فلش به انگلیسی (جهت/اشاره/ فلش مموری با تلفظ)

فلش مموری یا همون حافظه فلش در انگلیسی میشه usb یا usb flash یا usb flash memory یا فقط memory همه شون درستن. اما فلِش یا جهت میشه Arrow (اَرُو) و جهت میشه direction (دایرِکشِن) و اشاره میشه point to و فلش زدن (همون خاموش روشن شدن لامپ یا نور) میشه flash اما فلش گوشی میشه change rom. در این مطلب تاکیدمون بر arrow هست به معنی جهت یا فِلِش. تسویه حساب به انگلیسی، انواع آن، بدهی و بقیه اصطلاحات مربوط رو هم از دست ندین.

Arrow در جایگاه اسم

1-a missile shot from a bow and usually having a slender shaft, a pointed head, and feathers at the butt   تیری از کمان رها می ‌شود و معمولا پیکانی باریک، سر نوک‌ تیز و در تهش پَر دارد

2-something shaped like an arrow   چیزی شبیه پیکان

especially : a mark (as on a map or signboard) to indicate direction   مخصوصا علامتی مثل چیزی که روی نقشه یا تابلو می ‌بینیم که برای نشان دادن جهت استفاده می ‌شود

3-a painful or damaging experience or occurrence that is likened to being shot with an arrow  تجربه یا اتفاقی دردناک یا آسیب‌ زننده که به پرتاب تیر تشبیه شده است

• to suffer the slings and arrows of outrageous fortune   رنج کشیدن از قلاب ‌سنگ و تیر های تقدیر ظالمانه

مهندس به انگلیسی (آقا و خانم مهندس ، مخفف و عبارات مربوط)

مثال

• Identifying the origins of the arrows eventually led to theories about long-distance migration.   شناسایی منشا اتفاقات دردناک در نهایت خبر از مهاجرت راه دور می‌ داد
• Use up and down arrows to change volume, and spacebar or enter to toggle mute.   از فلش‌ های بالا و پایین برای تغییر صدا و از دکمه فاصله‌ گذار یا اینتر برای میوت کردن استفاده کنید
• The ramparts are intact – complete with arrow slits.   باروها دست‌ نخورده هستند و با درز پیکان ‌ها کامل شده‌ اند
• Often preferred by keyboard enthusiasts, the 60-percent design shaves off the function row, arrow keys and navigation buttons, leaving you with only the most essential keys.   در کیبورد هایی با طراحی 60 درصدی که اغلب کیبورد بازها آن را ترجیح می ‌دهند، ردیف دکمه ‌های عملکرد، کلید های فلشی و دکمه‌ های ناوبری حذف می ‌شود و فقط ضروری ‌ترین کلیدها در اختیارتان قرار می ‌گیرد
• The Milligan case was supposed to be the arrow through the heart of the Voting Rights Act, killing the Section 2 provisions that force states like Alabama to respect the rights of minority voters.   پرونده میلیگان قرار بود تیری در قلب قانون حقوق رای دادن باشد و مقررات بخش 2 که ایالت ‌هایی مثل آلاباما را مجبور می ‌کند به حقوق رأی‌دهندگان اقلیت احترام بگذارند را از بین ببرد
• Clockwise from left: Freddie’s famed arrow jacket, Queen broach, and mustache comb.   در جهت عقربه ‌های ساعت از سمت چپ: ژاکت پیکانی معروف فردی، سنجاق کراوات کوئین و شانه سبیل

یاد بگیرید: آموزش مکالمه تلفنی در زبان انگلیسی (8 نکته و 50 عبارت کاربردی)

Arrow ‌در جایگاه فعل

1-a:

to move fast and straight like an arrow in flight   حرکت سریع و مستقیم مثل یک تیر در پرواز، مثل رها شدن تیر (فعل ناگذرا)

• Just below us, a hunting peregrine falcon arrowed across the sere fields.   درست در زیر ما یک شاهین شکارچی مثل تیری در میان مزارع آرام، رها شد

b:

to hit or throw (something) toward a target fast and straight like an arrow   زدن یا پرتاب سریع و مستقیم چیزی مثل تیر به سمت هدف (فعل گذرا)

2-to shoot (an animal) with an arrow   به ( حیوان ) تیر انداختن

• In the spring, only boy turkeys can be shot or arrowed.   در بهار فقط به بوقلمون ‌های نر شلیک یا تیراندازی کرد

نوجوان به انگلیسی، نونهال، بچه، کودک و نوجوان و بقیه اصطلاحات

مثال

• Virginia bowhunter Earl Phillips was elated to arrow his biggest buck to date on Nov. 20, a fine 8-point buck…that had no visible male organs.   ارل فیلیپس، شکارچی کمان ویرجینیا، از این که در 20 نوامبر به بزرگ ترین آهوی نرش تیراندازی (شکار) می ‌کرد، خوشحال بود
• According to the researchers, the embryo does not attach to the mother’s uterus and continue growth until the mother switches to arrow bamboo leaves, at which point the calcium intake is the highest.   به گفته محققان، جنین به رحم مادر نمی‌چسبد و رشد را تا زمانی که مادر به خوردن برگ ‌های فلشی ‌شکل بامبو تغییر رویه دهد، ادامه می ‌دهد که در این مرحله میزان دریافت کلسیم بالاترین حد است
• The Launch’s default look is subdued, but the board comes with blue and red Esc and arrow keys for extra pop.   شکل ظاهری پیش ‌فرض لانچ ضعیف است، اما تابلو دکمه Esc آبی و قرمز و کلید های فلشی برای تسریع کار دارد
• Kate came to the bow and arrow on her own, though Clint’s years of experience are still a benefit.   کیت به تنهایی رشته تیر و کمان ادامه داد، اگرچه سال ‌ها تجربه زیر نظر کلینت هم یک مزیت محسوب می ‌شود
• tourists and looters routinely steal ceramic shards, arrow heads and other remnants of the settlements of the Ancestral Puebloan Indians who lived in the area.   گردشگران و غارت‌ گران معمولا خرده ‌های سرامیکی، سر پیکان ‌ها و دیگر بقایای سکونتگاه‌ های سرخ پوستان اجداد پوئبلوان که در آن منطقه زندگی می‌ کردند را می ‌دزدند
• Meanwhile, Katurah plays the help, who is readying weapons, from knives to bow and arrow to guns and RPGs in between skits.   در همین حال، کاتوراه نقش نیروی کمکی را ایفا می ‌کند که در حال آماده‌ سازی اسلحه از چاقو گرفته و تیر و کمان گرفته تا اسلحه و آر پی جی در بین نمایش ‌ها است
• Video captured McCormick in an argument with some protesters, and showed him getting a bow and arrow out of his car and pointing it at several people.   ویدئو تصویر مک کورمیک را در حال جر و بحث با برخی از معترضان ضبط کرد و نشان داد که او یک تیر و کمان را از ماشینش بیرون می ‌آورد و آن را به سمت چند نفر نشانه می ‌گیرد

حتما دانلود کنید: 100 درس رایگان آموزش زبان انگلیسی (رایگان)

فلش مموری چیست؟

فلش مموری یا Flash Memory که به عنوان Flash Storage هم شناخته می ‌شود، نوعی حافظه غیر فرار یا دائمی (Nonvolatile) است که داده‌ ها را به صورت بلوکی پاک می ‌کند و آن ها را در حد بایت دوباره رایت می‌ کند. حافظه فلش به طور گسترده برای ذخیره‌ سازی و انتقال داده‌ ها روی دستگاه‌ های مختلف، سیستم ‌های سازمانی و صنعتی استفاده می ‌شود. حافظه فلش داده ‌ها را برای مدت طولانی حفظ می ‌کند.

فلش مموری در سرور مرکز داده شرکت ‌ها، دستگاه‌ های دارای فناوری ذخیره‌ سازی و شبکه ‌سازی و همچنین طیف گسترده‌ ای از دستگاه‌ ها، از جمله درایو های فلش USB که به عنوان Memory Stick شناخته می ‌شود، کاربرد دارد. کارت ‌های SD، تلفن ‌های همراه، دوربین ‌های دیجیتال، تبلت ‌ها و کارت‌ های PC در کامپیوتر های نوت ‌بوک و کنترل ‌کننده‌ های تعبیه ‌شده استفاده خواهد شد.

حتما دانلود کنید: همه جملات کاربردی انگلیسی در زندگی روزمره با ترجمه و تلفظ

دو نوع حافظه فلش وجود دارد: NAND و NOR. درایوهای حالت جامد مبتنی بر فلش NAND (SSDها) اغلب برای سرعت بخشیدن به عملکرد برنامه‌های I/O-intensive استفاده می‌شوند. حافظه فلش NOR اغلب برای نگه داشتن کد کنترل مثل BIOS در کامپیوتر کاربرد دارد.

حافظه فلش همچنین جهت محاسبات درون حافظه‌ای برای کمک به سرعت بخشیدن به عملکرد و انطباق‌پذیری سیستم‌هایی که مجموعه بزرگی از داده‌ها را مدیریت و تجزیه و تحلیل می‌کنند، استفاده می‌شود. (منبع1 منبع2)