آلمانی

50 تا از جملات معروف (ضرب المثل) به زبان آلمانی +ترجمه

German-gama-min

در این مقاله حدود 50 تا مورد از بهترین نقل قول ها، جملات و ضرب المثل های آلمانی (با ترجمه) را برای بالا بردن انگیزه شما پوشش می دهیم. دقت کنید بعضی از این ضرب المثل ها در زبان فارسی هم معادل دارند و برخی خیر. این ضرب المثل ها کاربردی ترین ها در زبان آلمانی هستند و مدتی طول کشیده که غیر کاربردی ها رو حذف کردیم و پرتکرارها رو گلچین کردیم. حتما مطلب رو دانلود کنید بجز اینها فکر نمیکنم به ضرب المثل خاصی نیاز داشته باشید.

یادگیری زبان مطمئنا لحظات لذت ‌بخشی هم دارد. فهمیدن اینکه مردمِ سایر کشور ها چطور صحبت می‌ کنند و احساسات شان را با عبارات مختلف بیان می‌ کنند، لذت دارد. دانستن این عبارات و اصطلاحات روش خوبی برای طبیعی ‌تر به نظر رسیدن مکالمه هنگام صحبت با افراد بومی است. این مقاله به مجموعه ‌ای از اصطلاحات آلمانی اختصاص یافته است که مطمئنا دانستن شان سطح زبان تان را به مرحله بالاتری می‌ رساند.

ابتدا 9 تا از رایج ترین اصطلاحات روزمره آلمانی

1- Die Daumen drücken (دی داومِن دِقِکْنْ)آرزوی موفقیت

Die Daumen drücken در لغت به معنای “فشار دادن شست” است. جالب است که این جمله با عبارت فارسی “آرزوی موفقیت کردن برای کسی ” معادل است.

2- Um den heißen Brei herumreden(اُم دِن هایْسِن بْقای هاقوُمْقیدْنْ) طفره نرو

آلمانی ‌ها ظاهرا سرد و رک هستند، بنابراین خیلی اهل طفره رفتن نیستند. پس اگر بخواهید به آلمانی به کسی بگویید مستقیما به سراغ اصل مطلب برود، می ‌توانید بگویید: Rede nicht um den heißen Brei herum که یعنی ” طفره نرو”.

 


german

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان آلمانی چرب زبان، آلمانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان آلمانی مثل بلبل حرف بزن!


 

3- Lügen haben kurze Beine (لوگِن هابْن کورتْزِه بایْنِن)دروغگو کم حافظه هست

این عبارت کاملا صاف و پوست‌ کنده است. اگر احساس می‌ کنید شخصی دارد به شما دروغ می ‌گوید، می ‌توانید از این عبارت استفاده کنید که معنایش همان “دروغ‌گو کم ‌حافظه است” ما ایرانی ‌ها است.

4- Fix und fertig (فیکْسْ اونْد فِتیش)خسته ام 

شاید “ich bin müde” برای ابراز خستگی تکراری شده باشد. به جای آن می ‌توانید بگویید: “ich bin fix und fertig”. اگرچه این جمله به صورت تحت ‌الفظی “من سریع و فرز هستم” ترجمه می ‌شود، اما در واقع به معنای “من خسته هستم”. است.

5- Ich glaube ich spinne(ایشْ گِلابِه ایشْ شْپینه) دارم دیوونه میشم

گاهی اوقات، اصطلاحات آلمانی معانی زیادی دارند و گاهی نمی ‌توانید منشأ این عبارات را درک کنید. یکی از آن ها که حالت دوم برایش صدق می‌ کند، همین جمله است. وقتی احساس می‌ کنید دارید دیوانه می ‌شوید، به آلمانی می ‌توانید می‌گویید “Ich glaube ich spinne” که به صورت تحت ‌الفظی یعنی “من فکر کنم دارم تبدیل به یک عنکبوت می ‌شوم”.

6- Ich verstehe nur Bahnhof (ایشْ فِشْتیهِه نو بانْهُوف)سرم نمیشه

این عبارت به صورت تحت‌الفظی به “من فقط ایستگاه قطار را می ‌شناسم” ترجمه می ‌شود، اما معادل فارسی‌اش “از آن چیزی سرم نمی‌ شود” است. این عبارتِ قدیمی مختص سربازان جنگ جهانی اول است که می ‌گفتند تنها چیزی که از دستور می ‌فهمند “ایستگاه قطار” است، زیرا امیدوار بودند قطار از جبهه برگردد و فرجی بشود.

7-Mist!(میسْت) لعنتی

آلمانی ‌ها وقتی به قطاری نمی ‌رسند یا چیزی را یادشان می ‌رود که بردارند، می ‌گویند: Mist!

این کلمه آلمانی برای بیان نا امیدی، عصبانیت یا تعجب عالی است. شما می ‌توانید “لعنتی” را معادل Mist بدانید.

در حال یادگیری زبان با لذت

8- Da steppt der Bär(دا شْتِپ دِ بیآ) !!یه کبوتر دارم حرف میزنه

اگر دوستان تان یک مهمانی ترتیب دادند و شما حوصله نداشته ‌اید بیایید، احتمالا با جمله “ Da steppt der Bär ” خام تان کرده ‌اند. این جمله به صورت تحت‌الفظی یعنی: “یک خرس رقاص وجود خواهد داشت.” مسلما خبری از خرس نیست اما حالا می ‌توانید از این عبارت برای کشاندن بقیه به مهمانی‌های تان استفاده کنید!

9- Alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei (آلِسْ هاَت اَن اِندِ، نو دی ووسْت هاَت زوای)

آلمان سرزمین سوسیس و شاعران بزرگ است، و احتمالا به همین دلیل است که آلمانی ‌ها از این طبع شاعرانه و غذای خوشمزه برای بیان ضرب‌المثلهای شان هم استفاده می ‌کنند. نمونه این هنر را در جمله Alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei می ‌بینید که یعنی “همه چیز یک پایان (ته) دارد، اما سوسیس دو تا!”.

20 تا از اصطلاحات رایج آلمانی که در فارسی هم داریم

  • Bald reif hält nicht steif  (بالْت قایْف هِلْت نیشْتْ شْتایْف) (استعداد یا موفقیت هایی که بدون زحمت بدست آمده اغلب زود از بین می رود. (باد آورده را باد می برد
  • Das Glück hilft dem Kühnen (داس گلوک هیلْفت دِم کونِن)  موفقیت با شجاعان است
  • Unter den Blinden ist der Einäugige König(اونْتِر دِن بلینْدْنْ اِستْ دِر آیْنویْگیگه کونیشْت)   در شهر کوران آدم یک چشم پادشاه است
  • Wer Feuer bedarf, sucht es in der Asche  (ویِه فُیا بِدافْت زوخْتْ اِس این دِ آشِه) موفقیت به معنی انجام کاری است که دوست دارید. بسیاری از افراد از سر نیاز به کارها، آنها را انجام می دهند و خطر دنبال کردن علایق خود را به جان نمی خرند
  • Wer zuletzt lacht, lacht am besten(ویِه زولِتْزْتْ لاخْت، لاخْت اَمْ بِسْتین)   موفقیت ها یا شکست های کوچک که در طول مسیر حاصل می شوند اهمیتی ندارند برنده واقعی کسی است که در پایان مسیر به موفقیت برسد
  • Der Fisch stinkt vom Kopf her(دیِه فیشْتْ سْتینْک فُم کاپْفْ هیِه)   ماهی از سر گنده گردد نی ز دم
  • Die Ratten verlassen das sinkende Schiff (دی قاتْن فْلاسِن داسْ سینْکْنْ-دِه شِف)  هنگام خطر افراد ترسو از همه زودتر فرار می کنند
  • Der Schein trügt (دِه شایْن تْقوگْت)  ظاهر فریب دهنده است. معنی: چیزها همیشه آنطور که به نظر می رسند نیستند
  • Geteilte Freude ist doppelte Freude, geteilter Schmerz ist halber Schmerz (گیتایْتِه فخودِ اِسْت دُپِتِه فخویْدِه، گیتایْتِه شْمِرْز  اِسْت هابِ شْمِرز)  شریک شدن، شادی ها را مضاعف و اندوه را نصف می کند
  • Gleiche Gemüter suchen sich  (گلایْسِه گوموتَه زویخِن زیشْت) ذهن های مشابه به دنبال یکدیگر می گردند. ذهن های بزرگ خود را تطبیق می دهند
  • Andere Länder, andere Sitten(آنْدِقِه لِندا، آندِقِه زیتْنْ)   خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
  • An den Früchten erkennt man den Baum(آنْ دِن فقوشْتْنْ اِکِنْتْ مان دِن بان)   پسر کو ندارند نشان از پدر
  • Aus den Augen, aus dem Sinn (آوس دِن آگْنْ ، آس دِم زیم)  از دل برود هر آنچه از دیده رود
  • Besser laufen, als faulen (بِسِه لُوفِن، آلْس فالِن) بهتر است بدوی تا به زوال بروی
  • Beiß nicht in die Hand, die dich füttert(بایْس نیشْت این دی هَنْد، دی دیش فوتِتْ)  دستی که بهت غذا داده را گاز نگیر

دختران در حال یادگیری زبان

ضرب المثل های رایج المانی که در فارسی نداریم

  • Anfangen ist leicht, beharren eine Kunst (آنْفانْگْنِن اِسْت لَایْشْت، بِهاقِن آیْنِ کونْسْت )  شروع کارها آسان است، هنر این است که آنها را به پایان برسانیم
  • Auch der kleinste Feind ist nicht zu verachten( آوخ دِر کلایْنْسْتْ فایْن اِسْت نیشْت زو فِآخْتْنْ)   حتی کوچکترین دشمنان نیز نباید دست کم گرفته شوند
  • Die besten Gedanken kommen allzeit hinterdrein  (دی بِستْن گِدانْکِن کُمِن آلزایْت هینْتِدِقایْن) بهترین ایده ها همیشه اول به ذهن انسان نمی رسند. افکار ثانویه بهتر هستند
  • Die Ochsen hinter dem Wagen spannen (دی آکْسِن هینْتِه دِم واگِن شْپانِن)  چرخ دستی نباید جلوی اسب قرار بگیرد. کارها باید با نظم درست یا طبیعی انجام شوند
  • Die beste Verteidigung ist der Angriff (دی بِسْتِ فِتایْدیگون اِسْت دِر آنْگیقیف)  حمله بهترین شکل دفاع است. “اگر ابتکار عمل را در دست بگیرید و به جای آمادگی برای دفاع حمله کنید، احتمالاً برنده خواهید شد.”
  • Die besten Schwimmer ertrinken (دی بِسْتْن شْویمَه اِتقینْکْنْ)  بهترین شناگران غرق می شوند
  • Der Stärkere hat immer Recht  (دی اُشْتیاکِقِه هات ایمَ قِشْت) حق همیشه با قدرتمندان است
  • Man sieht nur das, was man weiß (مان زیتْ نو داس، واس مان وایسْ) شما آن چیزی را می بینید که می دانید
  • Tu nur das Rechte in deinen Sachen; Das andre wird sich von selber Machen(تو نو داس قِشْتِ این دایْنِنْ زاخِن، داس آندِقی وید زیش وُن زِیْبَا ماخون)   کار درست را انجام دهید و نگران بقیه اش نباشید
  • Das Leben gehört den Lebenden an, und wer lebt, muss auf Wechsel gefasst sein (داسْ لیبِن گِهوت دِن لیبِنْدِنْ آن، اونْت وِیِ لیبْت، موس اُف وکْسِل گوفاسْت زایْن) زندگی به زندگان تعلق دارد و هر کس که زنده است باید آماده تغییر باشد
  • Es ist nichts schrecklicher als eine tätige Unwissenheit (اِسْ ایسْت نیشتس شْخِکلیشا آلْس این تیتیگه اونویسِنْهایت) هیچ چیز بدتر از جهل در عمل نیست
  • Wer nicht vorwärts geht, der kommt zurücke (ویِه نیشْت فو-وِتْس گیت، دِ کُمْت زوقُکِه) اگر رو به جلو حرکت نکنید عقب گرد خواهید کرد
  • Alles zu seiner Zeit  (آلِسْ زو سایْنِر زایْت)همه چیز در زمان خودش. و در اصطلاح : شکیبایی خوی پسندیده ای است
  • Besser allein als in schlechter Gesellschaft  (بِسَ آلاین آلْس این اِشْلِشْتِر گوزيْلشافْت) تنهایی بهتر از بودن با (افراد بد) هر کسی است

بسیار کاربردی برای آلمانی

زبانمهر

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست