went from being dirt-poor to being a multimillionaire in just a few years, but given his shady associations, I’d say most of that is dirty money. |
حقه کثیف، کار غیر اخلاقی و ناجوانمردانه در تمام دوره های انتخاباتی، نامزدهای رقیب همیشه همدیگر را به حقه های کثیف متهم می کنند. |
Dirty trick
Every election cycle, the competing candidates always accuse each other of dirty tricks. |
فریب دادن کسی، در حق کسی نامردی کردن
باورم نمیشه این تو بودی که در حقم نامردی کردی و ارائه ام رو خراب کردی! |
Do the dirty on (someone) I can’t believe that you’re the one who did the dirty on me and sabotaged my presentation! |
فحش، حرف مستهجن و بی ادبانه از وقتی جیسون در لاتاری برنده شده، “کار” براش فحش محسوب میشه! |
Dirty word
Ever since Jason won the lottery, he considers “work” to be a dirty word. |
جوک مبتذل، شوخی زشت و بی ادبانه
وقتی اون جوک مبتذلو گفتی، صورت من از خجالت سرخ شد. |
Dirty joke I went red in the face when you told that dirty joke. |
در کنار این مطلب دانلود کنید: 300 اصطلاحات مربوط به دانشگاه +ترجمه