صحبت کردن درباره ارتفاع یا طول در زبان انگلیسی یکی از موضوعات رایج در مکالمات روزمره است. از توصیف افراد و اشیا گرفته تا صحبت درباره مکانها و حیوانات، دانستن واژگان و ساختارهای مناسب جملات ضروری است.
در این متن، ما به بررسی دقیقتر این موضوع و معرفی اصطلاحات و واژگان مرتبط خواهیم پرداخت. همچنین، جدولی از واژگان مورد نیاز برای توصیف ارتفاع و طول ارائه خواهیم داد.
واژگان پایه برای ارتفاع و طول
واژگان پایه
1-بلند/کوتاه (Tall/Short): برای توصیف ارتفاع افراد، حیوانات یا اشیایی که به صورت ایستاده قرار دارند.
- He is very tall. او بسیار بلند است
- That building is short compared to the skyscraper. آن ساختمان نسبت به آسمانخراش کوتاه است
2-بلند/پایین (High/Low): برای ارتفاع اشیایی که به صورت ایستاده نیستند یا قابل مقایسه با انسان نیستند.
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!
- The mountain is very high. کوه بسیار بلند است
- The ceiling is too low. سقف خیلی پایین است
3-طولانی/کوتاه (Long/Short): برای توصیف طول اشیا استفاده میشود.
- This rope is very long. این طناب بسیار طولانی است
- The meeting was short. جلسه کوتاه بود
مکمل این مطلب: قید ها و صفات مقایسه ای و عالی در انگلیسی
واژگان پیشرفتهتر
1-مرتفع/کم ارتفاع (Elevated/Low-lying): برای توصیف ارتفاع مناطقی مثل تپهها و درهها استفاده میشود.
- The village is situated in an elevated area. روستا در منطقهای مرتفع واقع شده است
- This area is low-lying and prone to flooding. این منطقه کم ارتفاع است و در معرض سیل قرار دارد
2-بلندی/کوتاهی (Height/Shortness): اسامی که برای بیان ارتفاع استفاده میشوند.
- The height of the tower is impressive. ارتفاع برج چشمگیر است
- The shortness of the wall made it easy to climb over. کوتاهی دیوار باعث شد که به راحتی بتوان از آن بالا رفت
دانلود کن: اصطلاحات رسمی و غیر رسمی زبان انگلیسی (پرتکرارترین ها)
واژگان مرتبط با توصیف اندازه
1-اندازهگیری (Measurement): فرآیند اندازهگیری ارتفاع یا طول.
- The measurement of the room’s length is 10 meters. اندازهگیری طول اتاق ده متر است
2-متوسط (Average): میانگین ارتفاع یا طول.
- The average height of the students is 160 cm. میانگین قد دانشآموزان صد و شصت سانتیمتر است
3-بالاتر/پایینتر (Higher/Lower): برای مقایسه ارتفاع یا طول استفاده میشود.
- The shelf is higher than the table. قفسه بالاتر از میز است
- The valley is lower than the hill. دره پایینتر از تپه است
4-بسیار بلند/کوتاه (Extremely Tall/Short): برای تأکید بیشتر بر بلندی یا کوتاهی.
- The giraffe is extremely tall. زرافه بسیار بلند است
- The stool is extremely short. چهارپایه بسیار کوتاه است
5-بلندی/کوتاهی نسبی (Relative Height/Length): برای بیان بلندی یا کوتاهی نسبت به چیز دیگری.
- Relative height of the building compared to the tower is less. بلندی نسبی ساختمان نسبت به برج کمتر است
پرطرفدارترین درس گرامر ما: ساختار جمله در انگلیسی و انواع جمله
واژگان و اصطلاحات کاربردی
1-آسمانخراش (Skyscraper): برای توصیف ساختمانهای بسیار بلند.
-
- The skyscraper in New York is one of the tallest in the world. آسمانخراش نیویورک یکی از بلندترینهای جهان است
2-سطح دریا (Sea Level): مرجع اندازهگیری ارتفاع یا عمق.
-
- The mountain is 2000 meters above sea level. کوه دو هزار متر بالاتر از سطح دریا است
3-ارتفاع مطلق (Absolute Height): ارتفاع از سطح زمین.
-
- The absolute height of the building is 300 meters. ارتفاع مطلق ساختمان سیصد متر است
4-ارتفاع نسبی (Relative Height): ارتفاع نسبت به نقطهای دیگر.
-
- The relative height of the hill from the base is 100 meters ارتفاع نسبی تپه از پایه صد متر است
5-طولانیترین (Longest): برای بیان بیشترین طول.
-
- The Nile is the longest river in the world. نیل طولانیترین رودخانه جهان است
6-بالاترین نقطه (Highest Point): بلندترین نقطه یک مکان.
-
- The highest point of the mountain is covered with snow. بالاترین نقطه کوه با برف پوشیده شده است
7-کمارتفاعترین نقطه (Lowest Point): پایینترین نقطه یک مکان.
-
- The lowest point in the valley is prone to flooding. کمارتفاعترین نقطه دره در معرض سیل قرار دارد
در کنار این مطلب دانلود کنید: آموزش مکالمه زبان با 100 درس مکالمات روزمره
جملات و ساختارهای کاربردی برای صحبت درباره ارتفاع و طول
توصیف افراد
- He/She is very tall/short. او بسیار بلند/کوتاه است
- He/She is about 180 cm tall. قد او حدوداً صد و هشتاد سانتیمتر است
- He/She is above average height. قد او بالاتر از میانگین است
توصیف اشیا
- This building is very tall/short. این ساختمان بسیار بلند/کوتاه است
- The length of this table is 2 meters. طول این میز دو متر است
- The height of this wall is about 3 meters. ارتفاع این دیوار حدوداً سه متر است
توصیف مکانها
- This mountain is very high. این کوه بسیار مرتفع است
- This valley is low-lying. این دره کم ارتفاع است
- The village is situated in an elevated area. روستا در منطقهای مرتفع واقع شده است
استفاده از صفات مقایسهای
-
- He is taller than his brother. او بلندتر از برادرش است
-
- This rope is shorter than that one. این طناب کوتاهتر از آن یکی است
-
- This building is taller than the other one. این ساختمان بلندتر از دیگری است
یک بار برای همیشه پرونده گرامر رو واسه خودت ببند! آموزش گرامر زبان انگلیسی از صفر تا صد (3 جزوه PDF و 20 درس)
جدول واژگان توصیفی
واژه انگلیسی | معنی فارسی | مثال |
Tall | بلند |
He is very tall. او بسیار بلند است. |
Short | کوتاه |
She is quite short. او نسبتاً کوتاه است. |
High | بلند |
The mountain is very high. کوه بسیار بلند است. |
Low | پایین |
The ceiling is too low. سقف خیلی پایین است. |
Long | طولانی |
This rope is very long. این طناب بسیار طولانی است. |
Short | کوتاه |
The meeting was short. جلسه کوتاه بود. |
Elevated | مرتفع | The village is situated in an elevated area.
روستا در منطقهای مرتفع واقع شده است. |
Low-lying | کم ارتفاع |
This area is low-lying and prone to flooding. این منطقه کم ارتفاع است و در معرض سیل قرار دارد. |
Height | بلندی |
The height of the tower is impressive. ارتفاع برج چشمگیر است. |
Length | طول |
The length of the table is 2 meters. طول میز ۲ متر است. |
Measurement | اندازهگیری |
The measurement of the room’s length is 10 meters. اندازهگیری طول اتاق ۱۰ متر است. |
Average | متوسط |
The average height of the students is 160 cm. میانگین قد دانشآموزان ۱۶۰ سانتیمتر است. |
Higher | بالاتر |
The shelf is higher than the table. قفسه بالاتر از میز است. |
Lower | پایینتر |
The valley is lower than the hill. دره پایینتر از تپه است. |
Extremely Tall | بسیار بلند |
The giraffe is extremely tall. زرافه بسیار بلند است. |
Extremely Short | بسیار کوتاه |
The stool is extremely short. چهارپایه بسیار کوتاه است. |
Relative Height | بلندی نسبی |
Relative height of the building compared to the tower is less. بلندی نسبی ساختمان نسبت به برج کمتر است. |
Skyscraper | آسمانخراش |
The skyscraper in New York is one of the tallest in the world. آسمانخراش نیویورک یکی از بلندترینهای جهان است. |
Sea Level | سطح دریا |
The mountain is 2000 meters above sea level. کوه ۲۰۰۰ متر بالاتر از سطح دریا است. |
Absolute Height | ارتفاع مطلق |
The absolute height of the building is 300 meters. ارتفاع مطلق ساختمان ۳۰۰ متر است. |
Highest Point | بالاترین نقطه |
The highest point of the mountain is covered with snow. بالاترین نقطه کوه با برف پوشیده شده است. |
Lowest Point | کمارتفاعترین نقطه |
The lowest point in the valley is prone to flooding. کمارتفاعترین نقطه دره در معرض سیل قرار دارد. |
یک بار برای همیشه زمانهای انگلیسی را یاد بگیرید: صرف فعل در انگلیسی به زبان ساده
جمعبندی
در این متن، به بررسی واژگان و اصطلاحات مربوط به صحبت درباره ارتفاع و طول پرداختیم. با تمرین این واژگان و عبارات، شما میتوانید بهطور مؤثرتری در مکالمات روزمره درباره این موضوعات صحبت کنید و از انعطاف بیشتری در بیان خود برخوردار شوید.