در این مقاله سعی کردیم پرکاربردترین لغت های بازرگانی، بیزینسی و گمرکی را با ترجمه برای شما بیان کنیم که البته خیلی از آنها را در قالب پی دی اف اماده می توانید دانلود کنید. لغات بسیار پرکاربرد در زمینه بودجه،خدمات و فروش برای شما معرفی شده است. اگر شغل شما بازرگانی است لازم است تا با این اصطلاحات و لغات آشنایی داشته باشید.
1-روش یادگیری بهتر اصطلاحات زبان بدون فراموشی
سعی کنید لغات را به تنهایی به یاد نیاورید
همانطور که قبلا هم گفتیم، لغات جدید زبان انگلیسی را در قالب جملات یا مکالمات یاد بگیرید. تحقیقات علمی ثابت کرده است که به یاد آوری کلمات به کمک همین جملات و مکالمات (که به آنها زمینه می گوییم) بسیار ساده تر است. از طرف دیگر بعضی کلمات سنگین (به لحاظ تعداد کاراکتر یا سختی تلفظ) وجود دارند که همیشه مشکل زا هستند. در این مواقع باید سعی کنید که آنها را به کمک هم معنی ها یا گروه بندی کردن به یاد بیاورید. یعنی چه؟ یعنی اینکه مثلا لغتی مثل “humongous” (خیلی بزرگ) را به کمک گروهی از کلمات هم معنی مثل bigger یا large یا huge یاد بگیرید. به این متد، حتی کلمات بیشتری هم یاد می گیرید. مثلا “large, humongous, gargantuan” بنظر شما معنای gargantuan چیست؟
به عنوان مثال، جمله
My husband is very ‘annoying’ when he watches soccer. همسرم موقع تماشای فوتبال خیلی اعصاب خرد کن می شود
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی چرب زبان، انگلیسی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان انگلیسی مثل بلبل حرف بزن!
My friend doesn’t stop talking. It’s frickin ‘annoying’. دوستم نمی تواند جلوی صحبت کردنش را بگیرد؛ این کارش واقعا آزار دهنده است
این جملات در صورت واقعی بودن در زندگی شخصیتان، می توانند گزینه های خوبی باشند. زیرا می توانید موقع خواندن، آنها را تجسم کنید.
یک وبلاگ انگلیسی بنویسید
خواندن وبلاگ ها یا وبسایت ها یک راه خوب برای یادگیری لغت واژه های جدید انگلیسی است اما، وبلاگ نویسی یک راه خوب تر! است. از وردپرس یا وبلاگ ساز های موجود استفاده کنید. می توانید یک موضوع خاص (مثلا لباس، مد، ادبیات و …) انتخاب کنید، یا می توانید راجب هر چیزی بنویسید. در نهایت در قالب همین وبلاگ ممکن است شروع به پاسخ دادن به نظرات مخاطبان کنید یا روابط مجازی تان با افراد انگلیسی زبان مختلف به کمک ایمیل، چت و … گسترش پیدا کند. دو سرویس زیر بهترین ها برای ساخت وبلاگ هستند:
با دیگران تمرین کنید
یادگیری و آموزش، زمانی که با دیگران تمرین کنید، هم سرگرمی بیشتری دارد و هم یادگیری را آسان تر می کند. گروهی از دوستانتان که با همدیگر یک هدف مشترک دارید (مثلا همه قرار است برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروید، یا سفر توریستی به یک کشور انگلیسی زبان داشته باشید و..) دور هم جمع کنید، چه بصورت حضوری و چه در قالب گروه های مجازی تلگرام یا اسکایپ و … شروع به مکالمه و مباحثه به زبان انگلیسی در مورد موضوعات مختلف کنید. نه تنها دایره واژگان خود را گسترش می دهید بلکه می توانید از همدیگر برای رفع اشکال کمک بگیرید.
شدیدا پیشنهاد می کنیم در فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و … دوستان انگلیسی زبان پیدا کنید و شروع به چت کردن با آنها کنید. این روش بسیار تاثیر گذار است.
2- پرکاربردترین اصطلاحات/عبارات بیزینسی طبق تجربه خودم
بعد از سالها که لیستی از واژگان، عبارات و اصطلاحات تجاری که زیاد شنیدم در سفرهای تجاری، اونها رو بصورت گلچین شده و با معنی اینجا اوردم و بعد هم واژگان دیگه پرکاربرد که بصورت پی دی اف می تونین دانلود کنید:
- Return on Investment (ROI): نرخ بازگشت سرمایه، یک معیار مالی است که نشان دهنده سود یا ضرری است که یک سرمایهگذاری به نسبت سرمایه اولیه به دست میآورد
- Break Even Point: نقطه تسویه، زمانی است که درآمد و هزینهها برابر میشوند و سود یا زیان صفر میشود.
- Cash Flow: جریان نقدینگی، مقدار پولی است که واردات و خروجات یک شرکت در طول یک دوره زمانی (معمولاً یک ماه یا یک سال) را نشان میدهد
- B2B (Business to Business): کسب و کار به کسب و کار، فرایند خرید و فروش محصولات یا خدمات بین شرکتها
- B2C (Business to Consumer): کسب و کار به مصرف کننده، فرایند خرید و فروش محصولات یا خدمات مستقیماً به مشتریان نهایی
- Supply Chain: زنجیره تأمین، فرآیند تولید و توزیع محصولات از تامین مواد اولیه تا تحویل به مشتریان
- Key Performance Indicator (KPI): شاخص عملکرد کلیدی، معیارهای مورد استفاده برای اندازهگیری عملکرد یک شرکت یا پروژه
- Profit Margin: مارجین سود، درصد سودی که یک شرکت از فروش محصولات یا خدمات خود کسب میکند
- Market Share: سهم بازار، درصد سهم یک شرکت در بازار مورد نظر از کل فروش در آن بازار
- Brand Equity: ارزش برند، ارزش تجاری یک برند که از اعتبار، شهرت و وفاداری مشتریان به آن برند ناشی میشود
- Mergers and Acquisitions (M&A): ادغامها و تحلیلهای مالی، فرایند ادغام یا خرید یک شرکت توسط شرکت دیگر
- Outsourcing: خروجی دادن کار، استفاده از خدمات یا تولیدات شرکتهای خارجی برای انجام فعالیتهایی که اصلی نیستند
- Value Proposition: پیشنهاد ارزش، مزایای یک محصول یا خدمات به مشتریان در مقایسه با رقبا
- E-commerce: تجارت الکترونیک، خرید و فروش محصولات و خدمات از طریق اینترنت و سایتهای تجارت الکترونیکی
- Customer Relationship Management (CRM): مدیریت ارتباط با مشتریان، استراتژیها و فرآیندهای مورد استفاده برای مدیریت ارتباط با مشتریان و ارائه خدمات بهتر به آنها.
- Supply and Demand: عرضه و تقاضا، رابطه بین تعداد کالاهای موجود در بازار (عرضه) و تقاضای مشتریان برای آن کالاها
- Business Plan: برنامه کسب و کار، مستندی است که اهداف، استراتژیها، ویژگیها و روشهای اجرایی یک کسب و کار را توضیح میدهد
- Market Research: تحقیقات بازار، فرآیند جمعآوری و تحلیل اطلاعات مربوط به مشتریان، رقبا، و شرایط بازار
- Breakthrough Innovation: نوآوری نوآورانه، ایدهها و فناوریهای جدید که به طور قابل توجهی بازار و صنعت را تغییر میدهند
- Brand Image: تصویر برند، نگرش و ادراک مشتریان از یک برند و محصولات یا خدمات آن
- Strategic Partnership: شراکت استراتژیک، توافقی بین دو یا چند شرکت برای اشتراک منافع و منابع به منظور دستیابی به اهداف مشترک
- Competitive Advantage: مزیت رقابتی، ویژگیها یا منابعی که یک شرکت را از رقبا متمایز میکند و به آن اجازه میدهد که در بازار موفقتر عمل کند
- Profit and Loss Statement (P&L): صورت سود و زیان، گزارش مالی که نشان میدهد چقدر سود یا زیان یک شرکت در یک دوره زمانی خاص است
- Customer Lifetime Value (CLV): ارزش مشتری برای مدت زمان زندگی، مجموعه از درآمدی که یک مشتری به طول عمر خود برای یک شرکت ایجاد میکند
- Cross-Selling: فروش متقاطع، فرآیند پیشنهاد محصولات یا خدمات مرتبط به مشتریان که قبلاً محصول یا خدماتی را خریدهاند
- Upselling: فروش بالاتر، پیشنهاد محصولات یا خدمات با ارزش بالاتر به مشتریان به جای محصولات یا خدمات ارزانتر
- Lead Generation: تولید سرنخ، فرآیند جذب مخاطبان و ایجاد فرصتهای فروش برای یک کسب و کار
- Market Segmentation: تقسیم بازار، دستهبندی مشتریان بر اساس ویژگیهای مشترک مانند سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی و علایق
- Supply Chain Management (SCM): مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت فرآیندها و جریان اطلاعات مرتبط با تأمین مواد اولیه، تولید، و توزیع محصولات
- Corporate Social Responsibility (CSR): مسئولیت اجتماعی شرکت، تعهد یک شرکت به انجام فعالیتهای اجتماعی و حفاظت از محیط زیست
- Cash Cow: محصولی که به طور مداوم سودآوری بالایی را برای شرکت تولید میکند و میتواند هزینههای دیگر را پوشش دهد
- Cost-Benefit Analysis: تجزیه و تحلیل هزینه-فایده، مطالعهای که هزینههای و مزایای یک تصمیم را مقایسه میکند تا تصمیمگیری را تسهیل کند
- Stakeholder: سهامدار، هر فرد یا سازمانی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم تأثیری بر عملکرد یا تصمیمات یک شرکت دارد
- Blue Ocean Strategy: استراتژی اقیانوس آبی، رویکردی که به جای رقابت در بازار موجود، شرکتها را به سمت ایجاد بازارهای جدید هدایت میکند
- Brand Loyalty: وفاداری به برند، وفاداری و انتخاب مشتریان برای یک برند خاص برای خرید محصولات یا خدمات
- Diversification: تنوع، استراتژیی که شرکت از طریق توسعه محصولات یا خدمات جدید به بازارهای جدید وارد میشود
- Market Penetration: نفوذ در بازار، فرآیند افزایش سهم بازار یک محصول یا خدمات در بازار موجود
- Strategic Alliance: اتحاد استراتژیک، توافقی بین دو یا چند شرکت برای اشتراک منافع و منابع به منظور دستیابی به اهداف مشترک
- Market Segmentation: تقسیم بازار، دستهبندی مشتریان بر اساس ویژگیهای مشترک مانند سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی و علایق
-
Cross-Cultural Communication: ارتباطات فرهنگی، مهارت ارتباطی که افراد برای ارتباط موثر با افراد از فرهنگها و زبانهای مختلف نیاز دارند
البته حتما باید این واژگان رو هم دانلود کنید چون برای هر رشته یا تخصصی نیاز هستند! (کلیک کنید)
3-دانلود واژگان پرکاربرد تجاری
پی دی اف زیر که از همه سایت های بیزینسی داخلی و خارجی گلچین و گرداوری شده است شامل همه واژگان و اصطلاحات بازرگانی انگلیسی با ترجمه است که نیاز خواهید داشت اما توصیه میکنیم قسمت شماره 2 بالا را هم داشته باشید چون اونها داخل جزوه زیر نیستن:
2 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
سلام اگه میشه فایل ورد اصطلاحات بازرگانی را برای من بفرستید
تشکر
میخواهم زبان انگلیسی را یاد بیگرم