Audience

مخاطب به انگلیسی، پر مخاطب، مخاطب خاص و همه اصطلاحات مربوط

گاما

سوال بسیاری از کاربران عزیز است که معادل مخاطب در زبان انگلیسی چیست؟ پاسخ کوتاه این است که اگر منظورتان از مخاطب، حاضرین در یک جلسه هستند معادل می شود audience (آدیٍنس) اما اگر منظور مخاطب گوشی منظورتان است، می شود Contact (کانتکت). لیست مخاطبان میشه contact list. ضمنا مخاطب خاص میشه special contact یا specific contact. پرمخاطب میشه full of audience و بدون مخاطب میشه No audience و مخاطب تلفن میشه phone contact.

در این مطلب ما Audience را به طور کامل توضیح می دهیم. در زبان انگلیسی این کلمه، یک اسم هست.

تعاریف مختلف

1-The group of spectators at a public event; listeners or viewers collectively, as in attendance at a theater or concert:   گروه تماشاگران در یک رویداد عمومی؛ شنوندگان یا بینندگان حاضر به صورت دسته جمعی مثل یک تئاتر یا کنسرت

  • The audience was respectful of the speaker’s opinion.   شنوندگان به نظراتِ سخنران احترام گذاشتند

2- The persons reached by a book, radio or television broadcast, etc.; public:   افرادی که مخاطب یک کتاب، برنامه رادیویی یا تلویزیونی و غیره قرار گرفته اند؛ عامه مردم

 


English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!


 

  • Some works of music have a wide and varied audience.   برخی از آثار موسیقی، مخاطبان گسترده و متنوعی دارند

3- A regular public that manifests interest, support, enthusiasm, or the like; a following:   عامه مردم که علاقه، خواسته، اشتیاق یا موارد مشابهی را بروز می دهند؛ پیرو

واژگان و اصطلاحات مربوط به موسیقی در زبان انگلیسی

  • Every art form has its audience   هر هنری مخاطب خودش را دارد

4- A formal interview with a sovereign, high officer of government, or other high-ranking person:   یک مصاحبه رسمی با دولت حاکم، افسر عالی دولت یا سایر افراد عالی رتبه؛ شرفیابی؛ بار عام

  • An audience with the pope.   بار عام پاپ/ شرفیابی پاپ

5- The act of hearing, or attending to, words or sounds.   عمل شنیدن یا توجه به کلمات یا صدا ها/ استماع

15 روش افزایش دایره لغات انگلیسی (با سرعت نور)

نحوه استفاده از Audience در جمله

  • You can send your ads when your average audience is most active.   شما زمانی می توانید تبلیغات تان را ارسال کنید که مخاطبان عادی تان فعال تر از بقیه هستند
  • The publication found examples across YouTube and search where advertisers could exclude audiences based on “unknown gender.”   این نشریه نمونه‌ هایی را در یوتیوب و جستجو ها پیدا کرد که در آن تبلیغ ‌کنندگان می ‌توانستند مخاطبانِ خود را بر اساس ” نامعلوم بودن جنسیتشان” حذف کنند
  • Conway says the audience is asked to vote all the way through the show.   کانوی می ‌گوید که از تماشاگران خواسته می ‌شود تا در تمام مدتِ نمایش رای بدهند
  • When the audience laughed he added that, “They think freedom would benefit them but they were cheated.”   وقتی حضار خندیدند، او اضافه کرد: آن ها فکر می کنند آزادی به نفع شان است اما در واقع اینطور نیست و فریب خورده اند
  • Sting took over the lead role to try to draw an audience, but his thumpingly inspirational score was already the hero of the show.   استینگ نقش اصلی را بر عهده گرفت تا بتواند مخاطبان را جذب کند، اما موسیقی الهام ‌بخشِ او از قبل قهرمان نمایش بود و کار خودش را کرده بود
  • He was also the one and only personage in the drama, concentrating on himself the attention of the audience.   او تنها شخصیت درامی بود که توجه تماشاگران را بر روی خودش متمرکز کرد
  • His lordship suggested that Garrick should write an address to the audience for the players.   ارباب و زئیسش پیشنهاد کرد که گاریک باید برای بازیکنان خطابه ای بنویسد
  • The more enthusiastic among the audience, male and female, also sport the red cap of liberty.   در میان تماشاگران، آن هایی که با انگیزه تر بودند، از زن و مرد، کلاه قرمزِ نمادِ آزادی بر سر داشتند

حتما بلد باشید: 200 تا از اصطلاحات توریستی زبان انگلیسی

کلمات مرتبط با Audience

  • Congregation   اجتماع / عوام
  • Crowd   گروه / جماعت
  • Gallery   حضار
  • Gathering   دورهمی
  • Public   مردم
  • Admirers   طرفداران
  • Assemblage   اجتماع
  • Assembly   گروه
  • Devotees   فدائیان/ طرفداران
  • Fans   طرفداران
  • Following   پیرو
  • Hearers   شنوندگان
  • Listeners   شنوندگان
  • Moviegoers   تماشاگران
  • Onlookers   تماشاگران
  • Patrons   مشتریان
  • Spectators   ناظران / حُضار

در ادامه دانلود کنید:

زبانمهر

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست