عمه خاله

عمه و خاله به انگلیسی، دخترخاله و عمه، نفس عمه و 12 حقیقت

گاما

در انگلیسی کلمه Aunt (آونت) هم معنی عمه می دهد هم خاله. دختر خاله و دختر عمه هر دوش میشه cousin (کازِن). عمو میشه uncle (آنکِل). عزیز عمه یا عزیز خاله میشه aunt’s dear و نفس خاله/نفس عمه میشه aunt’s breath. در این مطلب نه تنها نکات گرامری این کلمه را یاد می گیرید بلکه 12 حقیقت وحشتناک/جالب درباره عمه بودن! را توضیح می دهیم.

  • این کلمه در انگلیسی یک اسم قابل شمارش (countable noun) محسوب می شود.
  • تلفظ امریکایی:  /ænt/
  • تلفظ بریتیش: ɑːnt//
  • حالت غیر رسمی (informal) : عمه جون (auntie)، (aunty)

جملات ناب انگليسي با معني: 40 نقل قول ناب

تعریف کلمه aunt در انگلیسی

  • the sister of someone’s father or mother, or the wife of someone’s uncle or aunt.   خواهر پدر یا مادر یا همسر عمو و دایی، یا عمه

مثال:

  • I have an aunt in Australia.   من یک عمه در استرالیا دارم
  • This is my aunt Camille.   این عمه من کامیل است.
  • [ as form of address ] do you want some tea, aunt allice?   (خطاب به او) آیا کمی چای می خواهید عمه آلیس؟

به کارتون میاد: پشت صحنه به انگلیسی

مترادف ها، متضادها و مثالهای مختلف برای کلمه aunt

فامیل نَسبی (relative)

  • All my relatives gather every year for a family reunion.   همه خویشاوندان من هر سال برای یک مهمانی خانوادگی دور هم جمع می شوند

وابستگان فامیلی (extended family)

  • He has a very large extended family.   او خانواده بزرگ و پر جمعیتی دارد

نسبت خویشاوندی (relation)

  • She is a distant relation of his, though I don’t quite remember how.   او یک نسبت خانوادگی دوری با وی دارد، ولی من به طور دقیق رابطه فامیلی شان را نمی دانم

قوم و خویش (هم خون) (kin)

  • He remained true to his kin.   او تنها بازمانده حقیقی از قبیله اش است

طرف مادر / پدر (از خانواده) (mother’s/father’s side (of the family)

  • I have aunts and uncles on my mother’s side of the family.   من از سمت خانواده مادری ام خاله و دایی دارم

دانلود کنید واسه گوشی: 5 دیکشنری برتر دنیا (از همه زبانها به هم)

مثالهای بیشتر

  • After my aunt died, we arranged for her house to be cleared .   بعد از فوت عمه ام، قرار گذاشتیم خانه اش را تمیز کنند
  • We’re going to visit my aunt and uncle on Sunday .   یکشنبه به دیدن عمه و عمو می رویم
  • She has two rather aged aunts.   او دو خاله نسبتا مسن دارد
  • We used to spend the weekends at my aunt’s cottage in the country.   ما آخر هفته ها را در کلبه عمه ام در روستا می گذراندیم
  • We stopped off to visit my aunt and uncle in Boston.   ما برای دیدن عمه و عمویمان در بوستون توقف کوتاهی داشتیم
  • My aunt took me to the village, and they did the scars without my father’s consent.   عمه من مرا به روستا برد و بدون این که پدرم بداند، علامت زخمی روی پوستم ایجاد کرد
  • The fire took the lives of their aunt, grandfather, and three sisters.   عمه، پدر بزرگ و سه خواهر آنها در آتش سوزی از دست رفتند
  • New information and opportunities–and dates–come from e-mailing your aunt’s neighbor or having coffee with that friend of a friend from college.   ما از اطلاعات و موقعیت های جدید و حتی قرار ملاقات ها، از طریق ایمیل همسایه عمه ام و یا نوشیدن قهوه با دوست یک دوستمان در کالج مطلع می شویم
  • My aunt and my mom are not related.   عمه من و مادرم خویشاوند هم نیستند
  • It’s then off to see grannies, grandpas, uncles, aunts, cousins and so forth on the first two days of the new year.   در دو روز اول سال نو مادر بزرگ ها، پدر بزرگ ها، عمو ها، عمه ها، عمو زاده ها و سایر اقوام خود را ببینید
  • Lemon’s aunt and grandmother were often mistaken for white.   عمه و مادر بزرگ لیمون اغلب از روی رنگ سفید پوستشان اشتباه گرفته می شوند
  • I told my parents, aunts, and uncles about it but to no avail the bullying did not stop.   من از تهدید و زورگویی او به پدر و مادر، عمه ها و عمو هایم گفتم، اما فایده ای نداشت
  • The grandmother and aunt say they didn’t realize what was inside.   مادربزرگ و عمه می گویند که متوجه نشدند چه چیزی داخلش بود
  • We all went up there, we had dinner together, her aunts were there.   همه ما به آنجا رفتیم، با هم شام خوردیم، عمه هایش هم آنجا بودند
  • And my aunt ended up snatching me up and putting me in the car.   و در نهایت عمه ام مرا گرفت و سوار ماشین کرد
  • Just like the gratitude that my friend’s aunt demonstrated in her last days.   درست مثل حالت سپاس گذاری که عمه دوست من در آخرین روزهایش از خود نشان داد

عمه و خاله به انگلیسی

از دست ندین: 50 اصطلاح کاربردی در  زبان انگلیسی

12 حقیقت جالب درباره عمه بودن

1- عمه بودن باعث می شود یک فامیل درجه یک داشته باشید  هنگامی که شما زمان زیادی را با خواهران و برادران خود و فرزندان آنها صرف می کنید، در واقع شاهد حالت های مختلف والدینتان یا آشنا شدن با راه هایی برای رسیدگی به شرایط و یادگیری از آنها هستید.

2- بهانه ای برای انجام کارهای سرگرم کننده و هیجان انگیز کودکانه دارید  وقتی در یک پارک سر پوشیده ترامپولین به برادر زاده (دختر برادر) 12 ساله خود می پیوندید، اجازه می دهید تا برادرزاده (پسر برادر) 9 ساله تان شما را در ماشین مسابقه اش به اطراف خود حرکت دهد، یا در یک باغ وحش داخل یک تونل سینه خیز راه می روید تا از نزدیک و برای اولین بار حالت یک موش خرمایی را با برادرزاده 2 ساله تان تجربه کنید، این یک بازی هیجان انگیز همیشگی است.

 


English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!


 

3- تمام وقت از خود می پرسید که آیا برادرزاده هایم خود من هستند؟  شباهت برادرزاده هایتان به شما به عنوان عمه، واقعا باورنکردنی است.

4- عکس برادرزاده هایتان را همه جا نگه می دارید  در حالت قفل صفحه نمایش خود، شبکه های اجتماعی، روی یخچال و داشبورد خود، و هر جایی که فکرش را کنید، عکس های آنها را با خود دارید!

به کار میاد: دختر به انگلیسی و 20 حقیقت جالب

5- قبل از این که آنها را به مادر و پدرشان برگردانید، بوسه بارانشان می کنید  شما با برادرزاده هایتان به شدت مهربانید. «عمه میشه بریم بستنی بخوریم؟ – چرا که نه! دلت یه بستنی بزرگ می خواد؟»

6-با اداهای بچه گانه برادرزاده تان همراه می شوید  خودتان را بچه می کنید با آنها بازی می کنید، می چرخید، می دوید، می رقصید و از بودن با برادرزاده تان لذت می برید.

7- چیزهای خنده دار به آنها یاد می دهید تا سر به سر پدر و مادرشان بگذارند  وقتی عمه باشید سعی می کنید جملات خنده دار و بامزه ای به برادرزاده تان یاد بدهید و اگر شیطنتان گل کند کارهایی یادش می دهید که با آنها پدر و مادرش را کمی اذیت کند.

8- مدام درباره برادرزاده هایتان حرف می زنید  به عنوان یک عمه، شما نمی توانید جلوی خودتان را بگیرید. در واقع، حرف زدن درباره برادرزاده هایتان باعث خوشحالی شما می شود، شما مدام درباره آنها صحبت می کنید، از همه لحظات آنها عکس می گیرید و به رخ همه دوستان خود می کشید.

99- برادرزاده هایتان را لوس می کنید  با ابراز علاقه شدید و پول دادن به آنها لوسشان می کنید. حتی گاهی اوقات ممکن است زیاده روی کنید ولی خب، ارزشش را دارد.

10- از خریدن اسباب بازی های پر سر و صدا یا شلوغ برای برادرزاده تان لذت می برید  یک اسباب بازی موزیکال؟ یا یک مجموعه رنگ بازی؟ شاید هم خمیر بازی؟ خب، مامان و بابا دوست دارند که چنین هدایایی برای آنها در خانه داشته باشند.

دانلود کنید: انواع شغل ها به انگلیسی (و جملات کاربردی مرتبط)

11- مجبورید در مسابقات ورزشی شرکت کنید  وقتی عمه باشید مجبورید پا به پای برادرزاده تان در ژیمناستیک، فوتبال و سایر ورزش ها شرکت کنید.

12- باورتان نمی شود که چطور می توان یک بچه را اینهمه دوست داشت  آنها جایگاه خاصی در قلبتان دارند. شما هر کدام از آنها را به طور ویژه ای دوست دارید. این کوچولوها جایگاه ویژه و خاصی در قلب شما دارند.

زبانمهر

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست