انگلیسی

ترکیب به انگلیسی (اجزای تشکیل دهنده،ترکیب تیم،ترکیب رنگ)

گاما

ترکیب در زبان انگلیسی به معنای کنار هم قرار دادن اجزا و شکل‌گیری یک کل است که می‌تواند به اجزای تشکیل‌دهنده یک ماده،ترکیب یک تیم،یا حتی ترکیب رنگ‌ها در طراحی اشاره داشته باشد.

در انگلیسی از واژه‌های مختلفی مانند Composition (کامپوزیشن)،Compound (کامپاوند)،Combination (کامباینیشن) و دیگر کلمات استفاده می‌شود که بسته به زمینه خاص معنای متفاوتی پیدا می‌کنند. هرکدام از این کلمات در زمینه‌های علمی،مدیریت تیم،طراحی و سایر حوزه‌ها کاربردهای مشخصی دارند. در ادامه به بررسی چند کاربرد متداول این واژه‌ها در زمینه‌های مختلف پرداخته می‌شود.

ترکیب و اجزای تشکیل دهنده

Composition (کامپوزیشن) یکی از پرکاربردترین معانی واژه ترکیب به معنای اجزای تشکیل دهنده است. این ترکیب به ساختار و موادی که یک شیء یا محصول از آن تشکیل شده اشاره دارد. در انگلیسی، واژه composition برای بیان این معنا استفاده می‌شود. این کلمه از ریشه لاتین componere گرفته شده که به معنای کنار هم قرار دادن اجزا است.

مثال‌ها:

 


English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!


 

  • The composition of the Earth’s atmosphere is primarily nitrogen and oxygen.  ترکیب جو زمین عمدتاً از نیتروژن و اکسیژن تشکیل شده است
  • The chemical composition of this product makes it very durable.  ترکیب شیمیایی این محصول باعث می‌شود که بسیار بادوام باشد

در این مثال‌ها، واژه composition به ترکیب اجزای مختلف یک سیستم یا ماده اشاره دارد که چگونگی کنار هم قرار گرفتن آن‌ها را بیان می‌کند. این کاربرد در علوم مختلف از جمله شیمی،فیزیک،و زیست‌شناسی بسیار رایج است.

اینو یاد بگیرید که گیر نیفتین: خسته نباشید به انگلیسی و 20 عبارت زیبا برای تشکر از افراد

Compounds یا combinations (کامپانْد یا کامبینِیْشن)

واژه های دیگری نیز وجود دارد که برای مفهوم ترکیب استفاده می شود. به عنوان مثال از compounds یا combinations بسته به زمینه‌ای که مورد استفاده قرار می‌گیرد به عنوان معادل ترکیب و یا ترکیبات به کار می روند. واژه compounds معمولاً در زمینه‌های علمی مانند شیمی به کار می‌رود و به موادی اشاره دارد که از دو یا چند عنصر شیمیایی تشکیل شده‌اند. Combinations نیز به معنای ترکیب چند چیز با هم است و می‌تواند در زمینه‌های عمومی‌تر به کار رود.

مثال‌ها:

  • Water and salt are common chemical compounds.  آب و نمک ترکیبات شیمیایی رایج هستند
  • The combination of flavors in this dish is perfect. ترکیب طعم‌ها در این غذا عالی است

به انگلیسی

این واژه‌ها بسته به موضوع مورد نظر کاربرد متفاوتی دارند،اما به طور کلی به معنای کنار هم قرار گرفتن اجزا برای تشکیل یک واحد جدید هستند.

تشکر از دوست یا یک فرد نزدیک به انگلیسی (25 روش عالی)

ترکیب تیم

ترکیب تیم به انگلیسی Team Composition (تیم کامپوزیشن) ترجمه می‌شود. این اصطلاح به نحوه‌ی چیدمان و سازماندهی اعضای یک تیم از نظر نقش‌ها،مهارت‌ها و مسئولیت‌ها اشاره دارد. ترکیب تیم نقش مهمی در عملکرد و موفقیت آن دارد،زیرا هر عضو با تخصص و توانایی‌های خود سهمی در پیشبرد اهداف تیم ایفا می‌کند.

مثال‌ها:

  • The team composition includes developers, designers, and a project manager.  ترکیب تیم شامل توسعه‌دهندگان،طراحان و یک مدیر پروژه است
  • A balanced team composition is key to achieving project success.  یک ترکیب تیم متعادل،کلید موفقیت در پروژه است

این اصطلاح معمولاً در مدیریت پروژه،ورزش،و سازمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد تا نشان دهد چگونه افراد با مهارت‌ها و تخصص‌های مختلف در کنار هم برای دستیابی به یک هدف مشترک فعالیت می‌کنند.

حتما دانلود کنید: جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره با ترجمه

ترکیب رنگ

ترکیب رنگ به انگلیسی Color Combination (کالر کامْبنیشن) یا Color Scheme (کالر سْکیم) ترجمه می‌شود. این اصطلاح به نحوه‌ی انتخاب و هماهنگی رنگ‌ها برای ایجاد جلوه‌های بصری در طراحی‌ها اشاره دارد. ترکیب رنگ نقش مهمی در ایجاد حس و حال یک فضا یا طرح دارد،زیرا هر رنگ با ویژگی‌های بصری خود می‌تواند تأثیری متفاوت بر مخاطب بگذارد.

مثال‌ها:

  • The color combination of red and white creates a bold and energetic look.  ترکیب رنگ قرمز و سفید ظاهری جسورانه و پرانرژی ایجاد می‌کند
  • Choosing the right color scheme can enhance the user experience on a website.  انتخاب ترکیب رنگ مناسب می‌تواند تجربه کاربری در یک وب‌سایت را بهبود بخشد

به انگلیسی

این اصطلاح معمولاً در زمینه‌های طراحی داخلی،مد،طراحی گرافیک،و بازاریابی استفاده می‌شود تا به هماهنگی و انتخاب مناسب رنگ‌ها برای ایجاد تأثیرات مطلوب اشاره کند.

دانلود کنید: دانلود  جزوه پی دی اف ۱۵۰ اصطلاح پرکاربرد انگلیسی

سایر واژگان با معنی ترکیب

کلمه انگلیسی تلفظ فارسی معنی فارسی مثال
Composition کامپُزیشِن ترکیب،اجزای تشکیل‌دهنده

The composition of the atmosphere includes nitrogen and oxygen.

Compound کامپاوند ترکیب شیمیایی

Water is a chemical compound of hydrogen and oxygen.

Combination کامبینه‌شِن ترکیب،ترکیب‌بندی

The combination of flavors in this dish is delicious.

Component کامپونِنت جزء،مولفه

The engine is an essential component of the car.

Mixture میکسچِر مخلوط،ترکیب

This cake is a mixture of flour, sugar, and eggs.

Blend بِلِند مخلوط،آمیزه

The blend of coffee beans creates a rich flavor.

Scheme اِسکیم طرح،ترکیب‌بندی

The color scheme of the room is very soothing.

Formula فُرمولا فرمول،ترکیب شیمیایی

The formula for this drug has been carefully tested.

Structure اِسترِکچِر ساختار،ترکیب

The molecular structure of DNA is fascinating.

Configuration کانفیگورِیشِن پیکربندی،ترکیب

The configuration of the new software is quite complex.

Synthesis سینتِسیس ترکیب،سنتز

The synthesis of these chemicals results in a powerful reaction.

Integration اینتِگِرِیشِن ادغام،یکپارچه‌سازی The integration of different components makes the system more efficient.
Fusion فیوژن ادغام،ترکیب

The restaurant offers a fusion of Asian and European cuisine.

Alloy اَلوی آلیاژ،ترکیب فلزی

Brass is an alloy of copper and zinc.

Amalgamation اَمالگمِیشِن ادغام،ترکیب

The company is the result of an amalgamation of two smaller firms.

Aggregate اَگِرگِیت تجمع،مجموع اجزا

The aggregate of the team’s efforts resulted in success.

Collage کُلاژ کلاژ،ترکیب بصری

The artist created a beautiful collage of photographs and drawings.

Hybrid هایبرید هیبرید،ترکیب

This car is a hybrid of electric and gasoline technologies.

Cohesion کُهِیژِن همبستگی،پیوستگی

The team’s cohesion improved after the new leader took charge.

Concoction کانکاکشِن ترکیب،معجون

The chef’s latest concoction was a mix of unusual ingredients.

Assortment اَسورتْمِنت مجموعه،ترکیب متنوع

The bakery offers an assortment of bread and pastries.

Cluster کِلاستِر خوشه،گروهی از اجزا

The stars form a cluster in the night sky.

Matrix مِیتریکس ماتریس،شبکه ترکیب

The rock contains a matrix of minerals.

پرطرفدارترین سایت: متن های خفن انگلیسی برای بیو پروفایل شما (100 گلچین)

نتیجه‌گیری

در نهایت، واژه ترکیب و مترادف‌های آن در زبان انگلیسی بسته به زمینه مورد استفاده معنای خاص خود را پیدا می‌کنند. Composition بیشتر برای اجزای تشکیل‌دهنده و ساختار به کار می‌رود، Compound به ترکیبات شیمیایی اشاره دارد و Combination برای کنار هم قرار گرفتن اجزا در موقعیت‌های عمومی‌تر کاربرد دارد.

از طرف دیگر، در مدیریت پروژه، اصطلاح Team Composition به نحوه چیدمان اعضای تیم و در طراحی، اصطلاحات Color Combination و Color Scheme برای توصیف هماهنگی رنگ‌ها استفاده می‌شوند. آشنایی با این واژگان و کاربرد صحیح آن‌ها می‌تواند در ارتباطات حرفه‌ای و علمی اهمیت بسیاری داشته باشد.

گوتا

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست