خواندن اشعار به زبان آموزان این امکان را می دهد که در تمام سطوح اعم از مبتدی، متوسط یا پیشرفته، واژگان جدیدی بیاموزند. برای ارتقای مهارت های زبانی خود می توانید از این واژگان جدید استفاده کنید. شعرهمچنین تصویری بصری به ما می دهد که می توانیم مفهوم آن را درک کنیم. روشهای مختلفی برای خواندن شعر وجود دارد (کتاب، اینترنت) یا گوش دادن به شعرهایی که با صدای بلند خوانده می شوند (و در حین رانندگی یا استراحت به مهارت گوش کردن شما کمک می کنند). در اینجا 10 شعر که به شما در بهبود واژگان انگلیسی کمک می کنند را ارائه خواهیم کرد:
۱- شعر My Parents Sent Me to the Store
My parents sent me to the store
To buy a loaf of bread.
I came home with a puppy
And a parakeet instead.
I came home with a guinea pig,
A hamster and a cat,
A turtle and a lizard
And a friendly little rat.
I also had a monkey
And a mongoose and a mouse.
These animals were crazy
When I brought them in the house.
They barked and yelped and hissed
And chased my family out the door.
My parents never let me
Do the shopping anymore.
Written by Kenn Nesbitt
۱-والدینم مرا به فروشگاه فرستادند
پدر و مادرم مرا به فروشگاه فرستادند
برای خرید یک قرص نان.
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی چرب زبان، انگلیسی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان انگلیسی مثل بلبل حرف بزن!
من بجای آن با یک توله سگ و
یک طوطی کوچک دراز دم به خانه آمدم.
من با یک خوکچه هندی،
یک همستر و یک گربه،
یک لاک پشت و یک مارمولک
و یک موش کوچک مهربان به خانه آمدم.
من یک میمون
و یک نمس هندی و یک موش هم به همراه داشتم.
این حیوانات دیوانه بودند
وقتی آنها را به خانه آوردم
پارس کردند و واق واق و فش فش کردند
و خانواده ام را تا بیرون خانه دنبال کردند.
والدینم هرگز دیگر به من اجازه نمی دهند
خرید بروم.
شاعر Ken Nesbitt
۲- شعر Home on the Range
Oh, give me a home where the buffalo roam,
Where the deer and the antelope play,
Where seldom is heard a discouraging word,
And the skies are not cloudy all day.
Home, home on the range,
Where the deer and the antelope play,
Where seldom is hard a discouraging word,
And the skies are not cloudy all the day.
Written by Brewster Higley
۲- خانه روی کوه
آه، خانه ای به من بدهید که بوفالوها در آن پرسه می زنند،
جایی که گوزن ها و بزهای کوهی بازی می کنند،
جایی که بندرت کلمات دلسردکننده شنیده می شود،
و آسمانش هرگز ابری نیست.
خانه، خانه روی کوه،
جایی که گوزن ها و بزهای کوهی بازی می کنند،
جایی که به ندرت کلمات دلسرد کننده شنیده می شود،
و آسمانش تمام روز ابری نیست.
شاعر Brewster Higley
حتما دانلود کنید: همه جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره با ترجمه و تلفظ +PDF
۳- شعر (Language(s
I only speak one language.
My friend at school speaks two.
Sometimes I hear her singing to herself
Talking with her dad
Thinking aloud
And I wish my brain held
Two words for dog
Two worlds of sound
Two countries in one mouth.
I have only one word for spoon,
For sock, for moon, for clock.
My friend sings two songs
And I wonder if I will ever find another voice.
Written by Amy Ludwig Van Derwater
۳- زبان (ها)
من فقط به یک زبان صحبت می کنم
دوستم در مدرسه به دو زبان صحبت می کند.
گاهی اوقات می شنوم که او با خودش آواز می خواند
با پدرش صحبت می کند
با صدای بلند فکر می کنم
و آرزو می کنم که مغزم
دو کلمه برای سگ در خود داشت
دو دنیا از صدا
دو کشور در یک دهان.
من فقط یک کلمه برای قاشق می دانم،
برای جوراب، برای ماه، برای ساعت.
دوستم دو ترانه می خواند
و من نمی دانم که آیا هرگز صدای دیگری خواهم داشت.
شاعر Amy Ludwig Van Derwater
حتما بخوانید: چگونه افراد مختلف را در زبان انگلیسی صدا بزنیم؟ (راهنمای کامل)
۴- شعر The Owl and The Pussy Cat
The Owl and the Pussy Cat went to sea
In a beautiful pea-green boat.
They took some honey, and plenty of money
Wrapped up in a five-pound note.
The Owl looked up to the stars above,
And sang on a small guitar,
“O lovely Pussy, O Pussy, my love,
What a beautiful Pussy you are,
You are,
You are,
What a beautiful Pussy you are!”
Pussy said to the Owl, “You elegant fowl!
How charmingly sweet you sing!
O let us be married! Too long we have tarried;
But what shall we do for a ring?”
They sailed away, for a year and a day.
To the land where the Bong-tree grows
And there is a wood a Piggy-Wig stood
With a ring at the end of his nose,
His nose,
His nose,
With a ring at the end of his nose.
“Dear Pig, are you willing to sell for one shilling
Your ring?” Said the Piggy, “I will.”
So, they took it away, and were married next day
By the Turkey who lives on the hill.
They dined on mince, and slices of quince,
Which they ate with a runcible spoon;
And hand in hand, on the edge of the sand,
They danced in the light of the moon,
The moon,
The moon,
They danced in the light of the moon.
Written by Edward Lear
۴- جغد و گربه ملوس
جغد و گربه ملوس به دریا رفتند
در یک قایق زیبای سبز نخودی.
آنها مقداری عسل و پول زیادی به همراه داشتند
که در یک اسکناس پنج پوندی پیچیده شده بود.
جغد به ستاره های بالا نگاه کرد،
و با یک گیتار کوچک آواز خواند،
“ای گربه دوست داشتنی، ای گربه ملوس، عشق من،
تو چه گربه زیبایی هستی،
تو هستی،
تو هستی،
چه گربه زیبایی هستی! ”
گربه به جغد گفت: “تو هم پرنده زیبایی هستی!
چقدر دلنواز و شیرین می خوانی!
بیا با هم ازدواج کنیم! زمان طولانی است که ما در انتظار هستیم.
اما حلقه ازدواج را چه کنیم؟ ”
آنها به مدت یک سال و یک روز قایقرانی کردند.
به سرزمینی که درخت نار در آن رشد می کند
و یک جنگل وجود دارد که یک بچه خوک
با یک حلقه در انتهای بینی خود ایستاده است رسیدند،
بینی او،
بینی او،
با یک حلقه در انتهای بینی خود.
“خوک عزیز، آیا حاضری حلقه را یک شیلینگ بفروشی
خوک گفت: “بله می فروشم”.
بنابراین، آنها حلقه را گرفتند، و روز بعد ازدواج کردند
و به همراه بوقلمونی که روی تپه زندگی می کند.
شام گوشت و تکه های به را،
با انواع قاشق های مختلف خوردند.
و دست به دست هم، کنار شن و ماسه ها،
زیر نور ماه رقصیدند،
ماه،
ماه،
زیر نور ماه رقصیدند.
شاعر Edward Lear
حتما بخوانید: اصطلاحات و جملات مربوط به آدرس دادن در انگلیسی + نکات مهم
۵- شعر Bear in There
There’s a Polar Bear
In our Frigidaire –
He likes it ‘cause it’s cold in there.
With his seat in the meat
And his face in the fish
And his big hairy paws
In the buttery dish,
He’s nibbling the noodles,
He’s slurping the soda,
He’s licking the ice.
And he lets out a roar
If you open the door.
And it gives me a scare
To know that he’s in there –
That Polary Bear
In our Fridgitydaire.
Written by Shel Silverstein.
۵- خرس در آنجا
یک خرس قطبی
در یخچال ما وجود دارد-
او آنجا را دوست دارد – زیرا سرد است.
با صندلی خود روی گوشت ها
و صورتش روی ماهی
و پنجه های بزرگ پشمالویش
در ظروف خوراکی ها،
او نودل ها را می خورد،
نوشابه ها را هرت می کشد،
یخ ها را لیس می زند.
و اگر در را باز کنید.
غرش می کند
و اینکه بدانم او آنجا است
باعث ترسیدن من می شود
آن خرس قطبی
در یخچال ما است.
شاعر Shel Silverstein
حتما بخوانید: رفتار و صحبت کردن مان با انگلیسی زبانها چگونه باشد؟
۶- شعر My Dog Has Got No Manners
My dog has got no manners
I think he’s rather rude.
He always whines at dinnertime
While we are eating food.
And when he’s feeling thirsty
And wants to take a drink,
He takes it from the toilet
Instead of from the sink.
He never wears a pair of pants.
He doesn’t wear a shirt.
But worse, he will not shower
To wash away the dirt.
He’s not polite to strangers.
He bites them on the rear.
And when I’m on the telephone,
He barks so I can’t hear.
When I complained to Mummy,
She said “I thought you knew:
The reason that his manners stink –
He learns by watching you”.
By Bruce Lansky.
۶- سگ من بی ادب است
سگ من بی ادب است
من فکر می کنم او خیلی گستاخ است
او همیشه موقع شام وقتی ما در حال خوردن غذا هستیم.
ناله می کند
و وقتی احساس تشنگی می کند
و می خواهد آب بنوشد،
به جای سینک
از توالت آب بر می دارد.
او هرگز شلوار نمی پوشد.
پیراهن نمی پوشد.
بدتر ازهمه، برای شستن آلودگی ها
حمام نمی کند
او نسبت به غریبه ها مودب نیست.
او آنها را از پشت گاز می گیرد.
و وقتی پای تلفن هستم،
پارس می کند طوریکه نمی توانم بشنوم.
وقتی به مامان شکایت کردم،
او گفت: ” فکر می کردم
دلیل رفتارهای او را می دانی:
او از تو یاد می گیرد”.
شاعر Bruce Lansky
حتما بخوانید: چگونه انگلیسی را کاملا روان صحبت کنیم؟ (به همراه دانلود رایگان منابع)
۷- شعر Parts of Speech poem
A noun is called,
A person, place or thing.
Some examples include,
Teacher, desk, and ring.
A verb is an action,
Something you can do.
Run, jump and walk,
Are examples you can use.
Adjectives are descriptions,
Like black, red, and blue.
Old, young, and large,
Are good examples too.
Adverbs are words
Used to modify,
Other verbs and adjectives,
And mostly end in “ly”.
On to prepositions,
They have a lot to do.
They give a location
Like on, under or through.
Pronouns are special
They replace nouns
He, she and they
Are some that are found.
Conjunction, junction
What say you?
Combining sentences,
That’s what we do.
Interjections are special,
Yes, it’s true,
They get punctuation, Wahoo!!
This is written by an anonymous writer.
۷- شعر ادات سخن
یک اسم،
به یک شخص، مکان یا شی گفته می شود.
برخی از نمونه ها عبارتند از:
معلم، میز و حلقه.
فعل یک عمل است،
کاری که می توانید انجام دهید.
دویدن، پریدن و راه رفتن،
نمونه هایی هستند که می توانید استفاده کنید.
صفت ها توضیح می دهند،
مانند سیاه، قرمز و آبی.
پیر، جوان و بزرگ هم،
نمونه های خوبی هستند
قیدها کلماتی هستند
که برای تغییر،
سایر افعال و صفت ها استفاده می شوند،
و بیشتر بهly ختم می شوند.
حروف اضافه،
کارهای زیادی انجام می دهند.
یک مکان را ارائه می دهند
مانند روی، زیر یا از طریق.
ضمایر خاص هستند
آنها جایگزین اسم ها می شوند
او، او و آنها
نمونه هایی هستند.
حروف ربط، ربط (اتصال)
نظر شما در این باره چیست؟
ترکیب جمله ها،
این همان کاری است که با آنها انجام می دهیم
حروف ندا خاص هستند،
بله این درست است،
آنها علامت گذاری می شوند، هورا!!
شاعر ناشناس
حتما بخوانید: بهترین جملات انگلیسی برای شروع راحت مکالمه +معنی فارسی
۸- شعر Stopping by Woods on a Snowy Evening
He will not see me stopping here
To watch his woods, fill up with snow.
My little horse must think it queer
To stop without a farmhouse near
Between the woods and frozen lake
The darkest evening of the year.
He gives his harness bells a shake
To ask if there is some mistake
The only other sound’s the sweep
Of easy wind and downy flake.
The woods are lovely, dark and deep,
But I have promises to keep,
And miles to go before I sleep,
And miles to go before I sleep.
Written by Robert Frost
۸- توقف در جنگل در یک شب برفی
او مرا که در اینجا توقف کرده ام نخواهد دید
من که جنگل های، پر از برف را نگاه می کنم.
اسب کوچک من ممکن است فکر کند عجیب و غریب است
که در جایی که نزدیک یک خانه روستایی نیست توقف کنیم
بین جنگل و دریاچه یخ زده
تاریک ترین عصر سال.
او افسار خود را می لرزاند
تا مطمئن شود که اشتباهی رخ نداده است
تنها صدای دیگر صدای حرکت
باد ملایم و دانه های نرم برف است.
جنگل ها دوست داشتنی هستند، تاریک و عمیق،
اما من قول هایی برای انجام دادن،
و مسافت های طولانی برای رفتن قبل از خواب دارم،
و مسافت های طولانی برای رفتن قبل از خواب دارم،
شاعر Robert Frost
9- غزل 43 اثر الیزابت بارت براونینگ (1850)
How do I love thee? Let me count the ways.
I love thee to the depth and breadth and height
My soul can reach, when feeling out of sight
For the ends of being and ideal grace.
I love thee to the level of every day’s
Most quiet need, by sun and candle-light.
I love thee freely, as men strive for right.
I love thee purely, as they turn from praise.
I love thee with the passion put to use
In my old griefs, and with my childhood’s faith.
I love thee with a love I seemed to lose
With my lost saints. I love thee with the breath,
Smiles, tears, of all my life; and, if God choose,
I shall but love thee better after death.
چگونه دوستت دارم؟ بگذار راه ها را بشمارم
من تو را تا ژرفا و وسعت و بلندی دوست دارم
كه روحم در هنگام احساس دوری از دید به غایت وجود و فیض آرمانی برسد.
من تو را در حد آرام ترین نیاز روزانه، در کنار خورشید و نور شمع دوست دارم.
من تو را آزادانه دوست دارم، همانطور که مردان برای حق تلاش می کنند.
من تو را خالصانه دوست دارم، چنانکه از ديگران از ستایش بر می گردند.
من تو را با شور و شوقی که در غم های قدیمی ام به کار می گیرم و با ایمان دوران کودکی ام دوست دارم.
من تو را با عشقی دوست دارم که به نظر می رسید با فرشتگان گمشده ام از دست داده ام.
من تو را با نفس، لبخند، اشک تمام عمرم دوست دارم.
اگر خدا بخواهد، پس از مرگ تو را بهتر دوست خواهم داشت.
[این غزل سرشار از شور و احساسی عمیق است و جایگاه خود را در تاریخ ادبیات تثبیت کرده است و مناسب روز عروسی و ولنتاین است.]10- «شكست ناپذير» نوشته ویلیام ارنست هنلی (1888)
Out of the night that covers me,
Black as the pit from pole to pole,
I thank whatever gods may be
For my unconquerable soul.
In the fell clutch of circumstance
I have not winced nor cried aloud.
Under the bludgeonings of chance
My head is bloody, but unbowed.
Beyond this place of wrath and tears
Looms but the Horror of the shade,
And yet the menace of the years
Finds and shall find me unafraid.
It matters not how strait the gate,
How charged with punishments the scroll,
I am the master of my fate,
I am the captain of my soul.
بیرون از شبی که مرا در بر مي دارد،
تاريكي مثل سياه چالي از قطبی به قطب دیگر است،
از همه خدایان سپاسگزارم
برای روح تسخیر ناپذیرم
در چنگال سقوط اطرافم
من نه ترسيده ام و نه با صدای بلند گریه کرده ام.
زیر پرده شانس
سرم خونیست، اما سر خم نياوردم.
فراتر از این مكان غضب و اشک
سایه وحشت ،
و هنوز تهدید سال ها
مرا بدون ترس می یابد و خواهد یافت.
مهم نیست دروازه چقدر تنگ است،
چقدر به طومار مجازات متهمم،
من ارباب سرنوشت خوسشم
من ناخداي روحم خويشم.
[این بیت آخر توسط ديگران به كرات نقل شده است. اين شعر مظهر استقلال کلاسیک و اتکا به خود است، نویسنده اش خود را در برابر هر فراز و نشیبي که ممکن است برایش پيش بيايد، بي حركت اعلام می کند.]برخی از اشعار فوق برای کودکان، برخی برای مبتدیان و برخی دیگر برای زبان آموزان پیشرفته تر مناسب هستند. اشعار صوتی می توانند از نظر تلفظ، لهجه و ریتم به شما کمک کنند و این در یادگیری یک زبان جدید بسیار مهم است. تمام واژگان جدید را یادداشت کرده، آنها را در یک فرهنگ لغت جستجو کنید و معانی را بیاموزید. یک فرهنگ لغت خوب به شما نشان می دهد که چگونه کلمات جدید را تلفظ کنید و دایره واژگان خود را گسترش دهید.
روشهای زیادی برای پیدا کردن شعر برای خواندن و گوش کردن وجود دارد مانند خرید کتاب یا استفاده از اینترنت. از همه اشعار متنوعی که در دسترس شما هستند لذت ببرید. ابتدا با اشعار آسان شروع کنید و کم کم شعرهای طولانی تر و پیچیده تر را انتخاب کنید. برخی شعرها شما را به خنده می اندازند، برخی دیگر تصویری به شما می دهند تا در مورد آن فکر کنید و برخی می توانند آموزشی باشند، اما خواندن همه آنها می تواند جالب باشد. تمام شعرها به شما در یادگیری واژگان جدید انگلیسی کمک می کنند.
نمونه ای از شعر کودکانه