لیست زیر شامل مشاغل مختلف به زبان انگلیسی و توضیحاتی درباره کارهاییست که هر کسی در حرفه خود انجام می دهد. در انتهای مطلب هم می توانید به صورت PDF کل صفحه را ذخیره نمایید:
رایج ترین شغلها به زبان انگلیسی
- Accountant – a person that works with the money and accounts of a company. ( حسابدار)
- Actor /Actress – a person that acts in a play or a movie. (بازیگرمرد/ بازیگر زن)
- Architect – a person that designs building and houses.(معمار)
- Astronomer – a person who studies the stars and the universe. (ستاره شناس)
- Author – They write books or novels. (نویسنده)
- Baker – They make bread and cakes and normally work in a bakery. ( نانوا)
- Bus driver – a person that drives buses. (راننده اتوبوس)
- Butcher – a person that works with meat. They cut the meat and sell it in their shop. (قصاب)
- Chef/Cook – a person that prepared food for others, often in a restaurant or café. (آشپز)
- Cleaner – a person that cleans/tidies an area or place (such as in an office) (نظافتچی)
- Dentist – a person that can fix problems you have with your teeth. (دندانپزشک)
- Designer – a person who has the job of designing things. (طراح)
- Doctor – a person you go to see when you are ill or have some type of health problem. (پزشک)
- Dustman/Refuse collector – a person that collects trash/rubbish from bins in the street. (پاکبان)
- Electrician – a person that works with electric circuits. (برقکار)
- Engineer – a person who develops solutions to technical problems. They sometimes design, build, or maintain engines, machines, structures or public works. ( مهندس)
- Factory worker – a person that works in a factory. (کارگر کارخانه)
- Farmer – a person that works on a farm, usually with animals. (کشاورز)
دانلود کنید: لیست کامل انواع پوشاک و لباس به انگلیسی
- Fireman/Fire fighter – a person that puts out fires. (آتش نشان)
- Fisherman – a person that catches fish ( ماهیگیر)
- Florist – a person that works with flowers. (گلفروش)
- Gardener – a person that keeps gardens clean and tidy. They take care of the plants in the garden. (باغبان)
- Hairdresser – they cut your hair or give it a new style. (آرایشگر)
- Journalist – a person that makes new reports in writing or through television. (روزنامه نگار)
- Judge – a qualified person that decides cases in a law court. (قاضی)
- Lawyer – a person that defends people in court and gives legal advice. (وکیل)
- Lecturer – a person that gives lectures, usually in a university. Lecturer – a person that gives lectures, usually in a university. ( سخنران یا استاد حق التدریس دانشگاه)
- Librarian – a person that works in a library. (کتابدار)
- Lifeguard – a person that saves lives where people swim (at a beach or swimming pool). (نجات غریق)
- Mechanic – a person that repairs machines, especially car motors. (مکانیک)
- Model – a (usually attractive) person that works in fashion, modeling clothes and accessories. (مدل)
- Newsreader – a person that reads the news, normally on television. (گوینده خبر)
- Nurse – a person trained to help a doctor look after the sick or injured. (پرستار)
- Optician – a person that checks your eyes and try and correct any problems with your sight. (چشم پزشک)
- Painter – a person that paints pictures or the interior and exterior of buildings. (نقاش)
- Pharmacist – a qualified person that works with and dispenses medicine. (داروساز)
- Photographer – a person that takes photos. (عکاس)
- Pilot – a person who flies a plane. (خلبان)
- Plumber – a person that repairs your water systems or pipes. (لوله کش)
- Politician – a person who works in politics. (سیاستمدار)
- Policeman/Policewoman – a member of the police force. They (try and) prevent crime. (پلیس مرد/ پلیس زن)
- Postman – a person that delivers mail to your house. (پستچی)
- Real estate agent – a person that makes money from selling land for development. (بنگاهدار املاک و مستغلات)
- Receptionist – a person that is at the reception (entrance) of a company. (متصدی پذیرش)
- Scientist – a person that works in the science industry. They do many experiments. (دانشمند)
- Secretary – a person employed in an office who types letters, keeps records etc. (منشی)
- Shop assistant – a person that works in a shop or store selling products. (فروشنده)
- Soldier – a person who works for the army. (سرباز)
- Tailor – a person that makes clothes for others, many times producing exclusive items of clothing. (خیاط)
- Taxi driver – a person who drives a taxi. (راننده تاکسی)
- Translator – a person that translates from one language to another. (مترجم)
- Traffic warden – a person that patrols areas to check that people do not park in the wrong place. (پلیس راهنمایی و رانندگی)
- Travel agent – a person that organises and sells holidays and flights for others. (آژانس مسافرتی)
- Veterinary doctor (Vet) – a qualified person that looks after sick animals. (دامپزشک)
- Waiter/Waitress – a person that works in a food outlet, looking after customers and serving food. (پیشخدمت مرد/ پیشخدمت زن)
- Window cleaner – a person that cleans windows, normally the windows of big buildings. (پاک کننده پنجره)
دانلود کنید یکبار برای همیشه: آموزش گرامر زبان انگلیسی از صفر تا صد
جملات و اصطلاحات رایج در زمینه شغلها
ترک کردن یا از دست دادن شغل (Leaving or Losing your job)
اگر شغلتان را ترک کرده اید می توانید آن را با کلمات زیر به انگلیسی بیان کنید:
- To resign | To quit | To leave your job = to give up a job or position by telling your employer that you are leaving. (استعفا دادن/ ترک کردن)
- To retire = to leave your job or stop working because of old age or ill health. (بازنشسته شدن)
اگر شغلتان را از دست داده اید می توانید آن را با کلمات زیر به انگلیسی بیان کنید:
- To be dismissed | To be fired | To get fired | To be sacked | To get the sack | To get the chop | To get your P45 | To lose your job = to be asked to leave a job, usually because you have done something wrong or badly, or sometimes as a way of saving the cost of employing you. (برکنار شدن/ اخراج شدن)
- To be made redundant = to lose your job because your employer no longer needs you ( از کار بیکار شدن)
گفتگوهای روزمره درباره شغل
سوالات زیر، رایج ترین سوالاتی هستند که در مصاحبه های شغلی پرسیده می شوند که به همراه توضیحاتشان آورده شده اند:
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی چرب زبان، انگلیسی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان انگلیسی مثل بلبل حرف بزن!
این سوال به این معنا نیست که کل داستان زندگی تان را تعریف کنید! شما این فرصت را دارید که برداشتی کلی از زندگی تان در اختیار پرسشگر قرار بدهید. در مورد شرکت تحقیق کنید تا از مهارت ها و تجربیاتی که به دنبال آن هستند و آنها را در پاسخ هایتان قرار بدهید. یادتان باشد که حتما روی چیزی که واقعا هستید و تجربه کاری تان تمرکز کنید. سعی کنید همه صحبت هایتان به هم مرتبط باشند تا شما به عنوان یک کاندیدای عالی برای تصدی این پست نشان داده شوید. |
Tell me about yourself. (درباره خودت بگو) |
موقع پاسخ دادن به این سوال، درباره کارهای فعلی یا کارهایی که قبلا انجام داده اید به طور مشخص و مثبت استفاده کنید. سعی کنید این موارد را ه شغل مورد مصاحبه خود مرتبط کنید. |
What were your main responsibilities in your last job? (مسئولیت اصلی شما در آخرین شغلی که داشتید چه بوده؟) |
در پاسخ به این سوال مثالی بزنید که مربوط به شغلی است که برای آن مصاحبه می کنید. |
What is your biggest accomplishment? (بزرگترین موفقیت و دستاوردتان چیست؟) |
در اینجا می توانید به مواردی مثل توانایی تان برای کار کردن در شرایط تحت فشار و سختی، اولویت بندی مهارت ها، مهارت های حل مسئله، تخصص حرفه ای، مهارت های رهبری و یا روحیه تیمی اشاره کنید. مثالهای واقعی از زندگی تان بزنید.
در مورد نقاط ضعفتان نیز صادق باشید؛ اما در عین حال نشان بدهید که برای برطرف کردن آن چه کاری انجام می دهید. |
What are your greatest strengths / weaknesses? (بزرگترین نقطه ضعف یا قوت شما چیست؟) |
مثبت فکر کنید. درباره شرکت تحقیق کنید و آنچه مربوط به آنهاست را با بلندپروازی ها و اهداف بلند مدت خودتان مرتبط سازید. |
Why do you want to work for this company? (چرا می خواهید برای این شرکت کار کنید؟) |
هیچ وقت در مورد کارفرمایان قبلی خود چیز بدی نگویید. موارد مثبتی که باعث ترک شغلتان شده را بیان کنید. |
Why do you want to leavel your current job? Or Why did you leave your last job? (چرا می خواهید شغل فعلی تان را ترک کنید یا آخرین شغلتان را ترک کردید؟) |
مستقیم و واضح جواب بدهید. مثلا بگویید ظرف X هفته آینده. |
When can you start? (از کی می توانید کارتان را شروع کنید؟) |
بله. قبل از مصاحبه چند سوال آماده کنید ی توانید در مورد فرصت های شغلی، فرصت های پیشرفت و یا فرصت های آموزشی سوال کنید. حتماً از آنها بپرسید چه زمانی تصمیم خود را می گیرند. |
Do you have any questions? (سوال خاصی دارید؟) |
حتما دانلود کنید: 100 درس رایگان آموزش زبان انگلیسی (رایگان)
یک نمونه مصاحبه شغلی به انگلیسی
John has a job interview for a Saturday job (جان برای یک کار پاره وقت مصاحبه دارد.) |
|
So, you’ve applied for the Saturday position, right? خب، شما درخواست یه کار نیمه وقت دادین. درسته؟ |
Interviewer: مصاحبه کننده |
Yes, I have. بله درسته. |
John: جان |
Can you tell me what made you reply to our advertisement? میشه بگید چی باعث شد به آگهی ما جواب بدین؟ |
Interviewer: مصاحبه کننده |
Well, I was looking for a part-time job to help me through college. And I think that I’d be really good at this kind of work. خب، من دنبال یه کار نیمه وقت بودم تا به پرداخت هزینه های دانشگاهم کمک کنه و فکر می کنم من واقعاً در این نوع کارها مهارت دارم. |
John: جان |
Do you know exactly what you would be doing as a shop assistant? میدونید به عنوان یه فروشنده دقیقا باید چیکار کنید؟ |
Interviewer: مصاحبه کننده |
Well I imagine I would be helping customers, keeping a check on the supplies in the store, and preparing the shop for business. خب، فکر می کنم باید به مشتری ها کمک کنم، وسایل لازم فروشگاه رو بررسی کنم و فروشگاه رو برای فروش آماده کنم. |
John: جان |
That about covers it, you would also be responsible for keeping the front of the store tidy. What sort of student do you regard yourself as . . . did you enjoy studying while you were at school? کاملا درسته. علاوه بر این شما باید جلوی فروشگاه رو هم تمیز کنید. از نظر خودتون چطور دانشجویی هستین؟ … وقتی دانشگاه می رفتید درس خوندن رو دوست داشتین؟ |
Interviewer: مصاحبه کننده |
I suppose I’m a reasonable student. I passed all my exams and I enjoy studying subjects that interest me. به نظرم دانشجوی معقولی هستم. من همه امتحاناتم رو پاس کردم و از خوندن موضوعات مورد علاقم لذت می برم. |
John: جان |
Have you any previous work experience? سابقه کار قبلی دارید؟ |
Interviewer: مصاحبه کننده |
Yes. I worked part-time at a take-away in the summer holidays. بله. تعطیلات تابستون به صورت پاره وقت در یه رستوران بیرون بر کار کردم. |
John: جان |
Now, do you have any questions you’d like to ask me about the position? سوالی دارید که بخواین در مورد این شغل از من بپرسید؟ |
Interviewer: مصاحبه کننده |
Yes. Could you tell me what hours I’d have to work? بله. میشه بهم بگید ساعات کاریم چه زمانیه؟ |
John: جان |
We open at 9.00, but you would be expected to arrive at 8.30 and we close at 6.00 pm. You would be able to leave then. I think I have asked you everything I wanted to. Thank you for coming along to the interview. ما ساعت 9 فروشگاه رو باز می کنیم. اما انتظار داریم که شما ساعت 8.5 اینجا باشید و ساعت 6 عصر هم می بندیم. از اینکه به مصاحبه اومدید ازتون ممنونم. |
Interviewer: مصاحبه کننده |
Thank you. When will I know if I have been successful? ممنونم. چه زمانی خبردار میشم که موفق شدم؟ |
John: جان |
We’ll be making our decision next Monday, we’ll give you a call. ما دوشنبه هفته آینده تصمیممون رو می گیریم. با شما تماس می گیریم. |
Interviewer: مصاحبه کننده |
ویدیوی آموزش شغل ها به انگلیسی
در ادامه بخوانید: اصطلاحات رسمی و غیر رسمی زبان انگلیسی (پرتکرارترین ها)