حرف تعریف آلمانی

آموزش حرف تعریف در زبان آلمانی (راهنمای کامل)

German-gama-min

حروف تعریف Der، Die، Das: آنچه باید درباره حروف تعریف در زبان آلمانی بدانید: وقتی برای اولین بار شروع به یادگیری زبان آلمانی می کنید، ممکن است احساس خوش بینانه ای داشته باشید، و فکر می کنید “خوب، به نظر سخت نمی رسد، بعضی از قسمت های آن کاملاً شبیه انگلیسی است، مانند “Good morning” = “Guten Morgen”  یا Monday” = “Montag”، من از پس یادگیری آن بر می آیم!”

حرف تعریف چیست؟

و سپس با چیزی به نام حرف تعریف مواجه می شوید. حروف تعریف چه زمانی مشکل ساز می شوند؟ در انگلیسی، قائده آن آسان است. اگر بدانید درباره چه صحبت می کنید، از THE استفاده می کنید، و اگر ندانید درباره چه صحبت می کنید، از A / AN استفاده می کنید. مهم نیست که آن چیز یک صندلی، کتاب یا آپارتمان خاص باشد. بدون اینکه لازم باشد خیلی فکر کنید، می توانید بگویید:

  • “I want the chair with the fluffy pink unicorns on it.”  “من صندلی که رویش تک شاخ های صورتی رنگ وجود دارد را می خواهم.”
  • “I want the book that the cute guy with the blue shirt is reading.”  “من کتابی که آن پسر بامزه با پیراهن آبی در حال خواندن آن است را می خواهم.”

یا

  • “I want the apartment with the stunning rooftop view.”  “من آپارتمانی که نمای پشت بام آن خیره کننده است را می خواهم.”

در زبان انگلیسی، شما در هر سه جمله از حرف تعریفthe استفاده می کنید. اما در آلمانی، اسم ها (یعنی صندلی، کتاب، آپارتمان) جنس های دستوری مختلف دارند. ممکن است بپرسید “جنس دستوری” چیست؟

 


german

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان آلمانی چرب زبان، آلمانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان آلمانی مثل بلبل حرف بزن!


 

اسمهای آلمانی دارای جنسیت هستند

در زبان آلمانی کلماتی که به چیزها یعنی اسمها (عینی، مانند “صندلی”، و انتزاعی مانند “آزادی”) دلالت می کنند جنسیت دارند، یک جنسیت بیولوژیکی (زن، مرد، دختر، پسر و غیره) و یک جنسیت دستوری، به این معنی که چیزی که حرف تعریف به آن اشاره می کند، جنسیت طبیعی (بیولوژیکی) ندارد، اما زبان یک جنسیت را به آن اختصاص داده است.

بنابراین، در آلمانی، کلماتی که در مثال بالا آورده شده اند، جنسیت دارند، اگرچه این جنسیت به ویژگی های آن شی ارتباطی ندارد، و به طور تصادفی تعیین می شود. در آلمان “صندلی” مردانه است (DER Stuhl)، “کتاب” خنثی است (DAS Buch) و “آپارتمان” زنانه است (DIE Wohnung). حرف تعریف DIE صرف نظر از جنسیت مفرد، برای جمع نیز استفاده می شود.

  • صندلی ها= DIE Stühle
  • کتابها = DIE Bücher
  • آپارتمان ها= DIE Wohnungen

جدول حروف تعریف آلمانی: der، die، das براساس حالت و جنسیت

از آنجا که آلمانی زبانی است که دارای حالت های مختلف می باشد، این حروف تعریف مطابق با حالت دستوری تغییر می کنند:

مذکر مونث خنثی جمع

der

die das die فاعلی
den die das die مفعولی
dem der dem den

مفعول با واسطه

des der des der

ملکی

اما، همانطور که مشاهده می کنید، در بعضی موارد شباهت هایی وجود دارد و همه حالت ها به حروف تعریف خاص نیاز ندارند. به عنوان مثال، حالات فاعلی / مفعولی برای اسم های زنانه و جمع یکسان هستند و همین مسئله در مورد حالت های ملکی و مفعول با واسطه اسم های مردانه و خنثی نیز صدق می کند.

اگر مبتدی باشید، این جدول ممکن است برایتان بسیار دلهره آور به نظر برسد. اما، جدا از گروه بندی اشکال حروف تعریف با توجه به شباهتهای آنها، یک چیز دیگر نیز وجود دارد که می توانید برای آسان تر کردن کارها انجام دهید- حالت ملکی را حذف کنید. درست شنیدید؛ شما می توانید یک حالت کامل را نادیده بگیرید.

اگر یادگیری زبان آلمانی را تازه شروع کرده اید، حالت ملکی را نادیده بگیرید: چرا؟ زیرا خیلی زود حالت ملکی دیگر با ما نخواهد بود. حتی در حال حاضر، genitive (حالت ملکی) را در دوره های آموزش زبان آلمانی سطح B1 یاد می گیرند. به طور خلاصه، شما می توانید یک مکالمه بسیار مناسب و عالی از نظر دستوری به زبان آلمانی داشته باشید و هرگز از این حالت استفاده نکنید.

چه موقع از حروف تعریف der, die, or das استفاده کنیم؟

بعد از اینکه حروف تعریف خود را مطابق جدول فوق جمع کردیم و حالت ملکی را حذف کردیم، زندگی کمی ساده تر به نظر خواهد رسید. با این حال، هنوز هم یک مشکل بزرگ وجود دارد – چگونه می توانید تشخیص دهید چه موقع باید از کدام حرف تعریف استفاده کنید؟ DER ، DIE یا DAS؟

برای اسامی که جنس بیولوژیکی دارند، این کار ساده است.

حروف تعریفی که دارای جنسیت بیولوژیکی هستند

مردانه:

  • der Mann (مرد), der Schüler (دانش آموز), der Student (دانش آموز), der Herr (آقا)

زنانه:

  • die Frau (زن), die Schülerin (دانش آموز مونث), die Studentin (دانش آموز مونث)

مشاغل: هر دو حالت مردانه و زنانه را دارند. شکل زنانه معمولاً با اضافه کردن پسوند “-in”به شکل مردانه ساخته می شود، به عنوان مثال:

  • معلم: der Lehrer / die Lehrerin
  • رئیس: der Chef / Die Chefin
  • پیشخدمت: der Kellner / Die Kellnerin

برخی از استثنائات قانون جنسیت “بیولوژیکی” عبارتند از:

  • کودک – das Baby
  • دختر – das Mädchen
  • کودک – das Kind

بله، درست خواندید – “دختر” به زبان آلمانی از لحاظ دستوری زنانه نیست، و خنثی محسوب می شود (das Mädchen). استدلال پشت این ویژگی به ظاهر بی معنی و غیر منطقی زبان آلمانی را در بخش زیر درک خواهید کرد.

اسامی دارای جنسیت دستوری

متأسفانه، اکثر اسمها در آلمانی جنس بیولوژیکی طبیعی ندارند. اما این بدان معنی نیست که شما باید در گوشه ای از اتاق بنشینید و گریه کنید. لازم نیست که جنس همه اسمها را از بر کنید – برای این کار میانبرهایی وجود دارد.

برای حل تقریبا ۵۰٪ از مشکلات مربوط به حروف تعریف و جنسیت اسمها می توانید از انتهای اسمها (که به آن پسوند نیز گفته می شود) استفاده کنید. کافی است یاد بگیرید که انتهای اسم ها نشانگر کدام جنس است سپس متوجه می شوید که باید از کدام حرف تعریف استفاده کنید. آسان است!

در جدول زیر برخی از پسوندها که جنس خاصی را نشان می دهند نمایش داده شده اند.

جدول حروف تعریف معین آلمانی: پسوندهایی که نشانگر جنسیت هستند

خنثی (DAS) مونث (DIE) مذکر (DER)

پسوندهای تصغیری

(کوچک کردن چیزها):

-chen and -lein Madchen (دختر), Herzchen (قلب کوچک), Haschen (خرگوش), Hauslein (خانه کوچک), Tischlein (میز کوچک)

-e
بیشتر اسامی که به این حرف ختم می شوند مونث هستند!Fahne (پرچم), Nase (بینی),
Diagnose (تشخیص)
-ant/-ent
Emigrant (مهاجر), Lieferant
(تهیه کننده), Student (دانش آموز),
Patient (بیمار)
-ment
Dokument (سند), Element
(عنصر) Instrument (ساز/ابزار)
-heit/-keit
Freiheit آازادی), Krankheit
(بیماری), Sauberkeit (پاکیزگی),
Einsamkeit (تنهایی)
-ich
Pfirsich (هلو), Teppich (فرش)
-tum
Brauchtum (سنت), Christentum
(مسیحیت), Eigentum (دارایی)استثنائات: DER Irrtum (اشتباه),
DER Reichtum (ثروت)
-ung
Bewegung(حرکت),
Entfernung(فاصله), Erziehung
(آموزش)
-ling
Schmetterling(پروانه), Zwilling
(دوقلو), Feigling (ترسو)
-um
Datum (تاریخ), Publikum (شنونده),
Stadium (استادیوم)
-schaft
Freundschaft (دوستی),
Gesellschaft (جامعه),
Mannschaft (تیم)
-ismus
Alkoholismus (الکلیسم),
Atheismus (بی خدایی), Rassismus
(نژادپرستی)
-ie
Demokratie (دموکراسی), Energie
(انرژی), Fotografie ((تصویر
-ist
Jurist (وکیل), Journalist
(گزارشگر), Optimist (خوش بین),
Tourist (گردشگر)
-anz/-enz
Arroganz (غرور), Distanz
(فاصله), Intelligenz
(هوش), Konferenz
(کنفرانس)
-or
Autor (نویسنده), Direktor (کارگردان),
Moderator (میزبان برنامه تلویزیونی)
-ik
Fabrik (کارخانه), Statistik (آمار)
بیشتر کلماتی که به er ختم می شوند:

Vater (پدر), Bruder (برادر),
Makler (بنگاهی)

استثنائات: DIE Butter (بهتر),
DAS Fenster (پنجره), DIE Leiter
(نردبان), DIE Mutter (مادر)

-ei
Backerei, Bilcherei, Druckerei,
Metzgerei,
-ion
Aktion (عمل), Diskussion
(بحث), Produktion
(محصول)
-kat
Humanitat (انسانیت),
Objektivitat ((مادیت
-ur
Agentur (آژانس), Diktatur
(دیکتاتوری), Natur (طبیعت)

اگرچه این جدول جامع نیست و به طور کلی در همه زمانها قابل استفاده نیست، اما در اکثر مواقع در مورد تقریباً نیمی از اسم ها در زبان آلمانی کار خواهد کرد. بنابراین دفعه دیگر که کلمه جدیدی را می بینید، و به عنوان مثال، آن کلمه با ung, -schaft یا  –heit/-keitپایان می یابد، متوجه می شوید که جنسیت آن زنانه است. یا اگر چیزی با lein یا  –chenبه پایان برسد- متوجه می شوید که خنثی است. خیلی جالب است، اینطور نیست؟

جنسیت با توجه به معنا

یک روش میانبر دیگر برای کمک به حل مشکل جنسیت اسمها و حروف تعریف این است که معناهای خاصی که همیشه با آن جنس بکار می روند را یاد بگیرید، مانند موارد زیر.

مذکر:

  • زمانهای مختلف شبانه روز، سال، ماه ها و روزهای هفته: (Morgen, Mittag, Abend, Frühling, Sommer, Januar, Februar, Montag, Dienstag…);استثنائات: DIE Nacht (شب), DIE Mitternacht (نیمه شب)
  • جهت ها: Süden جنوب، Norden شمال، Ostenشرق، Westenغرب، Südwesten جنوب غربی
  • کلمات مرتبط به آب و هوا: Hurrikan ( طوفان، Monsun موسمی، Regen باران، Schnee برف، Wind باد؛ استثنائات: DAS Eis یخ، DIE Kälte سرما، DIE Hitze گرما، DIE Wolke ابر [درمورد Kälte ، Hitze و Wolke می دانید که مونث هستند، زیرا به –e ختم می شوند]
  • برند های اتومبیل: آئودی، فیات، فورد (Audi, Fiat, Ford)…

مونث:

  • برندهای موتور سیکلت: هوندا، کاوازاکی، یاماها (Honda, Kawasaki, Yamaha)…
  • نام کشتی ها: تایتانیک، ملکه الیزابت (Titanic, Queen Elizabeth)…
  • نام سیگارها: کمل، مارلبورو (Camel, Marlboro)
  • اعدادی که به عنوان اسم به کار می روند: die Zwei, die Hundert, die Million…

خنثی:

  • نام رنگ ها: Blau ، Rosarot ، Schneeweiß
  • اسامی که از افعال سرچشمه می گیرند: Essen (خوردن)، Lernen (یاد گرفتن) ، Reisen (مسافرت کردن) …

tldr؛ حروف تعریف معین در زبان آلمانی

به طور خلاصه، راهنمای نهایی درباره حروف تعریف / جنسیت اسامی به صورت زیر است:

۱- حالت ملکی را از جدول حذف کنید (حداقل در حال حاضر)

۲- حروف تعریف معین باقیمانده را بر اساس شباهتهایشان گروه بندی کنید (جدول رنگی بالا را بررسی کنید).

۳- سعی کنید برخی از (یا همه) پسوندهای اسمها که نشان دهنده جنسیت هستند را به خاطر بسپارید، این به شما کمک می کند جنس تقریبا نیمی از اسم ها را در زبان آلمانی بشناسید!

۴- نگاهی به گروه های مختلف کلمات که جنسیت یکسانی دارند بیندازید.

و آخر اینکه:

۱- هر وقت یک کلمه جدید را به آلمانی یاد می گیرید، همزمان جنسیت آن را نیز بیاموزید! این باعث می شود زندگی برای شما بسیار ساده تر شود. به عنوان مثال، اگر شما کلمه آلمانی کتاب را یاد می گیرید، که Buch است، سعی کنی آن را با حرف تعریف مربوط به خودش یاد بگیرید و تکرار کنید، به عنوان مثال به جای Buch بگویید das Buch.

در حالت ایده آل، در این مرحله شما باید شکل جمع آن را نیز بیاموزید (زیرا اغلب بی قاعده است)، مانند این:

das Buch – die Bücher

در نهایت، به عنوان کسی که تمام زندگی خود را آلمانی صحبت کرده و ۱۰ سال از آن را صرف آموزش این زبان کرده است، می خواهم نکاتی را برای یادگیری حروف تعریف آلمانی ارائه دهم – بیش از حد نگران آنها نباشید. خوب است که لغات، پسوندهای اسمها و غیره را یاد بگیرید، من تمام توصیه هایی که در این مقاله ارائه کردم را تائید می کنم. اما حتی اگر واقعاً سخت تلاش کنید، تمام حالتها و حروف پایانی اسم ها را یاد بگیرید، در زمان یادگیری یک کلمه جدید حرف تعریف آن را یادداشت کنید، باز هم اشتباه خواهید کرد. یادگیری یک زبان به معنی انجام اشتباه است.

در حقیقت، شما باید مرتکب اشتباهات خیلی زیادی شوید، و کسی را داشته باشید که شما را اصلاح کند و بعد از این اشتباهات درس بگیرید. از اشتباه کردن و صحبت کردن نترسید. نکته مهم این است که این جنبه یادگیری زبان را بپذیرید و از تکرار اشتباهات خود ناامید نشوید.

بهترین روش برای یادگیری حروف تعریف معین در زبان آلمانی چیست؟

بهترین کاری که می توانید برای بهبود مهارت های زبانی خود انجام دهید این است که دانش زبان آلمانی خود را، در همین لحظه به دنیای بیرون ببرید (یا مثلاً از گروههای یادگیری زبان آنلاین استفاده کنید) و آنرا بکار بگیرید. همه چیز عالی نخواهد بود، هرج و مرج و آشفتگی رخ خواهد داد، هرچه فکر می کردید می دانید ناگهان از ذهنتان ناپدید می شود و احساس می کنید یک مبتدی کامل هستید. و این کاملا طبیعی است! مهمترین چیزی که هنگام استفاده از یک زبان جدید اهمیت دارد، ایجاد ارتباط با دیگران است.

اگر نتوانید به یک زبان ارتباط برقرار کنید، به این معنی است که نمی توانید به آن زبان صحبت کنید. استفاده از حروف تعریف اشتباه به طور کلی در ارتباط شما یا پیامی که می خواهید منتقل کنید دخالتی ندارد. بنابراین، اگر من جایی در آلمان در حال پیاده روی در یک شهر تاریخی بودم و می شنیدم کسی فریاد می زند.

  • Hilfe! *Die Mädchen hat mir mein Handy gestohlen.   کمک! آن دختر تلفن همراه من را دزدید

به آن شخص نزدیک نمی شدم و نمی گفتم:

  • “Entschuldigung, meinten Sie nicht DAS Mädchen?” 

 ببخشید منظورتان DAS Mädchen بود؟

مطمئنا نه، در چنین شرایطی می رفتم و سعی می کردم به این شخص کمک کنم. مهم نیست که او از حرف تعریف زنانه به جای خنثی استفاده کرده است، زیرا من می توانستم متوجه منظور او بشوم. این همان چیزی است که من همیشه به دانش آموزانم تأکید می کنم، که وقتی به طور تصادفی از حرف تعریف اشتباه استفاده کردند، هیاهو نکنند، زیرا من می توانم به خوبی منظور آنها را درک کنم. و تا زمانی که من می توانم این کار را انجام دهم، یعنی پیشرفت آنها خوب است.

ویدیوی آموزش کامل حرف تعریف در آلمانی

 

سایر آموزشهای گرامر

زبانمهر

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست