رمز زبان انگلیسی

۷ رمز یادگیری زبان انگلیسی (طبق تحقیقات جدید)

گاما

همه رازهای یادگیری زبان انگلیسی را در قالب ۴ بخش اصلی زبان یعنی شنیداری (listening)، خواندنی (reading)، گفتاری (speaking) و نوشتاری (writing) به شما آموزش می دهیم.

راز شماره ۱- Listening

ذهن مانند چتر نجات است. تنها در صورت باز بودن کار می کند. “

سر جیمز دیوار، دانشمند (۱۸۷۷-۱۹۷۷)

برای تلاشی که برای تسلط بیشتر بر زبان انگلیسی انجام می دهید به شما تبریک می گوییم. بسیاری از زبان آموزان ESL می خواهند بدانند آیا می توانند مانند یک انگلیسی زبان بومی انگلیسی صحبت کنند؟ پاسخاین سوال مثبت است!

 


English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی چرب زبان، انگلیسی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان انگلیسی مثل بلبل حرف بزن!


 

آیا این هدف به راحتی تحقق می یابد؟ خیر، اما ممکن است.

ما معتقدیم که شما این مقاله را مطالعه می کنید، زیرا آمادگی و علاقه لازم برای یادگیری را دارید. آیا این در مورد شما صدق می کند؟ به اهداف خود در این زمینه می رسید اگر:

الف) دست از تلاش برندارید، و

ب) از ایده ها و مفاهیم جدید استقبال کنید.

اگر آنچه در اینجا به شما پیشنهاد می کنیم را انجام دهید، در زبان انگلیسی پیشرفت خواهید کرد.

راز شماره ۱: اگر می خواهید روان صحبت کنید، ابتدا باید:

گوش کنید ، گوش کنید، گوش کنید،

و بعد…

بیشتر گوش کنید!

این اولین کاری است که هنگام یادگیری یک زبان جدید انجام می دهید – و برای خوب صحبت کردن کاملا ضروری است.

تعجب کردید؟ اما این واقعا درست است. هرچه بیشتر گوش کنید، زودتر روی زبان انگلیسی مسلط خواهید شد. گوش کردن همچنین به تقویت یک لهجه بهتر (طبیعی تر) منجر خواهد شد.

بسیاری از زبان آموزان به ما می گویند، “متوجه نمی شویم. چگونه گوش کردن به ما کمک می کند تا بهتر صحبت کنیم؟ ”

خوب، چگونه یاد گرفتید که به زبان اول خود صحبت کنید؟ وقتی کودک بودید، آیا والدینتان گرامر زبان مادریتان را به شما آموزش دادند؟ آیا در حالیکه مشغول خزیدن روی زمین بودید سعی کردند به شما یاد دهند که بخوانید یا بنویسید؟

البته که نه! آنها فقط با شما، با یکدیگر، و با بسیاری از افراد دیگر صحبت کردند.

و شما چه کردید؟ گوش کردید!

بعضی وقت ها منفعلانه گوش می دادید و بعضی اوقات آگاهانه گوش می دادید و به صداها، ریتم ها و الگوهای گفتاری که در اطراف شما بودند توجه می کردید و سعی در فهم آنها داشتید.

نکته مهم این است که شما در زبان مادری خود غوطه ور شده بودید- به عبارت دیگر زبان شما را احاطه کرده بود. شما مثل یک ماهی بودید که در آب شنا می کرد.

بمدت چند سال، شما همچنان به گوش دادن ادامه دادید. سپس، سرانجام، (احتمالاً در حدود ۲ سالگی) شروع به صحبت کردن کردید. همه از این موضوع بسیار هیجان زده بودند، از جمله خود شما – اما به یاد داشته باشید – در آن زمان، شما برای یک مدت زمان طولانی فقط گوش کرده بودید!

اول گوش کردید؛ بعد صحبت کردید حتما می گویید این یک موضوع “بدیهی است” ؟ بله، اما این یک رابطه بسیار مهم است. اجازه دهید یک داستان برایتان تعریف کنم.

روزی روزگاری، یک مرد ژاپنی باهوش بود که در زمان آلبرت انیشتین زندگی می کرد. ( آنها دوستان خوبی بودند.)

در دهه ۱۹۳۰، این مرد با استعداد چیزی که روش یادگیری “زبان مادری” نامید را کشف کرد. شینیچی سوزوکی در کتاب خود: Nurtured By Love توضیح داده است که چگونه نحوه یادگیری زبان در افراد مختلف را درک کرده است. یک روز ناگهان متوجه شد که “همه بچه های ژاپنی می توانند به زبان ژاپنی صحبت کنند!” (۱) البته این موضوع برای همه بدیهی به نظر می رسید، و بعضی اوقات وقتی او این را اعلام کرد، به او نگاه های عجیبی می کردند. اما منظور او این بود که انسان از یک توانایی طبیعی و “استعدادی” برای یادگیری یک زبان پیچیده و دشوار برخوردار است – آن هم فقط با گوش دادن به آن!

او به این نتیجه رسید که بین چگونگی “دریافت اطلاعات” و نحوه تولید “آن” ارتباط خاصی وجود دارد. او مربی ویالون بود و شروع به استفاده از این روش یادگیری زبان برای آموزش ویالون به کودکان خردسال (۳ و ۴ ساله!) کرد. در ابتدا، به آنها اجازه داد تا به مدت چند هفته فقط به موسیقی خاصی گوش دهند. بعد از مدتی آنها توانستند آن قطعه را اجرا کنند – بدون اینکه حتی خواندن موسیقی را یاد گرفته باشند.

این روش یادگیری به عنوان روش شینیچی مشهور شد و در حال حاضر در گوشه وکنار جهان استفاده می شود.

منطقی به نظر می رسد، نه؟ ابتدا گوش می دهیم، بعد صحبت می کنیم، بعد می خوانیم و بعد می نویسیم. اما اول گوش می دهیم. این یک نظم طبیعی است.

” کسی که هرگز اشتباه نکرده است، هرگز چیز جدیدی را امتحان نکرده است.”

آلبرت انیشتین

انیشتین

در صورتی که گوش کنید، گوش کنیدو گوش کنید، توانایی صحبت کردن شما (هم مهارت و هم تلفظ) بهبود می یابد. اشتباه نکنید – شما می توانید انگلیسی خود را از این طریق بهبود ببخشید صرفه نظر از اینکه در حال حاضر در چه سطحی هستید: مبتدی صفر یا در سطح بسیار بالاتر.

“چقدر گوش دادن برای تغییر مهارت گفتاری شما لازم است؟” سؤال بسیار خوبی است! پاسخ این است: “بستگی دارد.” انسان ها متفاوت هستند؛ افراد مختلف پیشینه ها، تجربیات، استعدادها و توانایی های متنوعی دارند، برخی افراد به گوش دادن بیشتری نیاز دارند و بعضی دیگر برای رسیدن به نتایج مشابه به تلاش کمتری نیاز خواهند داشت.

پاسخ ساده و واقعی این است: “هر چه بیشتر، بهتر” و مهمتر از آن: “هرچه بیشتر و مداوم تر، بهتر”.

این اولین راز بود- یک شنونده خوب می تواند گوینده خوبی باشد. و نکته مهم در مورد گوش دادن این است که می توانید آن را تقریباً در هر مکانی تمرین کنید! اگر آی پاد دارید، می توانید تمرین گوش دادن را در اتوبوس، قطار، مترو، ماشین یا هواپیما انجام دهید.

البته درست است که اگر مدتی در یک کشور انگلیسی زبان زندگی کنید فرصت های بیشتری برای شنیدن زبان انگلیسی خواهید داشت. اما هر کجا که هستید، سعی کنید خود را در معرض انواع مختلف صداها قرار دهید – درست مثل زمانی که کودک بودید و می خواستید زبان مادری خود را یاد بگیرید. هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، بهتر!

چند پیشنهاد دیگر برای شما:

  • به شبکه ها یا برنامه های تلویزیونی انگلیسی زبان گوش دهید. گاهی سعی کنید چشمان خود را ببندید. این کار باعث می شود روی ریتم و لحن متمرکز شوید.
  • فیلم های انگلیسی ببینید (خیلی بهتر است که زیرنویس نداشته باشند!).
  • به رادیوهای انگلیسی زبان گوش دهید – می توانید این کار را در هر جای دنیا انجام دهید (بی بی سی / سی بی سی / صدای آمریکا و غیره).
  • به ترانه های انگلیسی گوش دهید- سعی کنید همراه آنها بخوانید!
  • به کتاب های صوتی گوش دهید.
  • همانطور که در خیابان قدم می زنید، به انگلیسی گوش دهید.
  • در کافی شاپ ها، اتوبوس ها ، مهمانی ها و … به مکالمات دیگران گوش دهید.
  • وقتی کلمات انگلیسی را می شنوید، آنها را برای خودتان تکرار کنید. دوباره و دوباره آنها را تکرار کنید.
  • اینترنت نیزیک منبع عالی است – سایت های مفید زیادی برای گوش دادن و تمرین کردن وجود دارند. در اینجا چند نمونه را برای شما ذکرمی کنیم:

“یک شنونده خوب نه تنها در همه جا محبوب است، بلکه پس از مدتی با چیزهای مختلف آشنا می شود.”

ویلسون مزنر

راز شماره ۲- Reading

تا می توانید بخوانید. می دانم می دانم! بعضی از شما خواندن را دوست ندارید – حتی در زبان اولتان. اگر به خواندن علاقه مند باشید، مزیت بزرگی برایتان محسوب خواهد شد، اما، اگر به خواندن علاقه ندارید، قول می دهم به شما نشان دهم که چرا این مهارت در تسلط بر زبان نگلیسی بسیار ارزشمند است. شاید، با هم، بتوانیم راهی پیدا کنیم که شما به خواندن علاقه مند شوید!

“خواندن چیزی نیست جز مکالمه بی صدا ”

Walter Savage Landor

در این قسمت موارد زیر را به شما توضیح خواهم داد:

  • چطور خواندن می تواند شما را در مهارت Speaking مسلط تر کند، و
  • نحوه پیدا کردن منابع Reading مناسب

اجازه دهید ابتدا به دو سؤال زیر بپردازیم:

۱٫ چرا خواندن مهارت ارزشمندی است؟

۲- چرا برای تقویت زبان انگلیسی خود باید بخوانید؟

خواندن و نوشتن مرتبط هستند. در زمان خواندن اطلاعات مکتوب وارد ذهن ما می شوند. در زمان نوشتن اطلاعات از ذهن خارج می شوند. حتی اگر نوشتن را دوست نداشته باشید، باید بتوانید به انگلیسی بنویسید، برای آزمون ها، کار یا حتی برقراری ارتباط از طریق ایمیل یا نامه. شاید شما نویسنده آهنگ باشید و بخواهید آهنگ های خود را به زبان انگلیسی بنویسید. اگر چنین است، پس باید بخوانید. از طریق خواندن، مهارت نوشتن خود را تقویت می کنید.

جلسه آزمون

مزایای دیگر خواندن چه هستند؟ قطعا یکی از بزرگترین مزیت های آن این است که می توانید واژگان خود را گسترش دهید. شما می توانید کلمات جدید را یاد بگیرید و در عین حال، درک عمیق تری از کلماتی که قبلاً شنیده اید یا دیده اید، بدست آورید. در واقع آنچه انجام می دهید یادگیری / مرور کلمات “در متن” است. و این مسئله بسیار مهمی است!

زمانیکه یک کلمه جدید را به تنهایی یاد می گیرید، درک روشنی از نحوه استفاده از آن نخواهید داشت. یادگیری کلمات به صورت جداگانه، متداول ترین راه در بین زبان آموزان برای یادگیری واژگان جدید است! به عنوان مثال، کلمه shout و تعریف آن در اینجا آمده است:

“to speak very loudly- either because someone is a long way off, or because you are angry.”

اکنون شما این واژه و معنی آن را یاد گرفته اید اما آیا می توانید از آن استفاده کنید؟

یک روش دیگر برای یادگیری معنی یک کلمه جدید (روشی است که در یادگیری زبان مادری مورد استفاده قرار می گیرد) درک کلمات جدید در قالب متن. به عنوان مثال: اگر شما در یک داستان با جمله: “He shouted so loudly, it hurt her ears”، روبرو شوید و بعد یک داستان دیگر بخوانید و با: “Don’t shout so loud- you will wake the baby!”” مواجه شوید کم کم می توانید معنی واژه shout را حدس بزنید. شما می توانید معنی کلمات جدید را از متن ( آنچه در اطراف کلمات است) درک کرده و یاد بگیرید. این طبیعی ترین و بهترین روش یادگیری واژگان جدید است. بنابراین، خواندن راه مناسبی برای تقویت دایره واژگان شما است.

نکته: در زمان خواندن از فرهنگ لغت استفاده نکنید (حداقل در ابتدا). اگر نتوانستید معنی کلمه را از متن درک کنید، می توانید از آن استفاده کنید. اگر جلوی استفاده از فرهنگ لغت را نگیرید، روند طبیعی خواندن شما را تغییر خواهد داد.

دلیل سوم برای ضرورت خواندن این است که شما را در معرض زبان انگلیسی قرار می دهد. به عبارت دیگر، شما از طریق خواندن می توانید اطلاعات بیشتری در مورد فرهنگ غرب بدست آورید و درعین حال با زبان و اصطلاحات نیز آشنا شوید.

“خواندن به ما جایی برای رفتن می دهد در حالیکه مجبور هستیم از جای خود تکان نخوریم.”

میسون کولی

در اینجا به چند نکته عالی در مورد نحوه خواندن اشاره می کنیم:

  • در زمان خواندن از فرهنگ لغت استفاده نکنید.
  • هنگام خواندن، معنی واژگان جدید را حدس بزنید یا آنها را نادیده بگرید. لازم نیست نگران جزئیات باشید. خواندن را ادامه دهید حتی اگر کمی سخت به نظر برسد (اما خیلی سخت نیست). سعی کنید معنای کلی متن را درک کنید.
  • سریع بخوانید. با حفظ ریتم و جریان طبیعی، یاد می گیرید که معانی را حدس بزنید.
  • با صدای بلند بخوانید – برای کودکان، دوستان یا فقط برای خودتان. (این کار تلفظ شما را تقویت می کند).
  • اگر کتابی که می خوانید خیلی خسته کننده – یا خیلی سخت است – خواندن را متوقف کنید و کتاب دیگری پیدا کنید.
  • بدون استرس بخوانید – یک فنجان چای یا قهوه بنوشید و استراحت کنید.
  • به صورت مداوم بخوانید – روزانه ده یا پانزده دقیقه بهتر از یک ساعت در هفته است.

چند نکته در مورد مطالبی که باید بخوانیم:

  • به طور مختصر باید بگوییم: هر چیزی که می توانید را بخوانید!
  • بر اساس توانایی های خود چیزی را انتخاب کنید – به عنوان مثال، اگر در سطح مقدماتی هستید، خواندن یک رمان طولانی و دشوار را امتحان نکنید.
  • هدف شما از خواندن می تواند بالا بردن سطح اطلاعاتتان باشد.
  • برای سرگرمی بخوانید – داستان های علمی، اسرارآمیز، رمانتیک و غیره.
  • در مورد موضوعات مورد علاقه خود بخوانید.
  • کتاب، مجله، روزنامه، ژورنال، اینترنت، نامه، ایمیل، متن، برنامه حرکت اتوبوس، بروشور سفر، کتاب های درسی، رمان، کتاب آشپزی بخوانید!

یک راه عالی برای تمرین دو مهارت گوش دادن و خواندن:

کتاب هایی را که دارای audio (نوار یا سی دی) هستند را بخوانید. با کتاب های صوتی، دو مهارت گوش دادن و خواندن را یکباره تمرین می کنید.

این یک واقعیت است: هرچه بیشتر بخوانید، کلمات بیشتری را یاد می گیرید. با یادگیری کلمات بیشتر، سرعت خواندن شما افزایش می یابد. از همه مهمتر، زبان انگلیسی شما بهتر خواهد شد. چندین مطالعه علمی نشان می دهند که زبان آموزانی که زیاد می خوانند، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنند و این مسئله باعث ارتقای سطح زبان انگلیسی آنها می شود.

یک دفترچه تهیه کنید و آنچه می خوانید را ثبت کنید. وقتی به عقب برمی گردید و دفترچه را مرور می کنید، شگفت زده خواهید شد.

این ها فقط چند ایده هستند – نکته مهم این است اگر می خواهید خواندن، واژگان و زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید: باید به طور مرتب بخوانید. روزانه ۱۰ دقیقه بهتر از ۱ ساعت در هفته است.

یک اصطلاح انگلیسی می گوید: “هیچ زمانی مانند زمان حال نیست.” شاید شما هم یک اصطلاح مشابه در زبان خود داشته باشید. به این معنی که: برای شروع کارها بهترین زمان همین امروز است!

راز شماره ۳- گرامر

گرامر را فراموش کنید.

چگونه می توان گرامر را فراموش کرد!؟ فراموش کردن گرامر برای تسلط بر زبان انگلیسی بسیار مهم است.

مطمئناً به کمی گرامر احتیاج خواهید داشت.

اما من حاضرم شرط ببندم که تاکنون به اندازه کافی گرامر یاد گرفته اید- حتی حاضرم شرط ببندم که شما تقریباً از انگلیسی زبانان بومی هم در مسابقه دستور زبان پیشی خواهید گرفت. کاملا جدی می گویم، زیرا، اکثر انگلیسی زبانان بومی گرامر را به خوبی درک نمی کنند.

همه ما کسانی را می شناسیم (شاید حتی خود شما) که می توانند در آزمون گرامر نمره بسیار بالایی کسب کنند، اما نمی توانند انگلیسی صحبت کنند یا متوجه شوند. آیا واقعاً این یک الگوی موفقیت آمیز در یادگیری زبان است؟ این درست مانند این است که شما با نظریه موسیقی، ساختار موسیقی و نوت ها آشنایی کامل داشته باشید، اما هرگز نتوانید ساز بنوازید یا آواز بخوانید. عجیب به نظر می رسد، اینطور نیست؟

“برای یادگیری هر چیز، آن را انجام دهید!”

راجر شوک

تسلط کامل بر دستور زبان انگلیسی به این معنی نیست که می توانید انگلیسی روان صحبت کنید. در حقیقت، این دو به هیچ وجه ارتباطی با هم ندارند. اگر داشتن گرامرعالی به معنای تسلط بر speaking بود، بسیاری از زبان آموزان آسیایی می توانستند انگلیسی روان صحبت کنند. چرا زبان آموزان آسیایی؟ از آنجا که من به عنوان یک معلم ESL ، صدها زبان آموز کره ای، ژاپنی، تایوانی و … را دیده ام که با گرامر کاملاً پیشرفته به کانادا آمده اند. بعضی از آنها در TOEIC یا حتی TOEFL شرکت کرده اند و نمره بسیار بالایی کسب کرده اند.

در حال یادگیری زبان انگلیسی

اما اغلب در برقراری یک مکالمه واقعی مشکل دارند. به این دلیل که، اگر واقعاً بخواهید انگلیسی صحبت کنید، و درک کنید، تمرین گرامر به تنهایی کافی نخواهد بود.

یک دقیقه فکر کنید: دستور زبان چیست؟ ساختارو اصول اولیه است اینطور نیست؟ در مورد گرامر انگلیسی گرامر یعنی آشنایی با هفت part of speech (حروف تعریف، حروف اضافه، اسم ها، افعال، صفت ها، قیدها و حروف ربط) و نحوه استفاده از آنها.

به عنوان مثال، شما می دانید که برای تشکیل یک جمله همیشه به دو چیز نیاز دارید (حداقل) یک اسم و یک فعل. به عنوان مثال: “Dogs run”. شاید بخواهید اطلاعات بیشتری درباره سگ ها اضافه کنید – در این حالت می توانید از یک صفت استفاده کنید. “Young dogs run” شاید بخواهید اطلاعات بیشتری در مورد “چگونگی دویدن آنها” اضافه کنید، بنابراین می توانید یک قید به جمله اضافه کنید. “Young dogs run quickly” مطمئنا درک این اصول برای یادگیری و تسلط بر زبان انگلیسی لازم است.

اما شما باید گرامر را فراموش کنید و فقط از زبان استفاده کنید.

ممکن است فکر کنید که انگلیسی شما هنوز خیلی خوب نیست، اما اگر می توانید کمی انگلیسی متوجه شوید- و اگر می توانید مفاهیم را به دیگران انتقال دهید، کافی نیست؟

اگرچه واقعاً لازم است که اصول اولیه ساختار- یا دستور زبان – را بدانید اما یادگیری جزئیات بیشتر درباره آن، باعث بهبود دانش زبانی شما نخواهد شد. تنها چیزی که تسلط شما را بیشتر می کند، تمرین است: listening, reading, writing, speaking. این ۴ مورد مهارت های اصلی زبان هستند.

بسیاری از زبان آموزان می گویند: ” من اشتباهات زیادی می کنم!” تلفظ من خوب نیست. البته شما اشتباه می کنید! همه و همه اشتباه می کنند- منظورم این است که هر کسی اشتباه می کند حتی معلم ها یا بومی زبانان. اشتباه کردن در صحبت کردن کاملا عادی است. نکته دیگر این است که شما اشتباه می کنید زیرا در حال یادگیری هستید.

اشتباه کردن یک بخش عادی از فرآیند یادگیری است. یادگیری و اشتباه کردن به طور خودکار به یکدیگر مرتبط هستند- درست مثل یک آهنگ قدیمی به نام “عشق و ازدواج”. “عشق و ازدواج؛ عشق و ازدواج؛ مانند اسب و کالسکه همیشه با هم هستند. به هر حال، اشتباه کردن یک بخش مهم در یادگیری است. در واقع … اگر اشتباه نکنید، احتمالاً چیزی یاد نمی گیرید.

فقط برای یک لحظه، تصور کنید که از کودک یک ساله مراقبت می کنید. ممکن است کودک خود شما باشد. یا خواهرزاده یا برادرزاده یا کودک یکی از دوستانتان. در هر صورت، شما از این کودک یک ساله مراقبت می کنید. کودک هنوز نمی تواند راه برود – فقط می تواند بخزد. شما روی یک صندلی نشسته اید، کودک به به سمت شما می خزد و با استفاده از یک میز کوچک، در همان نزدیکی، خود را به حالت ایستاده در می آورد. به شما لبخند می زند شما هم لبخند می زنید. او از لبخند شما خوشحال می شود و می خواهد به سمت شما بیاید. بنابراین، میز را رها کرده، و قدمی برمی دارد. شما لبخند می زنید و تشویقش می کنید، او می خندد و قدم دیگری برمی دارد. شما برایش کف می زنید و با خوشحالی می خندید. کودک یک قدم دیگر برمی دارد و سپس … می افتد!

نکته اینجا است: آیا کودک مقصر است؟ یا این یک اتفاق طبیعی است؟ در این شرایط ، شما چگونه به کودک واکنش نشان می دهید؟ آیا از ناکامی او ناامید می شوید؟ یا او را سرزنش می کنید؟ یا چیزی شبیه این را می گویید “اوه نه، تو نمی تونی این کار را انجام بدی!” یا اینکه بخاطر تلاش او احساس هیجان می کنید (او دو قدم برداشته است!).

البته من از طرح این سوال منظور خاصی داشتم. من می دانم که شما مهربان و دلسوز هستید و کودک را حمایت و تشویق می کنید – زیرا در واقعیت او موفق شده است، اینطور نیست؟ او در حال یادگیری یک مهارت جدید است و ممکن است بارها شکست بخورد. وقتی دچار اشتباه می شوید یعنی در حال یادگیری چیزی هستید. در واقع شما در حال پیشرفت هستید.

به یاد داشته باشید، دستور زبان یک ابزار است. ابزاری برای قرار دادن تکه های مختلف یک زبان در کنار هم. نکته اصلی برای یادگیری یک زبان استفاده از آن است – نه تسلط بر ابزارهای آن.

توجه داشته باشید که منظور ما این نیست که شما اصلاً نیازی به مطالعه گرامر ندارید. گرامر جای خودش را دارد آنچه ما می گوییم این است که گاهی اوقات باید آن را کنار بگذارید. فقط گوش کنید. بخوانید و صحبت کنید!

راز شماره ۴: Speaking

زبان آموز عزیز، شما فقط باید صحبت کنید! (البته به انگلیسی)

منظورم این است که بیشتر صحبت کنید. شما باید از هر فرصتی برای صحبت کردن به زبان انگلیسی استفاده کنید.

شما باید حتی وقتی ناراحت هستید یا وقتی کاملاً مطمئن نیستید که افراد دیگر صحبت های شما را درک می کنند یا نه هم صحبت کنید. و،

حتی اگر خجالت می کشید باز هم باید صحبت کنید – من می دانم که بسیاری از شما خجالتی هستید؟ آیا تا بحال شده که از روی خجالت از صحبت کردن خودداری کنید؟ با دقت گوش کنید می خواهم آنچه را که همیشه به دانشجویانم می گویم، برای شما تعریف کنم: “کمرویی بهای سنگینی دارد.” منظورم این است: هزینه کمرویی = از دست دادن فرصت ها برای صحبت کردن. وقتی صحبت از تسلط بر زبان می شود، فرصت های صحبت کردن طلای خالصبه حسای می آیند. البته این نکته در مورد همه زبان ها صدق می کند، نه فقط انگلیسی. وقتی از یادگیری یک زبان حرف می زنیم، باید بدانیم که اساس یادگیری تمرین است.

متوجه شدید؟ من آن را تکرار خواهم کرد زیرا بسیار مهم است.

کار نیکو کردن از پر کردن است.

اینکه تنها تعداد کمی از دانشجویان ESL / EFL صحبت می کنند، به این دلیل نیست که نمی توانند، آنها صحبت نمی کنند زیرا نمی خواهند. منطقی نیست درست است؟

این یک واقعیت ساده است، تنها راه تسلط بر زبان صحبت کردن است. در مورد آن فکر کنید. تمرین صحبت کردن در کودکی باعث شده به زبان اول خود مسلط شوید. تمرین راز تسلط بر زبان ها است- خواه زبان اول، دوم ، سوم یا دهم. این تنها راه است.

دوباره به موضوع خجالتی بودن زبان آموزان بر می گردیم، می دانم که این جنبه یادگیری زبان برای شما سخت است (شاید خیلی سخت). صادقانه بگویم: کسانی که اجتماعی تر و معاشرتی تر هستند قطعاً در این زمینه کمتر دچار مشکل خواهند شد.

اما نگران نباشید، اگر خجالتی هستید لازم نیست دست از تلاش بردارید، فقط باید کمی بیشتر کار کنید. شما باید احساس ناراحتی خود را کنار بگذارید و خود را مجبور کنید که صحبت کنید. شما می توانید این را انجام دهید.

ممکن است فکر کنید “دیگران شما را درک نمی کنند”

اما باور کنید: من با زبان آموزان خجالتی همدردی می کنم. می دانم چقدر دشوار است زیرا سالها، خجالتی بوده ام. شما را درک می کنم؛ زیرا این تجربه را داشته ام و می دانم که ممکن است تمایلی به صحبت کردن نداشته باشید- و این را هم می دانم که این به ضرر شما خواهد بود- همانطور که به ضرر من تمام شده است.

با نمره بالای ۹۹ تافل در چه دانشگاه هایی پذیرفته خواهید شد؟

نمی خواهم با تعریف کردن داستان زندگی خودم وقت شما را بگیرم، اما به دلیل کمرویی و خجالتی بودن، فرصت های اجتماعی و یادگیری زیادی را از دست داده ام و زمان زیادی را تلف کرده ام. این تنها چیزی است که می توانم به شما بگویم. این مسئله یک موضوع جداگانه است، در اینجا تا این حد به شما می گویم، که می توانید بر آن غلبه کنید. همانطور که من کردم. اشتباه نکنید این به معنای تغییر شخصیت شما نیست.

من فکر می کنم راز چهارم یعنی صحبت کردن به زبان انگلیسی از بدیهیات است. شاید اصلا “راز” نباشد. اما، با این وجود بسیاری از زبان آموزان همچنان صحبت نمی کنند و حتی در کلاس های مکالمه، به پایین نگاه می کنند و توجه خود را به دفتر یا فرهنگ لغت خود معطوف می کنند. به عنوان مثال، به جای اینکه از معلم اطلاعات بخواهند، فرهنگ لغت (دو زبانه) خود را جستجو می کنند. بعضی اوقات از یک دوست یا همکلاسی سؤال می کنند – اما اغلب، این سوال به زبان انگلیسی مطرح نمی شود.

“یک زبان متفاوت ، تصور متفاوتی از زندگی است.”

فدریکو فلینی، کارگردان ایتالیایی

فدریکو فلینی، کارگردان ایتالیایی

این نقل قول کارگردان معروف ایتالیایی بسیار درست است. زبان بخشی از فرهنگ است بنابراین برای ایجاد ارتباط واقعی با یک زبان، باید با فرهنگ آن آشنا شوید. چگونه می توانید این کار را انجام دهید؟ بستگی به این دارد که در حال حاضر در یک کشور انگلیسی زبان باشید یا در کشور خودتان.

اگر در کشور خودتان هستید، به اندازه زمانیکه در یک کشور انگلیسی زبان هستید فرصت برقراری ارتباط کلامی با دیگران را نخواهید داشت. اما بهرحال می توانید فرصت هایی برای خود ایجاد کنید. مثلا در یک آموزشگاه زبان ثبت نام کنید.

اگر به آموزشگاه زبان بروید، و بتوانید یک معلم انگلیسی زبان داشته باشید جای امیدواری است.

سعی کنید در آموزشگاهی ثبت نام کنید که برنامه های مکالمه خوبی داشته باشد، نه اینکه فقط دستور زبان و چگونگی مطالعه برای آزمون را به شما آموزش دهد. حتی می توانید از کادر آموزشگاه بپرسید که آیا از روش تدریس (communicative (1 استفاده می کنند یا نه. اما به یاد داشته باشید، هنگامی که در موسسه زبان هستید، کسی نمی تواند شما را مجبور به صحبت کردن کند. شما باید این کار را برای خودتان و به خواست خودتان انجام دهید.

ممکن است بپرسید چه کار دیگری می توانید انجام دهید؟ خوب، این تا حد زیادی به محل زندگی شما بستگی دارد. گذشته از مدارس زبان، سعی کنید تا آنجا که ممکن است در فعالیت هایی شرکت کنید که به شما امکان صحبت کردن می دهند. سعی کنید به انگلیسی زبانان بومی دسترسی پیدا کنید و به دنبال فرصت هایی برای صحبت کردن با آنها باشید.

اگر در یک کشور انگلیسی زبان هستید، گزینه های بسیار بیشتری خواهید داشت. (اکیداً توصیه می کنم از این موقعیت استفاده کنید!) می توانید به یک آموزشگاه زبان بپیوندید. یا اگر در سطح بالایی هستید در مدارس معمولی مشغول شوید. امکانات و ایده های بسیار زیادی برای شما وجود دارند. در اینجا چند مورد را ذکر می کنم:

  • به یک سالن ورزشی بروید (YMCA یا YWCA انتخاب خوبی است)
  • کلاس بروید- هر کلاسی: هنر؛ آشپزی؛ عکاسی؛ موسیقی؛ (هرچه که به آن علاقه مند هستید!)
  • به کلیسا یا معبد بروید.
  • با یک خانواده بومی زندگی کنید (نه با دانش آموزان هم وطن).
  • مسافرت بروید
  • خرید بروید و از فروشنده ها سوالات زیادی بپرسید.
  • به مکان هایی که انگلیسی زبانان می روند بروید.

“زبان چیزی است که شما را به یک کشور دور می برد.”

ضرب المثل عربی

لطفاً باور کنید که راه میانبری وجود ندارد. بنابراین، حواستان به فرصت ها باشد، در واقع به دنبال فرصت ها باشید. فرصت ها را ایجاد کنید. سوال بپرسید. نگران نباشد، فقط صحبت کنید.

* توجه: در دنیای ما این یک واقعیت است که مسائل برای مردها و زن ها کمی متفاوت هستند. متأسفانهی، اگر شما یک دختر یا یک زن باشید، باید با احتیاط بیشتری عمل کنید و نمی توانید با هر کسی صحبت کنید.

اجازه دهید به سرعت ۴ راز اول را مرور کنیم:

راز شماره ۱: گوش کنید، گوش کنید، گوش کنید و باز هم گوش کنید!

راز شماره ۲: بخوانید. بخوانید و بیشتر بخوانید!

راز شماره ۳: گرامر را فراموش کنید!

راز شماره ۴: صحبت کنید.

این اسرار ساده هستند اما حقیقت دارند. می توانید هر روز از آنها برای بهبود زبان انگلیسی خود استفاده کنید. ما اعتقاد داریم که شما می توانید این کار را انجام دهید!

راز شماره ۵: writing!

هر روز بنویسید.

درست است! هرچه بیشتر بنویسید، مسلط تر خواهید شد.

دو سبک اصلی برای نوشتن به زبان انگلیسی وجود دارند: داستانی و غیر داستانی. داستان نویسی قوانین کم تری دارد؛ writing غیر داستانی قوانین بسیاری دارد. هر دو نوع writing می توانند در تسلط به زبان انگلیسی به شما کمک کنند.

در این قسمت، می خواهیم ببینیم writing چگونه می تواند در تسلط شما بر زبان انگلیسی تاثیر بگذارد. سپس به writing داستانی و غیر داستانی خواهیم پرداخت.

ابتدا اجازه دهید یک سؤال از شما بپرسم: “آیا نوشتن را دوست دارید؟”

آیا از نوشتن به زبان اول خود لذت می برید؟ اگر بگویید نه، پس نوشتن به زبان انگلیسی ممکن است برای شما آسان نباشد. خودتان را خیلی اذیت نکنید. روزانه ۱۰ دقیقه تمرین نوشتن می تواند مهارت های writing و spesking شما را تقویت کند.

علاوه بر این، اگر یک سبک writing را دوست ندارید، ممکن است سبک دیگر را دوست داشته باشید.

تنها راه برای پی بردن به اینکه چه سبکی را دوست دارید امتحان کردن تمام سبک ها است.

چگونه تمرین روزانه writing می تواند به شما در تسلط بیشتر بر زبان انگلیسی کمک کند؟

۱-اگر هر روز بنویسید، درک بهتری از انگلیسی و انگلیسی زبانان پیدا خواهید کرد.

در راز شماره ۲ گفتیم:

دلیل این که چرا باید بخوانید این است که به طور کلی قرار گرفتن در معرض زبان انگلیسی را افزایش می دهد. به عبارت دیگر، شما از طریق خواندن اطلاعات بیشتری در مورد فرهنگ غربی بدست می آورید و اگر این کار را انجام دهید، آشنایی بیشتری با زبان و اصطلاحات آن پیدا خواهید کرد. ”

این موضوع در مورد نوشتن نیز صدق می کند. اگر یاد بگیرید که چگونه به زبان انگلیسی بنویسید، در مورد فرهنگ غربی آگاهتر خواهید شد. با این کار می توانید فرهنگ را از درون تجربه کنید! شما با زبان انگلیسی ارتباط برقرار خواهید کرد، بنابراین با جهان بینی انگلیسی زبانان بومی آشنا خواهید شد.

منطقی به نظر می رسد؟ اگر نوشتن را با سبک های مختلف تمرین کنید، در واقع آن را مانند انگلیسی زبانان بومی تمرین کرده اید. هرچه بیشتر سعی کنید مانند انگلیسی زبانان بومی بنویسید، مسلط تر خواهید شد!

۲- اگر هر روز بنویسید، با انگلیسی بیشتر آشنا خواهید شد.

نویسندگان حرفه ای هر روز می نویسند. اگر می خواهید خوب بنویسید، باید مرتباً بنویسید. درست مثل گوش دادن، صحبت کردن و خواندن، شما باید تمرین کنید، تمرین کنید، و هر روز تمرین کنید!

حتی ۱۰ دقیقه در روز می تواند نوشتن شما را تقویت کند. هر روز نوشتن این فرصت را به شما می دهد که واژگان و ساختارهای دستور زبان را تمرین کنید. اگر هر روز بنویسید، با نحوه استفاده از زبان انگلیسی آشناتر خواهید شد.

بسیارخوب، اکنون اجازه دهید به نوشتن داستان بپردازیم و ارتباط آن با تسلط بیشتر بر زبان انگلیسی را پیدا کنیم.

در مورد FICTION WRITING:

باید بگویم که مسئله ای کاملا شخصی است. داستان نویسی (شعر، آهنگ، طنز، داستان کوتاه، رمان و …) از نظر سبک و قالب بندی قوانین محدودی دارد. داستان نویسی می تواند جدی یا سرگرم کننده باشد. می تواند رسمی یا غیر رسمی باشد. انسانها به روش خود، خود را بیان می کنند. این در مورد نوشتن نیز صادق است: همه ما به روش شخصی خودمان می نویسیم.

شما می توانید سبک و قالب شخصی خود را در شعر، آهنگ، طنز، داستان کوتاه و رمان خلق کنید. از آنجا که می توانید با قوانین شخصی خوتان پیش بروید، نوشتن داستان می تواند سرگرم کننده و آسان باشد.

۴۰ تا از مهمترین قواعد رفتاری در فرهنگ انگلیسی زبان ها که باید بدانید!

یکی از دلایلی که شما در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید این است که می توانید از آن استفاده کنید. درست است؟ بعضی اوقات زبان آموزان از نوشتن به زبان انگلیسی احساس ناراحتی می کنند. یا دوست ندارند بنویسند یا از اشتباه کردن عصبی می شوند.

اگر از نوشتن احساس ناراحتی می کنید زیرا دوست ندارید اشتباه کنید، نوعی داستان نویسی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند: خاطره نویسی (نوشتن برای خودتان). حتی اگر از نوشتن احساس ناراحتی نمی کنید، هم می توانید از خاطره نویسی برای تسلط بیشتر بر زبان استفاده کنید.

مطالعه زبان انگلیسی

نکاتی در مورد خاطره نویسی:

مکانی را پیدا کنید که بتوانید راحت بنویسید.

موضوعی انتخاب کنید (برای مثال کاری که دیروز انجام دادید، ورزش، موسیقی، مسافرت و غیره).

تا جایی که می توانید بنویسید.

سعی کنید از کلمات، عبارات و جملات بیشتری استفاده کنید.

به اشتباهات خود فکر نکنید و نگران این نباشید که دستور زبان شما صحیح است یا خیر.

پس از اتمام کار، می توانید آن را بخوانید و اصلاح کنید.

خاطره نویسی، تمرین نوشتن بدون مخاطب است. کسی نیست که به شما بگوید آنچه می نویسید صحیح است یا نادرست. هیچ کس گوش نمی کند؛ هیچ کس آن را نمی خواند. خاطره نویسی به شما اجازه می دهد بدون نگرانی اشتباه کنید و در واقع یک فضای امن برای تمرین است.

“ریسک کنید. اگر بدون ترس از شکست عمل کنید موفق خواهید شد. “

ناتالی گلدبرگ

اگر بدون نگرانی بنویسید، احتمالاً از نوشتن لذت بیشتری خواهید برد. از طریق خاطره نویسی همچنین می توانید سرعت نوشتن (و صحبت کردن) خود را افزایش دهید.

NON-FICTION WRITING :

Writing غیر داستانی با داستان نویسی تفاوت دارد و می تواند به روش های مختلفی به تسلط بر زبان انگلیسی کمک کند. آیا می دانید که در Writing غیر داستانی نحوه نوشتن شما تقریباً به اندازه آنچه می نویسید اهمیت دارد؟

نحوه نوشتن تقریباً به اندازه آنچه می نویسید مهم است!

در نوشته های غیر داستانی باید از قالب بندی مناسب استفاده کرد. اگر نوشتن فیلم های غیر داستانی با قالب بندی صحیح را تمرین کنید، در برقراری ارتباط با دیگران موفقیت بیشتری خواهید داشت.

مثال:

تصور کنید که می خواهید با یک شرکت انگلیسی کار کنید. برای به دست آوردن شغل، باید رزومه کاری خود را به شرکت ارسال (یا از طریق ایمیل) کنید. آیا با رزومه های انگلیسی زبان آشنایی دارید؟ اگر رزومه ای ارسال کنید که مانند رزومه های انگلیسی دیگر نیست، احتمالا شرکت آن را نمی خواند! و به دلیل عدم استفاده از فرمت و سبک مناسب موقعیت شغلی مورد نظر را از دست خواهید داد.

قالب بندی به معنای:

قوانینی درباره مکان قرارگیری کلمات در صفحه است. برای مثال، قالب بندی رزومه با قالب بندی نامه متفاوت است.

قالب بندی شامل موارد زیر می شود:

قوانینی راجع به آنچه باید در پاراگراف ها قید شود.

قوانینی درباره مکان قرار دادن تاریخ، نام، نام خانوادگی، سلام و احوالپرسی، مطالب و اطلاعات تماس شما و غیره.

بهترین راه برای یادگیری قالب بندی مناسب، خواندن است، اما اگر می خواهید قالب بندی انگلیسی را یاد بگیرید، می توانید به کتاب ها و وب سایت های مربوط که اطلاعاتی در مورد قالب بندی ارائه می دهند مراجعه کنید. این وب سایت اطلاعات مفیدی در مورد نوشتن به زبان انگلیسی دارد:

http://www.ohiou.edu/esl/english/writing/index.html

اما به یاد داشته باشید، بهترین راه برای یادگیری نوشتن این است که بخوانید و بعد از آن هر روز تمرین داشته باشید!

Writing غیر داستانی برای دانشگاه یا مشاغل (نامه ها، نمابر، مقاله، رزومه و غیره) معمولاً کاملاً رسمی است. برای Writing دانشگاهی و کاری، استفاده از لحن مناسب و همچنین دستور زبان ، نگارش و قالب بندی صحیح مهم است.

دلسرد نشوید یادگیری نحوه نوشتن به زبان انگلیسی چندان دشوار نیست. فقط تمرین می خواهد.

نکان مربوط به Writing غیر داستانی:

  • مخاطب خود را بشناسید.
  • در مورد سبک نوشتار خود تصمیم بگیرید.
  • در مورد سبک نوشتار خود تحقیق کنید.
  • به آنچه می خواهید بگویید فکر کنید.
  • ایده های خود را به صورت جمله بنویسید.
  • جملات خود را در قالب صحیح در صفحه قرار دهید.
  • مقاله خود را مجددا بخوانید. بررسی کنید که آیا اشتباهی رخ داده است یا خیر.
  • به نوشته خود نگاه کنید آیا از قالب صحیح استفاده کرده اید؟ آیا مشابه نمونه های دیگری که خوانده اید است؟
  • به خودتان افتخار کنید!

چند ترفند برای تسلط بیشتر بر زبان انگلیسی از طریق نوشتن:

  • هر روز بنویسید (۱۰ دقیقه یا بیشتر)!
  • تمام سبک های Writing را تمرین کنید. اولین باری که یک پاراگراف یا مقاله می نویسید، ممکن است خیلی خوب نباشد، اما چهلمین بار که یک پاراگراف یا مقاله می نویسید، احتمالاً خوب خواهد بود. نوشتن مستلزم تمرین است!
  • خاطره نویسی را امتحان کنید.
  • یک دوست مکاتبه ای پیدا کنید.
  • ایمیل یا پیامک بنویسید. (نامه الکترونیکی شکل دیگری از Writingاست که قوانین زیادی ندارد. بنابراین: از قوانین پیروی کنید و لذت ببرید.)
  • تمام سبک های Writing را بخوانید.

به یاد داشته باشید که هدف نوشتن خوانده شدن است و این نوعی ارتباط محسوب می شود. اگر می خواهید ارتباط برقرار کنید، بهتر است بدانید برای چه کسی می نویسید.

راز شماره ۶: Vocabulary (واژگان)

راز شماره ۶ مربوط به تجزیه و تحلیل زبان است- زبان انگلیسی

آیا تاکنون بازی خانه سازی یا legoTM را انجام داده اید؟ این بازی ها از قطعات کوچک متفاوتی تشکیل می شوند در اندازه ها و رنگ های مختلف پلاستیکی یا چوبی – شما می توانید چیزهای مختلفی با آنها درست کنید سپس آنها را از هم جدا کرده و مجددا این کار را تکرار کنید. آنها سرگرم کننده هستند!

از بعضی جهات، زبان انگلیسی شبیه این بازی است. شما می توانید با کنار هم قرار دادن حروف به روش های مختلف کلمات مختلفی تولید کنید. به جای تحلیل نحوه انجام کار با چیزها، ما نحوه کار با کلمات را تجزیه و تحلیل می کنیم.

در این قسمت در مورد تاثیر یکی از جنبه های زبان انگلیسی در ایجاد دایره لغات بزرگتر (بدون نیاز به حفظ کردن کلمات) می پردازیم. در واقع در مورد منشا زبان انگلیسی صحبت خواهیم کرد و سپس خواهیم دید که چگونه تجزیه و تحلیل کلمات انگلیسی – از طریق جدا سازی و جمع کردن مجدد آنها – می تواند به شما در دستیابی به دایره واژگان بزرگتر کمک کند.

یادگیری کلمات انگلیسی

گفته می شود که در زبان انگلیسی نسبت به هر زبان دیگری در جهان کلمات بیشتری وجود دارد. غیرممکن است که دقیقاً بگویییم چند کلمه ، اما تخمین هایی در حدود سه میلیون یا بیشتر وجود دارد.

نگران نباشید! از این تعداد، امروزه فقط در حدود ۲۰۰،۰۰۰ کلمه مورد استفاده قرار می گیرند. و در حالی که یک انگلیسی زبان تحصیل کرده حدود ۲۰،۰۰۰ واژه می داند، در مکالمات خود در طول یک هفته از حدود ۲،۰۰۰ کلمه استفاده می کند. مطمئناً می توان از تعداد کمتری هم استفاده کرد.

۹ تا از بهترین اپلیکیشن های آموزش زبان برای فارسی زبانان (اندروید و آیفون)

به هر حال، اجازه دهید به مبحث خودمان برگردیم: مکانیک انگلیسی یاAFFEXATION . مکانیک ، از نظر زبان شناسی، به معنی اضافه کردن و کم کردن کلمات یا گروه هایی از حروف به “ریشه” یا کلمات پایه است. کلمات ریشه منشأ یا مبنای کلمات هستند. مثال:

کلمه televisionرا در نظر بگیرید. در حقیقت این واژه از دو بخش تشکیل شده است: teleو vision. قسمت اول، به معنی دوردست است. قسمت دوم، به معنای بینایی یا قدرت دیدن است. وقتی آنها را کنار هم قرارمی دهیم، کلمه جدیدی به معنای: دیدن از راه دور بدست می آید.

اکنون تصور کنید که یک مجله انگلیسی را می خوانید و به کلمه telephone می رسید. تصور کنید این کلمه برای شما جدید است – شما نمی دانید معنی آن چیست. آیا بلافاصله به فرهنگ لغت خود مراجعه می کنید و به جستجوی آن می پردازید؟ خیر! شما با معنی کلمه television آشنا هستید بنابراین می توانید معنی telephone را حدس بزنید. از آنجا که می دانید tele به معنای دوردست است، کافی است بدانید که phone به معنای صدا است، بنابراین telephone به معنای صدا از راه دور است.

این یک نمونه از AFFEXATION است. Affixation به معنی اضافه کردن یک یا چند حرف به یک واژه به منظور ایجاد تغییر معنایی در آن است.

در مثال آخر، چهار حرف tele کلمه نیستند. tele یک پیشوند است. پیشوند (prefix) گروهی از حروف است که جلوی یک کلمه قرار می گیرد (دقیقاً مانند خود کلمه pre به معنای پیش، که یک پیشوند است).

پسوند (suffix) گروهی از حروف است که به انتهای یک کلمه (مانند lyاضافه شده به صفت ها برای ایجاد یک قید، یا اضافه کردن sبرای جمع بستن اسم ها) اضافه می شود. به عنوان مثال، می توانیم با اضافه کردن پسوند ly به ریشه، quick آن را به quickly تغییر دهیم.

۵۰ تا از عبارات انگلیسی رایج بسیار کاربردی که باید یاد بگیرید!

مطالعه ریشه کلمات خود بتنهایی موضوعی گسترده است. احتمالاً می دانید که انگلیسی، زبانی است که دارای ریشه های متنوع است برای کمک به درک ریشه کلمات، در اینجا یک نگاه اجمالی بسیار مختصر به نحوه ایجاد زبان انگلیسی می اندازیم .

زبان انگلیسی ترکیبی از چند زبان دیگر است. انگلیسی در شمال اروپا به وجود آمد زمانی که متهاجمان وارد کشورها شدند و یکدیگر را فتح کردند. انگلیسی در اصل یک زبان ژرمانیک است. و بسیاری از کلمات آن از زبانه های دانمارکی و وایکینگ که در اصل از روم آمده است وام گرفته شده اند. زبان فرانسوی در سال ۱۰۶۶ وارد شد زمانی که نورمن ها بریتانیا را فتح کردند. (یونانی نیز بی تأثیر نبوده است.)

در طول تاریخچه زبان انگلیسی، کلمات جدید بسیاری ایجاد شدند و همچنان وجود دارند. گفته می شود که شکسپیر بیش از ۱۶۰۰ کلمه جدید اختراع کرده است و بعد از قرن شانزدهم هنگامی که انگلیسی ها شروع به استعمار کشورهای دیگر کردند، کلمات وام گرفته شده از زبان های دیگر بیشتر و بیشتر وارد زبان انگلیسی شدند. برخی از زبان هایی که به انگلیسی کمک کرده اند عبارتند از: لاتین، یونانی، فرانسوی، آلمانی، عربی، هندی (از هند)، ایتالیایی، مالایی، هلندی، فارسی، (از ایران و افغانستان)، آرام (زبان آزتک)، سانسکریت (از هند باستان)، پرتغالی، اسپانیایی،Tupi از آمریکای جنوبی و Ewe از آفریقا. بنابراین جای تعجب نیست که این زبان گیج کننده باشد.

چرا باید ریشه کلمات و AFFEXATION را مطالعه کنیم؟ مطالعه ریشه کلمات، پیشوندها و پسوندها می تواند به شما در ساخت و گسترش واژگان خود کمک کند همچنین این امکان را به شما می دهد که هنگام خواندن معانی کلمات را حدس بزنید، بنابراین مانع از این می شود که از فرهنگ لغت استفاده کنید. این فقط بخش کوچکی از مزایای آن است.

راز شماره ۷: به خودتان باور داشته باشید!

در این قسمت، قصد داریم درمورد اعتماد بنفس (و برخی موانع آن) صحبت کنیم و سپس در مورد اهمیت سبک های یادگیری بحث خواهیم کرد.

شما باید به خودتان اعتقاد داشته باشید. شما باید باور داشته باشید که می توانید این کار را انجام دهید (هر کاری!)؛ اگر در انجام کارها تمرین و پشتکار داشته باشید. به هدف خود خواهید رسید.

شما به باور به خودتان احتیاج دارید زیرا هرچه در طول مسیر به سمت هدف خود حرکت کنید، لحظات خوب و بد بیشتری خواهید داشت. در بعضی از این لحظات بد ممکن است دچار شک، اضطراب و ناامیدی شوید. بعضی اوقات احساس خواهید کرد که در حال پیشرفت نیستید – و در واقع درجا می زنید.

و گاهی اوقات، ممکن است افراد دیگر در مورد شما دچار تردید شوند. احتمالا از این مسئله خوشحال نخواهید شد، این تردید ممکن است از طرف افرادی باشد که بسیار به شما نزدیک هستند – شاید حتی افرادی که به شما علاقه دارند (مانند دوستان، همکلاسی ها، والدین و دیگر اعضای خانواده).

تردید این افراد از سر بدجنسی نیست. ممکن است آنها برای شما – برای آینده شما – نگران باشند، یا ممکن است از سختی یادگیری یک زبان جدید آگاه باشند. اگر این “شک” از طرف والدین شما باشد، ممکن است احساس اضطراب کنند. از این گذشته، والدین معمولاً می خواهند که فرزندانشان موفق باشند، و گاهی اوقات آنقدر این را می خواهند، که ناامید و نگران می شوند.

دانلود رایگان جزوه PDF همه ۱۰۰۰ اصطلاحات کاربردی انگلیسی (با ترجمه فارسی)

حتی وقتی اطرافیان شما قلبا نمی خواهند بدجنس باشند، اما به هر حال بعضی اوقات کمی بدجنسی می کنند. چه عمدی و چه سهوی، ما می توانیم ناامیدی و اضطراب آنها را احساس کنیم – و این قطعا کمکی به ما نخواهد کرد. در حقیقت، آنها باعث می شوند احساس اضطراب و ناامیدی به ما هم سرایت کند. بعضی اوقات (اگر این تردید از سمت والدین یا اشخاص مهم زندگی ما باشد) ممکن است در مقابل آنها احساس مسئولیت کنیم و بخواهیم تلاش بیشتری برای خوشحالی و رضایت آنها کنیم. و این برای ما تبدیل به اضطراب خواهد شد (یک ذهنیت بد نسبت به یادگیری هر چیزی).

اگر شما یکی از افراد خوش شانسی هستید که توسط ۱۰۰٪ نزدیکان خود مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفته اید! امیدوارم قدر این موقعیت را بدانید. اما این در مورد همه ما صدق نمی کند. اگر اطرافیان شما همیشه از شما حمایت نمی کنند، اشکالی ندارد. شما می توانید به خودتان باور داشته باشید و خودتان را حمایت کنید.

نکته مهم دیگر این است که با خودمان مهربان و بخشنده باشیم- به همان اندازه مهربان و بخشنده که با یک کودک که مسئولیت نگهداری آن را داریم هستیم. آیا می توانید نحوه یادگیری زبان در دوران کودکی خود را به یاد بیاورید؟ شما به آرامی و به تدریج زبان را یاد گرفته اید، اما در نهایت موفق شدید. سرانجام، به هدف خود رسیدید- به روش خود و در زمان لازم.

این نکته مهمی است. شما به روش خودتان یاد می گیرید – و در زمان لازم. همه ما منحصر به فرد هستیم وچیزهای مختلف را به روش های خاص و منحصر به فرد خود می آموزیم.

هر فرد سبک یادگیری خود را دارد. بعضی افراد بصری هستند و از طریق دیدن می آموزند برخی دیگر شنیداری هستند از طریق گوش کردن یاد می گیرند و گروه دیگری هستند که با انجام دادن یاد می گیرند، شما جز کدام گروه هستید؟

به یادگیری چیزهای جدید فکر کنید (هر چیزی – این می تواند یک زبان جدید ، یک بازی رایانه ای جدید یا موضوع جدید دیگر باشد). بهترین روش برای یادگیری چیست؟ آیا اطلاعات برای شما کافی است. الف) معلم اطلاعات را روی تخته می نویسد؛ ب) معلم فقط سخنرانی می کند، و به صورت شفاهی اطلاعات را توضیح می دهد یا ، ج) شخصا این کار را انجام می دهید. احتمالاً شما با استفاده از ترکیبی از این روش ها یاد می گیرید. اما ممکن است یکی از آنها را ترجیح دهید ممکن است یکی از این روش ها یادگیری اطلاعات جدید را برای شما آسانتر کند.

چگونه زبان انگلیسی خود را تقویت کنیم؟ (بهترین راهها+ دانلود منابع)

اگر ترجیح می دهید اطلاعات “را ببینید” ، پس یادگیرنده VISUAL (بصری) هستید. دیدن اطلاعات به شما کمک می کند تا آن را درک کنید. اما اگر ترجیح می دهید اطلاعات “را بشنوید”، یادگیرنده شنیداری هستید – روش اصلی یادگیری شما “شنیدن” است. و اگر برای درک اطلاعات نیاز به انجام دادن یا تجربه کردن چیزی دارید، یک یادگیرنده حرکتی هستید.

وقتی از این زاویه به یادگیری نگاه می کنید، می توانید “سبک یادگیری” خود را پیدا کنید. دانستن اینکه سبک یادگیری شما چیست (و همکاری با آن) بسیار مهم است. وقتی متوجه می شوید سبک یادگیریتان چیست، می توانید اطلاعات جدید را به روشی که مناسب شما باشد، بیاموزید. به عنوان مثال، اگر شما در درجه اول یادگیرنده بصری باشید، می دانید که باید اطلاعات را به نوعی ببینید. اگر یادگیرنده شنیداری هستید، می دانید که باید اطلاعات «را بشنوید». و اگر یادگیرنده حرکتی هستید، می دانید که قبل از درک آن باید آن را تجربه کنید.

همانطور که می دانید برای یادگیری یک زبان جدید زمان و تمرین لازم است. هر کس با روش فردی و منحصر به فرد خود یاد می گیرد. شما باید با خود صبور باشید و به یاد داشته باشید: هیچ راه میانبری برای تسلط بر زبان وجود ندارد. شما یک بار در کودکی این کار را انجام داده اید؛ و بر یک زبان (زبان اول) مسلط هستید. مطمئنا یادگیری یک زبان جدید در کودکی ساده تر است – اما انجام این کار در بزرگسالی هم امکان پذیرخواهد بود!

به خودتان ایمان داشته باشید و هر کاری می توانید انجام دهید!

“انسان همان چیزی است که می پندارد.”

آنتون چخوف (نمایشنامه نویس روسی)

امیدواریم این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد. لطفاً پیشنهاداتی که ارائه دادیم را تمرین کنید. اگر این کار را انجام دهید، انگلیسی شما به طور مرتب پیشرفت خواهد کرد. به یاد داشته باشید، هر روز باید مطالعه کنید.

موفق باشید!

زبانمهر

حتما بخوانید!

9 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست