اتفاقی و تصادفی هر دو به انگلیسی میشه همون رَندوم خودمون یا random شانسی هم میشه by chance (بای چَنس) کلا شانس میشه chance و ناخواسته میشه unwanted (آن وانتِد) یا undesirable (آن دِزایِرِبِل) که البته هم معنی و نکات بیشتر رو هم اینجا خیلی خلاصه توضیح می دیم.
اطلاعات بیشتر درباره Random
راندوم در جایگاه اسم
1-happening or chosen without any definite plan, aim, or pattern رویداد یا چیزی که بدون هیچ برنامه، هدف یا الگوی مشخصی اتفاق میافتد یا انتخاب میشود
- The company has introduced random drug testing of its employees.این شرکت تست مواد تصادفی از کارکنانش گرفته آورده است
- A few random shots were fired.چند گلوله تصادفی شلیک شد
- We looked at a random sample of 120 families. ما یک نمونه تصادفی از صد و بیست خانواده را بررسی کردیم
- a random selection of women who were in the shop. گزینشی تصادفی از زنانی که در مغازه بودند
2-at random به صورت تصادفی
3-informal strange, unusual, or unexpected عجیب، غیر عادی یا غیر منتظره
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!
- She’s great – she’s just so random! او عالی است! او واقعا غیر عادی است
برای چت کردن: ۲۵۰ تا از کاربردی ترین اختصارات در انگلیسی مدرن
راندوم در جایگاه قید
- seven randomly chosen numbers هفت عدد به طور تصادفی انتخاب شده است
randomness noun [uncountable] تصادفی، احتمالی (اسم غیرقابل شمارش)
انواع کلاه به انگلیسی (کلاه زمستانی، آفتابی و اصطلاحات مربوط)
ترکیب های اسمی Random
a random sample نمونه تصادفی
- A test was carried out on a random sample of the cattle. آزمایش بر روی یک نمونه تصادفی از گاو ها انجام شد
a random selection انتخاب تصادفی ، محموعه تصادفی
- He looked at a random selection of the files. او مجموعه ای تصادفی از فایل ها را نگاه کرد
a random number عدد تصادفی
- Pick a random number. یک عدد تصادفی انتخاب کنید
a random sequence دنباله تصادفی
- They were asked to memorize a random sequence of numbers. از آن ها خواسته شد که یک دنباله تصادفی از اعداد را حفظ کنند
random checks/tests بررسی /آزمایش تصادفی
- He believes the police should be able to carry out random breath tests. او معتقد است که پلیس باید بتواند تست تنفس تصادفی انجام دهد
آموزش تلفظ صحیح کلمات انگلیسی (10 ترفند یک بار برای همیشه)
ترکیب های قیدی Random
completely/entirely random کاملا تصادفی
- The atomic particles seem to move in a completely random direction. به نظر می رسد که ذرات اتمی در یک جهت کاملا تصادفی حرکت می کنند
apparently/seemingly random ظاهرا/ به ظاهر اتفاقی
- a wave of apparently random attacks موجی از حملات ظاهرا اتفاقی
purely/truly random کاملا/ واقعا تصادفی
- a purely random sequence of numbers دنباله کاملا تصادفی از اعداد
یاد بگیرید: آموزش مکالمه تلفنی در زبان انگلیسی
عبارت با Random
in random order به ترتیب تصادفی ، اتفاقی
- The names are in random order. ترتیب اسامی اتفاقی هستند. (یا اسامی به ترتیب تصادفی هستند)
مثال هایی با واژه Random در جمله
- I have also decided to do some random attacks as a means of confusing law enforcement. من هم تصمیم گرفته ام که برای گیج کردن ماموران، چند تا حمله تصادفی ترتیب دهم
- Random dashes of color highlight the painting. خطوط تصادفی رنگ، به نقاشی جلوه بیشتری می دهد
- The union believes that the random drug testing of employees is an invasion of their privacy. این اتحادیه معتقد است که تست مواد تصادفی کارمندان تجاوز به حریم خصوصی آن ها است
- random drug test تست اعتیاد تصادفی
- At random, I opened an earlier page. صفحه قبلی را اتفاقی باز کردم
- A few random shots were fired, but the battle was over. چند گلوله اتفاقی شلیک شد ، اما نبرد تمام شد
در کنار این مطلب دانلود کنید: لیست کامل انواع پوشاک و لباس به انگلیسی