مقاله امروز ما در مورد ۱۰ کشوریست که بیشتر از همه پذیرای مهاجران هستند. ایمیگروپ (immigroup) حدود ۶ سال است که این لیست را منتشر کرده و اطلاعات ما در مورد مهاجرت از سازمان ملل و آژانس های مختلف دولتی و سازمانهای مردم نهاد به دست آمده است.
وقت آن رسیده که به ۱۰ کشور برتر و مساعد برای مهاجرت نگاهی تازه بیندازیم. اگر فقط یک امر مسلم در مورد مهاجرت وجود داشته باشد، آن هم این است که فرایند مهاجرت همواره در حال تغییر است. سیاست های مهاجرت دائما تغییر میکنند واقتصادها بین رونق و رکود یا حداقل دورههای رشد و کند شدن یا حتی رکود شدید میچرخند. بحرانهای سرتاسر جهان به معنای حرکت پناهندگان و مهاجران اقتصادی به سمت مقصدی نو با توجه به شرایط موجود در کشورهای خودشان و کشورهای مقصد مورد نظرشان است.
ما در این مطلب قرار است به بررسی وضعیت مهاجرت در ۱۰ کشور مهاجر پذیر دنیا بپردازیم. این کشورها عبارتند از:
۱۰-هند
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!
۹-اسپانیا و ایتالیا
۸-استرالیا
۷-کانادا و فرانسه
۶-امارات متحدهی عربی
۵-انگلستان
۴-روسیه
۳-آلمان
۲-عربستان سعودی
۱-ایالات متحدهی آمریکا
از آخرین باری که به کشورهای برتر و مساعد برای مهاجرت نگاهی انداختیه اید چه اتفاقی افتاده است؟ مطمئنا اتفاقات زیادی مثل انتخابات، درگیری، جنگهای تجاری، اختلافات مرزی، بحران آوارگان، و خیلی موارد دیگر رخ داده. این مساله به معنای تغییر حرکت مردم در سراسر جهان است. حالا در بحبوحه این هرج و مرجها و تغییرات، یک سؤال مهم باقی میماند: مردم برای زندگی و کار به کجا میروند؟ تغییرات گهگاه به این سوال پاسخ می دهد.
صریح ترین جواب به این سوال جایی است که در حقیقت مهاجران انتخاب میکنند به آنجا بروند- و قادر به رفتن به آنجا هستند. می توان حدس زد که کدام کشورها دارای بهترین شبکههای امنیت اجتماعی برای مهاجران هستند. (شاید مثلا سوئد یا استان بریتیش کلمبیای کانادا.) علاوه بر این می شود حدس زد که انواع مختلف فرصتهای شغلی در کجا وجود دارد (البته که در ایالات متحدهی آمریکا، استرالیا و کانادا).
اما اجازه دهید نگاهی به کشورهایی داشته باشیم که، طبق گزارش مهاجرت بینالمللی ۲۰۱۷ سازمان ملل متحد، مهاجران به آن کشورها رفتهاند. اینها کشورهایی هستند که دارای بیشترین جریان مهاجران هستند و غالبا دارای انجمنهای مهاجرتی معتبری هستند که میتوانند از ورود تازه واردان حمایت کنند. علاوه بر این، در این کشورها فرصت های شغلی نیز در دسترس هستند. شاید این مشاغل همیشه مشاغل پردرآمد نباشند، اما اغلب درآمدی بیشتر از درآمد فرد مهاجر در کشور خودش دارند.
۱۰- هند
طبق گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۷، هند از لحاظ تعداد مهاجرانی که جذب میکند با ۵٫۲ میلیون نفر در حقیقت یازدهمین کشور است، اما اسپانیا و ایتالیا در ردهی نهم قرار دارند؛ بنابراین هند در ردهبندی شماره ۱۰ قرار دارد. شاید بپرسید چطور؟ خب! هند منبع عظیمی از مهاجران است و جوامع NRI (هندیهای غیرمقیم) در سراسر جهان اثباتی برای این امر هستند.
حدس بزنید چند درصد از جمعیت هند به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند؟ در واقع کمی بیش از ۱٪ از کسانی که در هند متولد میشوند در خارج از کشور زندگی میکنند. این رقم تقریبا مشابه با نرخ… آمریکاست. غافلگیر شدید؟ نه! نباید غافلگیر شوید. هند با ۱٫۳ میلیارد نفر جمعیت و تعداد روزافزون متخصصان شایسته که به دنبال فرصت در جای دیگر هستند، واقعا یک غول محسوب می شود. با وجود جمعیت زیاد، فقط ۱٪ از این جمعیت کافیست تا هند به عنوان منبع برتر مهاجران در جهان شناخته شود.
بنابراین، اکثر هندیها در واقع در کشور خود میمانند و زندگی و کار میکنند.اکثریت افرادی که از کشورهای همسایه میآیند به مهاجران میپیوندند.
جمعیت مهاجر هند بر اساس کشور مبدأ – ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار مهاجر:
ترجمه نمودار: مهاجران به هند: بنگلادش-پاکستان-نپال-سایرکشورها
کشور مبدأ | مهاجران |
---|---|
بنگلادش | ۳,۲۰۰,۰۰۰ |
پاکستان | ۱,۱۰۰,۰۰۰ |
نپال | ۵۴۰,۰۰۰ |
سایرکشورها | ۳۰۰,۰۰۰ |
بدون شک بنگلادش با ۳٫۲ میلیون مهاجر به هند مهم ترین منبع و پاکستان با ۱٫۱ میلیون نفر پس از ان قرار دارد. نپال با ۵۴۰،۰۰۰ نفر در ردهی سوم قرار دارد، در حالی که سایر ملیتها فقط ۳۰۰،۰۰۰ نفر از مهاجران به غول آسیای جنوبی را تشکیل میدهند. ممکن است برخی از آنها افراد متخصص و ماهر باشند، اما تعداد بسیار بیشتری از مهاجران احتمالاً کارگرانی هستند که کمتر دارای مشاغل حرفهای هستند و به دنبال کار سطح پایین هستند. یا پناهندگان درمانده.
با این وجود، هند اقتصادی دارد که جایگاه خود را در کنار کشورهای بریکس (BRICS) همتای خود (برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی) حفظ کرده است و دارای فناوری و صنایع در حال رشد است. اما سؤال این است: آیا در آن مناطق فرصتهایی برای مهاجران وجود دارد؟ شاید سرنخ این پاسخ این واقعیت باشد که اقلیتهای مذهبی درصد بسیار بالاتری از جوامع NRI (هندیهای غیرمقیم) نسبت به افرادی است که در خود هند هستند. این دو نمودار را با هم مقایسه کنید:
هندو-مسلمان-مسیحی-سایر مذاهب:
ترجمه نمودار: درصد اقلیتهای مذهبی در هند و در جوامع NRI (هندیهای غیرمقیم) در خارج از کشور
اگرچه این نمودار نشان دهنده این نیست که تبعیض در هند خیلی گسترده است؛ اما نشان میدهد که اکثر اقلیتهای مذهبی فرصتهای بیشتری در خارج از کشور دارند. هند کشور بزرگ و متنوعیست، اما به عنوان مقصد باید به مقصدی واقعا جذاب برای متخصصان دارای مهارت بالاتر در سطح وسیع تبدیل شود. پر واضح است که مشاغل خوبی در هند وجود دارد. فقط این سؤال مطرح میشود که چه کسی این مشاغل را دریافت میکند. و همچنین این سؤال مطرح میشود که آیا کشورهای همسایهی هند میتوانند مشکلات فقر و اختلافات خود را حل کنند؟
۹- اسپانیا و ایتالیا
دو کشور که زمانی جایگاه امپراطوریهای جهانی بودند: اسپانیا و ایتالیا.
دو کشور با تاریخچههای مشهور و میراث فرهنگی غنی و همچنین مراکز شهری زیبا و پیشرفته.
دو کشوری که در آن انگلیسی زبان بینالمللی نیست.
دو کشور که مدعی هستند علیرغم آنچه که فرانسویها میگویند غذای کشور خودشان بهتر است.
دو کشور با اقتصادهای مدرن که شرکتهایی دارای کلاس جهانی دارند اما شرکتهای آنها در سطح آلمان یا ژاپن نیستند.
دو کشور که بسیاری از افراد سراسر جهان عاشق سفر به آنها هستند.
و دو کشور که به دلیل جغرافیا، تاریخ، و جمعیتشناسی جمعیت مهاجران رو به افزایشی دارند. بارسا یا یووه؟ میلان یا مادرید؟ در مورد ایتالیا و اسپانیا، انتخابهای زیادی وجود دارد.
هم اسپانیا و هم ایتالیا دارای جمعیت مهاجر در حدود ۵٫۹ میلیون نفر هستند، که برای کشورهای اسپانیا با جمعیت ۴۶٫۷ میلیون نفر و ایتالیا با ۶۰٫۵۵ میلیون نفر رقمی قابل توجه است. این رقم تقریبا ۱۳٪ اسپانیا و حداقل ۱۰٪ ایتالیا است. اما نکتهی کلیدی میزان زاد و ولد کاهشی در هر دو کشور است، به طوری که اسپانیا با وجود تعداد مهاجرت زیاد، جمعیت رو به رشدی کمی دارد در حالی که جمعیت ایتالیا در واقع حتی با مهاجرت اندکی کاهش مییابد. این کشورها اقتصادهای مدرنی دارند، اما مشاغل موجود، به ویژه مشاغل حرفهای، حتی برای جوانان بومی متولد آن دو کشور نیز یک مشکل به حساب میآید، چه برسد به مهاجران. در سال ۲۰۱۹، نرخ بیکاری برای افراد زیر ۲۵ سال در ایتالیا به ۳۳ درصد افزایش یافت در حالی که در اسپانیا به ۳۲٫۶ درصد کاهش یافت. یک نفر از سه جوان اسپانیایی و ایتالیایی نمیتوانند شغلی پیدا کنند. و جمعیت آنها بدون مهاجرت دچار سقوط میشود.
اما با وجود این، مهاجران هنوز راه خود را به سمت هر دو کشور پیدا میکنند. هر دو کشور دروازههای جنوبی به اروپا هستند، و بسیاری از آمریکاییهای لاتین که به دنبال شرایط بهتر هستند از این که شغلهای کم درآمدی در اسپانیا داشته باشند راضیترند تا اینکه در وطن خود برای زنده ماندن تلاش کنند.
همچنین، برای متخصصان بسیار ماهر، اسپانیا در واقع موقعیت بهتری نسبت به ایتالیاست. پس از کاهش رشد فاجعه بار نزدیک به یک دهه که از هنگام بحران مالی سال ۲۰۰۸ آغاز شد و به دلیل فروپاشی حباب املاک و مستغلات طولانی شد، اسپانیا اکنون در ۴ سال گذشته در مقایسه با کشور کاپوچینو خور، پیرسالار (که توسط افرادی سالخورده حکومت میشود) مدیترانهایاش رشد خوبی داشته است. این بدان معناست که امروزه شاهد متخصصان ایتالیایی و پرتغالی خواهید بود که در شهرهایی مانند مادرید زندگی و کار میکنند.
اما شاید مهمتر از همه این است که، کارگران اسپانیایی که در دورهی رکود اقتصادی اسپانیا مهاجرت کردهاند، در حال بازگشت هستند. مهاجرت خالص اسپانیاییها برای اولین بار در طول سالها به صورت مساوی به تعادل رسید.
خروج از کشور-مهاجرت-مهاجرت خالص:
ترجمه نمودار: اسپانیا-مهاجرت خالص ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸
جمعیت مهاجر اسپانیا و ایتالیا بر اساس کشور مبدأ – ۵٫۹ میلیون مهاجر:
کشور مبدأ (اسپانیا) | جمعیت مهاجر اسپانیا | کشور مبدأ (ایتالیا) | جمعیت مهاجر |
---|---|---|---|
رومانی | ۷۹۸,۰۰۰ | رومانی | ۱,۱۹۰,۰۰۰ |
مراکش | ۷۷۳,۰۰۰ | آلبانی | ۴۴۰,۰۰۰ |
اکوادور | ۳۱۶,۰۰۰ | مراکش | ۴۱۶,۰۰۰ |
انگلستان | ۳۱۲,۰۰۰ | چین | ۲۹۰,۰۰۰ |
کلمبیا | ۲۵۰,۰۰۰ | اوکراین | ۲۳۴,۰۰۰ |
بولیوی | ۱۸۳,۰۰۰ | فیلیپین | ۱۶۸,۰۰۰ |
ایتالیا | ۱۷۷,۰۰۰ | هند | ۱۵۲,۰۰۰ |
چین | ۱۷۱,۰۰۰ | بنگلادش | ۱۳۲,۰۰۰ |
آلمان | ۱۵۳,۰۰۰ | مولداوی | ۱۳۲,۰۰۰ |
پرتغال | ۱۲۱,۰۰۰ | مصر | ۱۱۹,۰۰۰ |
بنابراین کدام ملیتها جمعیت مهاجرین اسپانیا را تشکیل میدهند؟ اطلاعات رسمی به احتمال زیاد تعداد افراد خارجی که در اسپانیا زندگی میکنند را کمتر تخمین میزند، اما بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۱، گروههای برتر عبارتند از: رومانی-مراکش-اکوادور-انگلستان-کلمبیا-بولیوی-ایتالیا- چین- آلمان- پرتغال
ترجمه نمودار: جمعیت مهاجران در اسپانیا (به هزار) در سال ۲۰۱۱
بسیاری دیگر از کشورهای آمریکای لاتین یا مستعمرات سابق اسپانیا هستند که در لیست ۲۰ کشور برتر مهاجران در اسپانیا حضور دارند. دلیل این امر این است که سیستم مهاجرت اسپانیا بسیار انعطاف پذیرتر از کشوری مانند کاناداست. این دو قانون مهم را در نظر بگیرید:
- مهاجران از کشورهایی که قبلا بخشی از امپراتوری اسپانیا را تشکیل میدادند (آمریکای لاتین، فیلیپین، گینهی استوایی، و صحرای غربی) میتوانند پس از ۲ سال اقامت تابعیت اسپانیا را بدست آورند.
- فرزندان مهاجرانی که والدین آنها واجد شرایط انتقال تابعیت نیستند (والدینی که اهل مستعمرات قبلی اسپانیا نیستند) که در اسپانیا متولد شدهاند به صورت خودکار تابعیت اسپانیا را دریافت میکنند. به عبارت دیگر، برخلاف برخی دیگر از کشورهای اروپایی، تابعیت حق ولادت (اصل خاک) در اسپانیا قانونی است.
همچنین، در اسپانیا یک بازار بزرگ کبود یا سیاه در بخش کشاورزی و در صنعت ساخت و ساز وجود دارد که بسیاری از مهاجران دارای مهارت پایین میتوانند در آن کار پیدا کنند و دستمزدی زیر مبلغ دریافت کنند.
از طرف دیگر، ایتالیا دارای رشد اقتصادی کندتر است که فرصتهای شغلی کمتری در اختیار افراد متخصص و همچنین جوانان قرار میدهد، اگرچه همانطور که گفته شد بیکاری جوانان در هر دو کشور یک مشکل بزرگ است. علاوه بر این، به نظر میرسد که در مورد جمعیت مهاجران در ایتالیا نگرانی بیشتری وجود دارد، به ویژه مهاجرت آفریقای شمالی که اکثراً پناهندگان یا افراد دیگری هستند که به صورت غیرقانونی با قایق به دریای مدیترانه وارد میشوند. بنابراین، در حالی که ایتالیا در حال تبدیل شدن به کشوری متنوعتر است، اما شاید مثل اسپانیا مهاجر پذیر نباشد. اعداد و ارقام در اینجا ذکر شده است: رومانی-آلبانی-مراکش-اوکراین-فیلیپین-هند-بنگلادش-مولداوی-مصر
ترجمه نمودار: جمعیت مهاجر در ایتالیا در سال ۲۰۱۸ (اعداد به هزار)
به عبارت دیگر، اگر سرمایهای دارید و به دنبال کیفیت زندگی هستید، ایتالیا گزینهای عالی است. اما به عنوان مکانی برای اثبات خودتان و پیشبرد حرفهی خود، پرواضح است که اسپانیا از سایر پسرخالههای رومی خود برتری دارد.
۸- استرالیا
سیستم مهاجرت مبتنی بر امتیازبندی کانادا تا حدود زیادی بر اساس سیستم کشور استرالیاست. استرالیا نیز مانند کانادا کشوری عظیم و با جمعیت نسبتا پراکنده است که در سواحل متمرکز هستند. (یا در مورد کانادا در نزدیکی مرز ایالات متحدهی آمریکا.) استرالیا نیز مانند کانادا دارای مناطق ساحلی عظیم است که ممکن است سرشار از مواد معدنی باشد اما از جمعیت بسیار کمی که در منطقهای بزرگ پراکنده شدهاند پشتیبانی میکند. در استرالیا صحرای بیابانی استرالیا (Outback) بسیار گرم میشود (بیش از ۴۰ درجهی سلسیوس). در کانادا قطب شمال (Arctic ) بسیار سرد میشود (۴۰ درجهی سلسیوس زیر صفر). و استرالیا نیز مانند کانادا به عنوان سهمی از کل جمعیت خود یکی از بیشترین درصد مهاجران در جهان را دارد.
درست مثل کشور کانادا، حالت رو به رشدی برای محدود کردن مهاجرت در استرالیا وجود دارد، اما هنوز هم استرالیا به عنوان مقصدی عالی برای مهاجران محسوب می شود. حدود ۷ میلیون نفر از ساکنان استرالیا اهل خارج از کشور هستند، و با جمعیت کل به بیش از ۲۵ میلیون نفر نمیرسد.
استرالیا به همان اندازه که متنوع است، تاریخی که شما را به یاد تبعیدگاه می اندازد هم دارد. اگر پروژهی نیویورک تایمز ۱۶۱۹ نبرد شدید دیگری در جنگ فرهنگی در ایالات متحدهی آمریکا را آغاز کرده باشد، میتوان پروژه استرالیا را از ۲۶ ژانویهی ۱۷۸۸ تاریخگذاری کرد؛ هنگامی که اولین کشتی حامل مجرمین از بریتانیا وارد خلیج بوتانی در سیدنی شدند. محکومین مهاجر عمدتا جنایتکارانی با جرائم کوچک بودند که در شهرهای انگلستان دستگیر و منتقل شده بودند، که در مورد محکومین کودک گاهی از آغوش خانوادههایشان جدا شده بودند. تبعید کیفری به مدت ۸۰ سال تا سال ۱۸۶۸، و تا نیمهی دوم قرن نوزدهم ادامه داشت. اینها به راحتی به وحشت ناشی از تجارت برده نزدیک بودند، البته این مورد بیشتر برای بومیان انگلیس اعمال میشد نه سرزمینهای دیگر.
استرالیا نیز مانند کانادا با شروع قرن بیستم با قانون محدود کردن مهاجرت در سال ۱۹۰۱، که به عنوان سیاست سفید استرالیا مشهور بود، سیاستهای مهاجرت تبعیضآمیز را به تصویب رساند. این امر در اصل برای محدود کردن مهاجرت از آسیا – به ویژه چین – که به خاطر موقعیت استرالیا در غرب اقیانوس آرام جنوبی خاستگاه طبیعی مهاجران است- انجام شده بود. بنابراین، مقاومت فعلی در برابر مهاجرت در استرالیا پیشزمینههایی دارد که نباید به آنها افتخار کرد.
شایان ذکر است که، استرالیا – با وجود سیستم مبتنی بر امتیاز قوی که به دنبال حداکثر سود برای اقتصاد استرالیا و همچنین انسجام در تنوع جامعهی خود است – از آن زمان آغوش خود را در برابر مهاجران از سراسر جهان باز کرده است. بنابراین جای شگفتی نیست که۷ میلیون نفر از ۲۵ میلیون استرالیایی خارجی هستند. این حتی بیشتر از کاناداست. در اصل چهار نوع ویزای اصلی صادر میشود:
- ویزاهای مهارتی برای کارگران ماهر
- ویزاهای دانشجویی برای دانشجویان خارجی
- ویزاهای خانوادگی برای مهاجران دارای وابستگی خانوادگی در استرالیا
- ویزاهای سرمایهگذار برای سرمایهگذاران خارجی.
همچنین دو نوع ویزای بشردوستانه وجود دارد:
- ویزاهای دسته پناهندگان
- ویزای SHP (ویزای بشردوستانهی خاص) برای کسانی که در کشور خود در معرض تبعیض قابل توجهی بودهاند.
استرالیا قوانین و سیاستهای مهاجرتی خود را به شدت اعمال میکند، بنابراین شما باید طبق قوانین عمل کنید. سیاست این کشور در مورد پناهندگانی که با قایق بدون ویزا وارد میشوند- یا تلاش به وارد شدن میکنند – مورد انتقاد قرار گرفته است اما آنها اصرار دارند که تنها راه رسیدن به سرزمین استرالیا از طریق روش قانونی است. و این یعنی ورود با ویزا.
در اینجا نگاهی به کشورهایی میاندازیم که منبع برتر برای جمعیت مهاجر استرالیا هستند:انگلستان-چین-هند-نیوزلند-فیلیپین-ویتنام-آفریقای جنوبی-ایتالیا-مالزی-اسکاتلند
جمعیت مهاجر استرالیا بر اساس کشور مبدأ – ۷ میلیون مهاجر:
ترجمه نمودار: استرالیا-کشورهای منبع مهاجر (اعداد به هزار)
کشور مبدأ | جمعیت مهاجر | کشور مبدأ | جمعیت مهاجر |
---|---|---|---|
انگلستان | ۹۹۲,۰۰۰ | ویتنام | ۲۵۶,۰۰۰ |
چین | ۶۵۱,۰۰۰ | آفریقای جنوبی | ۱۸۹,۰۰۰ |
هند | ۵۹۲,۰۰۰ | ایتالیا | ۱۸۷,۰۰۰ |
نیوزلند | ۵۶۸,۰۰۰ | مالزی | ۱۷۴,۰۰۰ |
فیلیپین | ۲۷۸,۰۰ | اسکاتلند | ۱۳۵,۰۰۰ |
تفاوت اصلی با کانادا این است که کشورهای بریتانیا – به ویژه انگلیس و اسکاتلند – جمعیت نسبتاً بزرگتری را تشکیل میدهند. اما برای هر کانادایی ترکیبی آشنا از تنوع است. باز هم، استرالیا مقصدی برتر برای همهی کسانی است که به دنبال زندگی و کار است. فقط به خاطر داشته باشید. هنگامی که صحبت از سرزمین استرالیا میشود، این کار را قانونی انجام دهید.
۷ -کانادا و فرانسه ۷٫۹ ملیون مهاجر
به خاطر داشته باشید که ما ۱۰ کشور برتر را بر مبنای کشورهایی قرار میدهیم که مهاجران واقعا به آنجا میروند. بنابراین با توجه به این نکته، ما کانادا و فرانسه را به صورت برابر رتبه بندی میکنیم زیرا هر دو کشور دارای حدود ۷٫۹ میلیون نفر سکنه هستند که در خارج از کشور متولد شدهاند. البته هر دو کشور فرانسه (برخی از مردم) صحبت میکنند. شارل دوگل در هر دو کشور مانند مافوقی باشکوه عمل کرد-در بالکنی در مونترال در سال ۱۹۶۷- و به مدت ۱۰ سال از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۹ رئیس جمهور فرانسه بود. و هر دو کشور عاشق قطارهای پر سرعت او هستند. کانادا در سال ۱۹۸۲ قطار توربو را تعطیل کرد، اما TGV به بخشی نمادین از سیستم حمل و نقل فرانسه تبدیل شد.
بله، کانادا تلفظ فرانسوی یک کلمهی ملل اولیه به معنای دهکدهای از کلبههای کوچک یا Kanata است که امروزه نیز حومهای در حاشیهی غربی اتاوا است که دارای همان نام اصلی است. به عبارت دیگر، قبل از اینکه کانادا آمریکای شمالی بریتانیا باشد، فرانسهی جدید بوده است.
اما کانادا و فرانسه با وجود تاریخ طولانی و میراث مشترک، مکانهای بسیار متفاوتی برای مهاجران هستند. فرانسه یک کشور قدیمی اروپایی است که دارای ریشههای فرهنگی و زبانی عمیق است و با وجود داشتن مستعمرات در سرتاسر جهان برای ادغام جوامع مهاجر نسبتاً بزرگ خود به جامعهی فرانسه با چالشهایی روبرو بوده است. از سوی دیگر، کانادا از تنوع خود به عنوان شالودهای محکم استفاده کرده است، که از طریق کارگران پرافتخار با تیم کلوچه و قهوهی هورتونز، توانستهاند بهترین و درخشانترینها را از سراسر نقاط جهان به خود جلب کنند.
مهاجران به فرانسه چگونه به خانهی جدید خود نگاه میکنند؟ اجازه دهید از منظری دیگر به این موضوع نگاه کنیم تا متوجه شویم که چرا برخی از جوامع مهاجر در فرانسه به محلههای فقیرنشین با فرصتهای شغلی اندک سر در میآورند. براساس تحقیقات پیو، شهروندان فرانسه به مهاجران به عنوان افرادی مثبت اما بسیار کمتر از همتایان خود در کانادا نگاه میکنند.
ترجمه نمودار: دیدگاه نسبت به مهاجران در کانادا، فرانسه، ایالت متحدهی آمریکا، و آلمان-درصد دیدگاههای مثبت و منفی
این نمودار به صورت خلاصه نشان میدهد که کانادا توانسته است مهاجران از سراسر جهان را در جامعه و اقتصاد خود درگیر کند. در عین حالی که فرانسه و آلمان جمعیت قابل توجهی از مهاجران دارند، جمعیت کلی نسبت به مزایای مهاجرت شک و تردید دارند، همانطور که درصد بسیار بالایی از آمریکاییها نیز اینچنین فکر میکنند. شاید این امر بدین دلیل است که آنها نتوانستهاند مهاجران را در جامعهی فرانسوی (و آلمانی) ادغام و درگیر کنند. در حالی که ۲۷٪ از کاناداییهایی که در مورد مهاجرت شک و تردید دارند درصد قابل توجهی است، اما این رقم بیش از ۱۰٪ کمتر از فرانسه است.
نکتهی جالب این است که، فرانسه هنوز هم بخش زیادی از مهاجران را از داخل اتحادیهی اروپا دریافت میکند، گرچه بسیاری از آن مهاجران نیز از شمال آفریقا وارد کشور میشوند. اجازه دهید نگاهی به اعداد و ارقام بیندازیم:
جمعیت مهاجران کانادا و فرانسه – ۷٫۹ میلیون مهاجر: پرتقال-الجزایر- مراکش-انگلستان-اسپانیا-ایتالیا-آلمان-رومانی-بلژیک-تونس
ترجمه نمودار: کشورهایی با منبع فرانسه برای مهاجرت (اعداد به هزار)
کشور مبدأ (کانادا) | جمعیت مهاجر | کشور مبدأ (فرانسه) | جمعیت مهاجر |
---|---|---|---|
هند | ۶۶۸,۵۶۵ | پرتغال | ۴۴۰,۰۰۰ |
چین | ۶۴۹,۲۶۰ | الجزایر | ۳۸۵,۰۰۰ |
فیلیپین | ۵۸۸,۳۰۵ | مراکش | ۳۸۴,۰۰۰ |
انگلستان | ۴۹۹,۱۲۰ | انگلستان | ۲۷۵,۰۰۰ |
آمریکا | ۲۵۳,۷۱۵ | اسپانیا | ۲۷۴,۰۰۰ |
شایان ذکر است که پرتغال بزرگترین منبع مهاجران به فرانسه است، اگرچه جمعیت الجزایر و مراکش روی هم بیشتر از کشورهای انگلیس، اسپانیا، و ایتالیا است. به طور کلی، در ۱۰ کشور مبدأ برتر ۶ کشور اروپای غربی، ۱ کشور اروپای شرقی (رومانی) و ۳ کشور آفریقای شمالی (الجزایر، مراکش، و تونس) قرار دارند. این ارقام مربوط به چند سال پیش است و پرواضح است که موجهای عظیمی از مهاجران از مناطقی مانند سوریه این ارقام را طی سالهای آینده تغییر خواهد داد، اما بیشتر مهاجران فرانسوی یا اروپایی یا از آفریقای شمالی هستند.
البته کانادا داستان دیگری دارد. با افزایش تعداد کاناداییهای جدید که هم از آسیای جنوبی و هم از آسیای شرقی و همچنین از کشورهایی مانند نیجریه و خاورمیانه میآیند، تنوع این کشور سال به سال رو به افزایش است. در اینجا نگاهی به کشورهای منبع برتر مهاجرت به کانادا میاندازیم:
رتبه | کشور تولد | جمعیت | نسبت مهاجران در کانادا | نسبت جمعیت کاندایی |
---|---|---|---|---|
۱ | هند | ۶۶۸,۵۶۵ | ۸٫۸۷% | ۱٫۹% |
۲ | چین | ۶۴۹,۲۶۰ | ۸٫۶۱% | ۱٫۸۵% |
۳ | فیلیپین | ۵۸۸,۳۰۵ | ۷٫۸% | ۱٫۶۷% |
۴ | انگلستان | ۴۹۹,۱۲۰ | ۶٫۶۲% | ۱٫۴۲% |
۵ | ایالات متحده | ۲۵۳,۷۱۵ | ۳٫۳۶% | ۰٫۷۲% |
۶ | ایتالیا | ۲۳۶,۶۳۵ | ۳٫۱۴% | ۰٫۶۷% |
۷ | هنگ کنگ | ۲۰۸,۹۳۵ | ۲٫۷۷% | ۰٫۵۹% |
۸ | پاکستان | ۲۰۲,۲۵۵ | ۲٫۶۸% | ۰٫۵۸% |
۹ | ویتنام | ۱۶۹,۲۵۰ | ۲٫۲۴% | ۰٫۴۸% |
۱۰ | ایران | ۱۵۴,۴۲۰ | ۲٫۰۵% | ۰٫۴۴% |
در حالی که این ارقام مربوط به کانادا از سال ۲۰۱۷ هستند و اندکی اطلاعات به روز تر برای فرانسه در دسترس است، هنوز هم به راحتی میتوان مشاهده کرد که کشورهای مبدأ مهاجرت به کانادا چقدر فراگیر هستند. بنابراین، در حالی که مهاجرانی که به کانادا میآیند – کشوری با حدود ۳۴ میلیون نفر جمعیت- اندازهی فرانسه – کشوری با حدود ۶۰ میلیون نفر جمعیت – است، این مهاجران میتوانند به میزان قابل توجهی با جامعهی کانادایی سازگار شوند و از حمایت بسیار بالاتری در کانادا برخوردار هستند. در کانادا آزاد زندگی کن.
۶- امارات متحدهی عربی – ۸ میلیون مهاجر
کشور کانادا را با جمعیتی بالغ بر ۱۰۰ میلیون نفر تصور کنید. و تصور کنید که بیش از ۸۰ میلیون نفر از آنها در کشور با ویزای کار مهاجر هستند. تصور کنید که ماسههای روغن آلبرتا چیزی به مقیاس ده برابر بزرگتر بودند. یا هنوز هم بزرگتر. بنابراین کاناداییهای بومی برای اخذ مدرک دانشگاهی یا فارغالتحصیلی تشویق میشوند در حالی که کارگران کم مهارت مهاجر شکافها را پر میکنند و نیروی کار لازم برای اقتصاد پررونق را فراهم میکنند.
به امارات متحدهی عربی خوش آمدید، مکانی منحصر به فرد از لحاظ مهاجرت. گروهی از امیرنشینان – استفاده از عبارتی که دیگر در بیشتر کشورهای غربی به کار برده نمیشود، به جز مکانهایی مانند موناکو- جایی که جمعیت مهاجران سه برابر جمعیت بومی است. مکانی با بزرگترین ذخایر نفتی جهان. مکانی با کمک هزینههای زیاد برای شهروندان امارات و جایی که کار خارجیها اکثر مشاغل سطح پایین را به انجام میرساند، در حالی که شهروندان مدرک دانشگاهی میگیرند و مشاغل سطح بالاتر و اغلب دولتی را اتخاذ میکنند.
مکانی که از نظر برخی استانداردها دارای بزرگترین بازار مصرف کننده در خاورمیانه است و بعد از عربستان سعودی دومین اقتصاد بزرگ در بین ملل عرب را داراست. جایی که رهبران آن میخواهند آن کشور را به قطب خدمات جهانی تبدیل کنند که خدمات مالی، تجاری، گردشگری، و سایر خدمات مانند فناوری را به مردم و به اقتصادهای سراسر جهان ارائه میدهد. بنابراین، هنگامی که در نهایت نفت به پایان برسد، آنها در میان رژیم سلطنتی مشروطه متشکل از هفت امارت که در سواحل غربی خلیج فارس قرار دارند، به اقتصاد پسا صنعتی تبدیل میشوند.
جغرافیا بدان معناست که بسیاری از کارگران مهاجر در امارات متحدهی عربی از آسیای جنوبی هستند: پاکستان، هند، و بنگلادش. گزارش شده است در طول سالها گزارشاتی در مورد کارگران بدون حقوق و اقدامات تبعیضآمیز که میتواند توهینآمیز باشد گزارش شده است. برای مقابله با این موضوع، امارات متحدهی عربی یک سیستم مهاجرت سازمانیافته با مجموعهای از قوانین ویزا و کار ایجاد کرده است، تا شاید این مشکلات کمتر از چند دهه پیش باشد. به عنوان مثال:
- وزارت منابع انسانی و اماراتیسازی (MOHRE) مجوزهای کار را صادر میکند و دارای قوانینی برای گسترش مجوزهای کار در موقعیتهای مختلف از جمله موارد زیر است:
کارمندی که میخواهد پس از خاتمهی قرارداد اصلی کار خود، کار جدیدی بدست آورد.
کارفرمایی که نتوانسته به تعهدات قانونی و قراردادی مانند پرداخت دستمزد به موقع عمل کند (تأخیر در پرداخت دستمزد به مدت ۶۰ روز یا بیشتر).
به دلیل عدم فعالیت شرکت قراردادی به مدت بیش از ۲ ماه، کارگر بیکار بوده است.
طبق گزارشات، دادگاههای کار در امارات متحدهی عربی در این امور به نفع کارمندان حکم صادر کردهاند.
هنوز مشخص نیست که آیا این بدان معناست که در حال حاضر حقوق کارگران کاملاً در امارات متحدهی عربی رعایت میشود یا خیر، اما پرواضح است که دولت گامهایی در جهت بهبود قوانین و مقررات مربوط به حمایت از حقوق کارگران برمیدارد.
با این وجود، همچنان تعداد بسیار زیادی کارگر مهاجر به وارد امارات متحدهی عربی وارد میشوند. در واقع، امارات متحدهی عربی همه چیز دارد، از صاحبان رستورانهای سوری و متخصصان و نگهبانان امنیتی اهل نپال گرفته تا کارآفرینان چینی. و بانکداران انگلیسی و حتی فوتبالیست آرژانتینی یا برزیلی یا هر دو. آمار و ارقام موجود در اینجا ارائه شده است:
جمعیت مهاجر امارات متحدهی عربی بر اساس کشور مبدأ – ۸ میلیون مهاجر: هند-پاکستان-فیلیپین-بنگلادش-افغانستان-سوریه-انگلستان-چین-نپال
ترجمه نمودار: جمعیت مهاجر امارات متحدهی عربی (اعداد به هزار)
کشور مبدأ | جمعیت مهاجر | کشور مبدأ | جمعیت مهاجر |
---|---|---|---|
هند | ۲,۰۰۰,۰۰۰ | افغانستان | ۳۰۰,۰۰۰ |
پاکستان | ۱,۲۰۰,۰۰۰ | سوریه | ۲۴۲,۰۰۰ |
فیلیپین | ۶۸۰,۰۰۰ | انگلستان | ۲۴۰,۰۰۰ |
بنگلادش | ۵۰۰,۰۰۰ | چین | ۱۵۰,۰۰۰ |
سریلانکا | ۳۰۵,۰۰۰ | نپال | ۱۲۵,۰۰۰ |
با بیش از ۸ میلیون مقیم خارجی و کمتر از ۲ میلیون شهروند بومی امارات، این کشور یک کشور واقعاً بینالمللی است که بیشتر خارجیها در ابوظبی یا دبی هستند؛ دو شهری که مراکز اصلی تجارت، انرژی، مالی، و گردشگری و چراغ ثبات در منطقهی متفرق از درگیری هستند. عواملی مانند این است که امارات متحدهی عربی را در رتبهی ششم لیست ما قرار میدهد.
۵- انگلستان – ۹٫۲ میلیون
از آنجا که جهان به تلاشهای انگلیس در برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیهی اروپا) خیره شده است و از آنجا که درصد قابل توجهی از انگلیسیها احسااسات درونی و ملیگرایانهی بیشتری ابراز میکنند، یادآوری تاریخ مهاجرت مدرن در انگلیس حائز اهمیت است.
بار سنگین امپراتوری که اخیراً در میان خاکسترهای پیروزی در سال ۱۹۴۵ گم شده است، بر وجدان رب باتلر، عضو پارلمان انگلیس وارد شده است، هنگامی که در سال ۱۹۶۱ اظهار داشت:
….. در حال حاضر، بخش قابل توجهی از کل جمعیت کرهی زمین از نظر قانونی مجاز هستند که به این کشور پرجمعیت بیایند و بمانند. این مقدار در کل یک چهارم جمعیت جهان است و در حال حاضر هیچ عامل ملموسی وجود ندارد که انتظار برعکس این امر و یا حتی تغییر روند مهاجرت را داشته باشیم.
اما او اشتباه میکرد. شاید کسی از نیمکتهای عقب مجلس در وست مینستر پاسخ داده باشد:
آقای سخنگو، من به مفروضات اعضای محترم اعتراض دارم! شهروندان جوان ما در حال فرار به سواحل آفتابی استرالیا، درههای سبز نیوزلند، حومههای در حال رشد کانادای سرد، و یا فرصتهای نامحدود آمریکا هستند. چه برسد به بسیاری از کشورهای دیگر در سراسر جهان. دوستان و خانوادههای انگلیسی در حال ترک سرزمین سبز و دلپذیر ما هستند! ما باید اینها را جایگزین افرادی از امپراطوری سابق خود کنیم که مایل هستند با جدیت کار کنند و توانایی با جدیت کار کردن را دارند، در زمان مناسب به میخانه میروند، و هر کاری را سر جای خودش انجام میدهند! اجازه دهید وارد شوند!
به عبارت دیگر، سرانجام انگلیس باید موقعیت کمیاب خود هم به عنوان کشور فرستندهی شهروندان بومی و هم کشور واردکنندهی افرادی از سراسر جهان را بشناسد. بنابراین، علیرغم برخی قوانین محدودکنندهی مهاجرت که در دههی ۶۰ و اوایل دههی ۷۰ به تصویب رسید، و سخنرانی هشدار دهندهی افرادی مانند نمایندهی محافظهکار پارلمان، ایناک پاول، که باعث اخراج وی از دولت شد، اما در میان طبقهی کارگر بومی آن زمان مورد حمایت قرار گرفت، انگلیس همچنان بیشتر از همسایگان اروپایی خود در سراسر کانال به عنوان مقصدی بسیار محبوب باقی مانده است. و جای شگفتی نیست که جمعیت مهاجران آن دارای تنوعی تقریباً مانند سایر مناطق کره زمین است.
بنابراین، نباید برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیهی اروپا) را با این واقعیت اشتباه گرفت که انگلیس قرنها بازارهایی را در سراسر جهان باز کرده است (بله، گاهی اوقات با زور و ظلم) و این سنت عمیقاً در آنچه که ناپلئون با لحن تحقیرآمیز و احمقانه آن را ملّت دکّانداران نامید، جای گرفته است. به عبارت دیگر، در حالی که سیاستهای مهاجرت انگلیس ممکن است دستخوش دورههای کنترل و محدودیتهای بیشتر شود، مهاجرت همیشه بخشی حیاتی از سیاست و اقتصاد انگلستان خواهد بود
در اینجا ده جمعیت مهاجر برتر در میان بیش از ۹ میلیون مهاجر انگلیس ارائه شده است.
جمعیت مهاجر انگلستان بر اساس کشور مبدأ – ۹٫۴ میلیون مهاجر: هند-لهستان-پاکستان-ایرلند-آلمان-بنگلادش-آفریقای جنوبی-نیجریه-آمریکا-چین
ترجمه نمودار: جمعیت مهاجر انگلستان (اعداد به هزار)
کشور مبدأ | جمعیت مهاجر | کشور مبدأ | جمعیت مهاجر |
---|---|---|---|
هند | ۷۷۷,۰۰۰ | بنگلادش | ۲۳۰,۰۰ |
لهستان | ۷۰۳,۰۰۰ | آفریقای جنوبی | ۲۱۹,۰۰۰ |
پاکستان | ۵۴۰,۰۰۰ | نیجریه | ۲۱۶,۰۰۰ |
ایرلند | ۵۹۳,۰۰۰ | ایالات متحدهی آمریکا | ۲۱۲,۰۰۰ |
آلمان | ۳۲۲,۰۰۰ | چین | ۱۸۳,۰۰۰ |
نمودار دایرهای انگلستان را با نمودار کشورهای قبلی ما مقایسه کنید. جوامع مهاجر انگلیس نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر، دارای توزیع برابر بیشتری بین ملیتهای مختلف هستند، حتی بیشتر از کانادا و استرالیا.
و در نهایت اگر مثال شگفت انگیزی از مهاجرت در انگلستان میخواهید، نگاهی به تیمهای برتر فوتبال آن کشور بیاندازید. لیورپول، چلسی، آرسنال، تاتنهام، و بسیاری از تیمهای دیگر دارای فهرست بزرگی از استعدادها از سراسر جهان هستند، از جمله مدیران آنها و همچنین مالکانی با سرمایهی هنگفت که اغلب خودشان مهاجر هستند. با این وجود، تماشا، پرتاب، و دفع آن توپ بینقص که با حرکت پای ماهرانهی ورزشکاران بینالمللی که با ترانه تشویق میشوند و با ریشخند احساسی جمعیت دچار رعب و ترس میشوند، کاملاً، مسلماً، و بدون شک انگلیسی هستند. هورا.
۴- روسیه – ۱۲ میلیون مهاجر
روسیه تضاد جالبی نسبت به انگلیس است زیرا در حالی که تعداد مهاجرانش چند میلیون نفر بیشتر است و به ۱۲ میلیون نفر میرسد، اما بیشتر متشکل از افرادی از کشورهای همسایه است که بخشی از اتحاد جماهیر شوروی قدیم را تشکیل میدهند. یا از اقدام روسی که به روسیه بازمیگردند و کشورهایی مانند قزاقستان یا کشورهای بالتیک را ترک میکنند. علاوه بر این، درگیری در قسمت شرقی اوکراین باعث مهاجرت اجباری به هر دو روش شده است.
روسیه چگونه به عنوان یک کشور مقصد رتبهبندی میشود؟ در طی ۲ دههی اخیر با ظهور پوتین و رویکرد اقتدارگرایانه وی نسبت به سیاست، امیدهای روسیهی مترقی و آزاد کاهش یافته است. و در حالی که روسیه به اصلیترین منبع تأمین انرژی اتحادیهی اروپا تبدیل شده است که باعث ترقی شالودهی صنعتی آن کشور میشود، اقتصاد مبتنی بر نفت روسیه را در برابر نوسانانت قیمت آسیبپذیر کرده است.
اما علاوه بر اقتصاد مبتنی بر کالاهای بیثبات (اگرچه تولید، فناوری، کشاورزی، و سایر صنایع نقش مهمی ایفا میکنند)، روسیه نگرشی خصمانه نسبت به مهاجران دارد. در حالی که ۶۷٪ روسها مخالف مهاجرت بیشتر هستند، فقط یونان (۸۲٪)، اسرائیل (۷۳٪)، مجارستان (۷۲٪)، و ایتالیا (۷۱٪) دارای درصدهای بیشتری هستند که خواهان سطوح پایینتر یا عدم مهاجرت هستند. اما باید در نظر داشته باشید که این یک پدیدهی رایج و جهانی است که از طریق موجهای مداوم پناهندگان گریزان از جنگ داخلی، گرسنگی، و تبعیض ایجاد شده است. به عنوان مثال، ۶۵٪ از مردم آفریقای جنوبی، که مدتهای طولانی مقصدی برای مردم سراسر آفریقا و همچنین خاورمیانه و حتی برخی از کشورهای اروپایی بوده است، خواهان کاهش مهاجرت هستند. و ۶۰٪ از مردم کنیا که شاهد تعداد زیادی پناهنده از سودان و رواندا و بوروندی و حتی اوگاندا بودهاند، آرزو میکنند که سطح مهاجرت در کشورشان کاهش یابد.
با توجه به اینکه مهاجرت در روسیه دارای ویژگیهای مشترکی با مهاجرت در کشورهایی فوقالذکر است – اقتصاد بیثبات اما نه به اندازهی یونان؛ ناسیونالیسم رو به رشد مانند مجارستان؛ درگیری با کشورهای همسایه مانند اسرائیل؛ بحران پناهندگان به دلیل جنگها و درگیریهای همسایه که منجر به مخالفت آنها با مهاجرت شده است، مانند کنیا- جای شگفتی نیست که نگرش آنها نسبت به مهاجران سختگیرانهتر شده است.
اما مشکل دیگری هم وجود دارد. روسیه میزان زاد و ولد پایین و نرخ مرگ و میر نسبتاً بالایی دارد (درصد قابل توجهی به دلیل اعتیاد به الکل در مردان). جمعیت روسیه بدون مهاجرت در یک نسل دچار سقوط جدی خواهد شد. دولت پوتین برای مقابله با این روند سیاستهایی را تصویب کرده است و این سیاستها حداقل در کاهش نرخ مرگ و میر و افزایش نرخ تولد موفق عمل کردهاند، اگرچه جمعیت روسیه یا پایدار است و یا در حال کاهش است و از سالی به سال بعد بندرت افزایش مییابد.
این بدان معناست که ادعا میشود افزایش سطح مهاجرت بخشی از برنامهی جدید پوتین است. با این وجود، مهاجرت عمدتاً بر این موضوع متمرکز است که اقوام روسی از جمهوریهای شوروی سابق به این سرزمین مادری برگردانده شوند. با این وجود، این سیاست وعدهی سطوح بالاتری از مهاجرت از سراسر جهان و تابعیت بیشتر به افرادی میدهد که ۵ سال در روسیه زندگی کردهاند، برای یادگیری زبان روسی تلاش کردهاند، و هیچ سابقهی کیفری ندارند.
روشی خوب برای درک مهاجرت به روسیه این است که نگاهی به دو نمودار داشته باشیم: نمودار اول در مورد ۱۰ کشور برتر منبع مهاجرت است؛ نمودار دوم، جزئیات مربوط به ۲۰ کشور مبدأ برتر را نشان میدهد. این نمودار تضادی جالب است.
جمعیت مهاجر روسیه بر اساس کشور مبدأ- ۱۲ میلیون مهاجر: اوکراین-ازبکستان-تاجیکستان-آذربایجان-مولداوی-قزاقستان-قرقیزستان-ارمنستان-بلاروس-چین
ترجمه نمودار: روسیه-۱۰ کشور برتر منبع مهاجرت (اعداد به هزار)
کشور مبدأ | جمعیت مهاجر | کشور مبدأ | جمعیت مهاجر |
---|---|---|---|
اوکراین | ۲,۶۵۱,۰۰۰ | قزاقستان | ۵۷۵,۰۰۰ |
ازبکستان | ۲,۳۳۵,۰۰۰ | قرقیزستان | ۵۵۲,۰۰۰ |
تاجیکستان | ۱,۱۰۵,۰۰۰ | ارمنستان | ۵۱۵,۰۰۰ |
آذربایجان | ۶۱۰,۰۰۰ | بلاروس | ۴۹۹,۰۰۰ |
مولداوی | ۵۸۶,۰۰۰ | چین | ۲۷۳,۰۰۰ |
همه ده کشور برتر، به جز چین، جزو جماهیر شوروی سابق هستند. اکنون به ۲۰ کشور منبع برتر باقیمانده نگاهی بیاندازیم: آلمان-افغانستان-ایالات متحدهی آمریکا- ترکیه-فنلاند-ویتنام-ایتالیا-فرانسه-اسپانیا
ترجمه نمودار: ۲۰ کشور منبع برتر باقیمانده (اعداد به هزار)
اگر خوش بین هستید و احساس میکنید روزی روسیه به کشور دموکراتیکتر و با استبداد کمتر تبدیل میشود، شاید این نمودار دوم به آینده اشاره کند. در حالی که نمودار اول به گذشته اشاره دارد. بله، نزدیک به ۱۲ میلیون مهاجر رقم قابل توجهی است (به عنوان درصد کمی از جمعیت روسیه). اما بسیاری از این افراد از نظر قومی روس هستند. هنگامی که روسیه قادر و مایل به پذیرش تنوع باشد، شاید یکی از مقاصد جالبتر برای مهاجران جهان را ارائه دهد. در حال حاضر، این یک هدف است و هنوز به واقعیت تبدیل نشده است.
- اطلاعات کامل راجب مهاجرت به روسیه
۳- آلمان – بیش از ۱۲ میلیون مهاجر
هیچ کس انتظار این تعداد مهاجرانی – که بسیاری از آنها پناهنده هستند – که آلمان طی چند سال گذشته دریافت کرده است را نداشت. بله، آلمان غربی پس از جنگ بیش از ۵۰ سال پیش مرزهای خود را به روی کارگران مهاجر از ترکیه و اروپای جنوبی و جاهای دیگر باز کرده است. اما میزان مهاجرت طی چند سال گذشته برای آلمانی ها اندکی زیاد بوده است و در برخی از بخشهای جامعهی آلمان واکنشهای قابل پیشبینی به همراه داشته است
لایحهی جدیدی که توسط پارلمان آلمان تصویب شده است دارای دو هدف اصلی است:
با توجه به اینکه قبلا بسیاری از پناهگاهها با شکست مواجه شدهاند یا پروندههای پناهندگی هرگز منجر به اخراج (دیپورت) نشدهاند، تعداد اخراجها را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
- در همین زمان، بازار کار آلمان به روی کارگران ماهر که از خارج کشور میآیند باز میشود. در حقیقت، طبق پیشنویس قانون، کارفرمایان در آلمان قبل از ارائهی شغلی به یک کارگر مهاجر از کشوری غیر از اتحادیهی اروپا، دیگر نیازی نیست که اثبات کنند هیچ شهروند آلمانی یا اهل اتحادیه اروپا برای انجام آن شغل دردسترس نبوده است. این معادل موفقیت در ارزیابی تأثیر بازار کار (LMIA) در کانادا است.
- کارگرانی که شغلی به آنها پیشنهاد میشود، میبایست آموزشهای شغلی و فنی داشته باشند. به عبارت دیگر، قانون جدید با هدف تسهیل یافتن شغل در آلمان برای کارگران ماهر خارجی است.
بنابراین، حتی اگر ۵۸٪ آلمانیها معتقد باشند که مهاجران کمتر و یا اصلا هیچ مهاجری نباید مجوز ورود داشته باشند، در حالی که تنها ۱۰٪ معتقدند که مهاجران بیشتری باید اجازهی ورود داشته باشند، قانون کار واقعی که توسط مجلس ارائه میشود حاکی از تمایل به رسیدگی به موضوع مهاجرت است. به یاد داشته باشید که تخمین زده میشود آلمان بیش از ۱۲ میلیون مهاجر مقیم در این کشور دارد. در حالی که جمعیت آلمان بالغ بر ۸۰ میلیون نفر است، این رقم هنوز هم درصد قابل توجهی است که به ۱۵٪. میرسد.
باید نگاهی به چگونگی واکنش کارفرمایان و اتحادیههای تجاری آلمان به این قانون شود، اما اقتصاد آلمان همچنان قویترین اقتصاد در اتحادیهی اروپاست و نیروی کار صنعتی ماهر آن مایهی حسادت سیاستمداران در سراسر جهان است. اکنون وظیفهی صاحبان مشاغل و رهبران اتحادیه است که تمام تلاش خود را انجام دهند تا تازه واردان ماهر در دستگاههای منظم موجود در اقتصاد آلمان وارد شوند.
اما تاریخ مهاجرت آلمان در ۵۰ سال گذشته امیدوارکننده است. آنها به تدریج بیشتر از سایر کشورهای اروپایی پناهندگان و اقوام آلمانی را از اروپای شرقی دریافت کردهاند. نگرانیهای موجود در مورد پناهندگان در آلمان قابل درک است. در سال ۲۰۱۵، آنها حدود ۹۰۰۰۰۰ پناهنده گرفتند و بیش از ۱۵ میلیارد یورو صرف خدمات اجتماعی برای آنها کردند. و به یاد داشته باشید که آلمان در دهه ۱۹۹۰ میلیاردها صرف ادغام آلمان شرقی سابق به نیمهی دموکراتیک غربی کرد. اما در نهایت به مرحلهی عمل رسید.
بنابراین، چالش فعلی عبارت است از ادغام پناهندگان و جمعیت مهاجر متنوعتر در جامعهای که همواره منظم و دارای ریشههای عمیق زبانی و فرهنگی بوده است.
ادارهی فدرال مهاجرت و پناهندگان آلمان اظهار داشت که با داشتن عنوان اقامت (مجوز اقامت) و ۵ سال اقامت قانونی در کشور شاید واجد شرایط اقامت دائم یا مجوز اقامت در آلمان شوید. شرایط پایه برای واجد شرایط بودن برای مجوز اقامت عبارتند از:
- بتوانید وضعیت معیشت خود را بدون کمک دولتی تأمین کنید.
- سهم اجباری بیمهی بازنشستگی آلمان (مانند OAS یا CPP در کانادا) را به مدت حداقل ۶۰ ماه پرداخت کرده باشید (این بدان معناست که شما باید حداقل ۵ سال به صورت قانونی شاغل باشید).
- در زبان آلمانی دارای مهارت کافی باشید.
- دارای درکی پایه نسبت به جامعهی آلمان و سیستم حقوقی آلمان باشید.
- اجازهی کار داشته باشید.
- اقامت شما خطری برای امنیت عمومی و نظم اجتماعی محسوب نشود؛
- برای خود و خانوادهی خود که با شما زندگی میکنند، جای کافی برای زندگی داشته باشید.
- اما، اگر موارد زیر در مورد شما صدق میکند، شاید پس از مدت دو سال واجد شرایط مجوز اقامت باشید:
- از دانشگاه آلمان مدرک دانشگاهی داشته باشید، و
- شغل مناسبی در رشتهی خود داشته باشید
- در طول ۲ سال گذشته دارای عنوان اقامت برای اشتغال، کارت آبی اتحادیهی اروپا، یا عنوان اقامت برای خود اشتغالی داشته باشید
- مدرکی مبنی بر پرداخت حق بیمه قانونی به مدت حداقل ۲۴ ماه در اختیار داشته باشید.
میتوان متوجه شد که در عین حال که واکنش جدی نسبت به مهاجرت نامحدود در آلمان وجود دارد، در حال حاضر خود دولت در حال تنظیم مجموعهای از سیاستهای مهاجرتی انعطافپذیر و در عین حال نسبتاً دقیق است تا به مهاجرانی که دارای مهارتهای مناسب هستند اطمینان داده شود که میتوانند در جامعهی آلمان ادغام شوند.
بنابراین، اجازه دهید اعداد و ارقامی که جمعیت مهاجر عظیم آلمان را تشکیل میدهند را مرور کنیم:
جمعیت مهاجر آلمان بر اساس کشور مبدأ – ۱۲٫۱۶۵٫۰۸۳ مهاجر (تقریبی): ترکیه-لهستان-سوریه-رومانی-ایتالیا-کروواسی-یونان-بلغارستان-افغانستان-روسیه
ترجمه نمودار: جمعیت مهاجر آلمان (اعداد به هزار)
کشور مبدأ | جمعیت مهاجر | کشور مبدأ | جمعیت مهاجر |
---|---|---|---|
ترکیه | ۱,۴۷۶,۰۰۰ | کروواسی | ۳۹۶,۰۰۰ |
لهستان | ۸۶۰,۰۰ | یونان | ۳۶۳,۰۰۰ |
سوریه | ۷۴۶,۰۰۰ | بلغارستان | ۳۳۷,۰۰۰ |
رومانی | ۶۹۷,۰۰۰ | افغانستان | ۲۵۷,۰۰۰ |
ایتالیا | ۶۴۴,۰۰۰ | روسیه | ۲۵۴,۰۰۰ |
همانطور که ملاحظه میشود، بیشتر این کشورها از جنوب اروپا هستند. اما، ترکیه دهها سال است که کارگرانی را به آلمان میفرستد، در حالی که سوریه و افغانستان با توجه به درگیریهای مداوم در هر دو کشور، بیشتر منبع پناهندگان هستند نه کارگران ماهر.
خلاصه اینکه، آلمان دارای بحران پناهندههاست که باید با آن مقابله کند، اما اگر پناهندهها آلمانی باشند، راهی برای آن پیدا خواهند کرد. بدون شک برای آن دسته از مهاجرانی که کارگر ماهر و دارای مهارت و آموزش هستند، به ویژه برای افرادی که از مؤسسات تحصیلات تکمیلی آلمان فارغالتحصیل شدهاند، فرصتهایی وجود دارد.
۲- عربستان سعودی – ۱۲٫۲ میلیون مهاجر
بحث بر سر این است که آیا عربستان سعودی واقعاً در شمارهی دو قرار دارد، اما طبق گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۷ که ما از آن به عنوان مبنایی برای تعداد مهاجرت کلی استفاده میکنیم، در آن زمان حدود ۱۲٫۲ میلیون مهاجر در عربستان سعودی زندگی میکردند. این آمار عربستان سعودی را قبل از آلمان قرار میدهد و با توجه به اینکه جمعیت این کشور در حال حاضر ۳۳ میلیون نفر است، مهاجران حدود ۳۷٪ از جمعیت فعلی را تشکیل میدهند. این رقم به اندازهی امارات متحدهی عربی بالا نیست، اما تقریباً دو برابر درصد مهاجران در کاناداست.
حداقل از لحاظ جمعیت، به عربستان سعودی به عنوان کشوری بزرگتر از امارات متحدهی عربی بنگرید. همان روند اجتماعی و اقتصادی که باعث شده امارات متحدهی عربی برای اکثر مشاغل سطح متوسط و پایین وابسته به نیروی کار خارجی باشد در عربستان سعودی نیز وجود دارد. در حقیقت، در دههی ۱۹۴۰ این عربستان سعودی بود که متوجه شد برای بهرهبرداری از ذخایر حیرتآور نفتی که در دههی ۱۹۳۰ در سرزمین خود کشف کردند، مجبورند متخصصان مورد نیاز را وارد کنند. میتوان گفت که امارات متحدهی عربی مانند سعودی عمل کرده است، و حتی به مراتب بیشتر.
با این وجود، جامعه سعودی نسبت به برادران کشورهای خلیج فارس خود محافظهکارتر است. به ویژه، کارگران خارجی باید با آنچه که به آن سیستم کفاله (kafala) گفته میشود منطبق شوند؛ در این سیستم آنها باید یک حامی سعودی پیدا کنند که واجد شرایط کار باشد و باید مجوز حامی مالی سعودی خود را برای ورود و خروج از کشور بدست آورند. این یک تفاوت قابل توجه با امارات متحدهی عربی است که در آن حقوق کارمندان بیشتر با قوانین حقوق کار در سایر کشورها مطابقت دارد.
آنچه به آن کارت اقامت گفته میشود به خارجیها داده میشود که فقط به خارجیهای دارای حامی عربستانی داده میشود. بنا بر گزارشات، هیچ حق اقامت دائمی در عربستان سعودی برای خارجیها وجود ندارد. همچنین، اگر شغل یک فرد خارجی خاتمه یابد، باید کشور را ترک کرده و مجدداً برای ویزا و کارت اقامت اقدام کنند.
اما، در ویزای جدیدی که اخیراً برای افراد دارای بودجهی کافی صادر شده است، شکل جدیدی از مجوز اقامت وجود دارد:
اقامت ویژهی سعودی:
این اقامت به مهاجران اجازه میدهد تا بدون نیاز به یک اسپانسر عربستانی، در عربستان سعودی زندگی و کار کنند و صاحب مشاغل یا املاک خود باشند. دو نوع اقامت ویژه وجود دارد:
- مدت نامحدود با هزینهی ۲۱۳،۰۰۰ دلار آمریکا
- مدت زمان محدود با هزینهی ۲۶،۶۶۰ دلار در سال.
اغلب گزارشهایی در مورد سوء استفاده از کارگران خارجی به ویژه کارگران مستخدم گزارش شده است، و در پاسخ به این مشکلات در چند سال گذشته اصلاحاتی در قوانین کار عربستان انجام شده است، اما حقوق کارگران در عربستان سعودی مانند حقوق کارگران در امارات متحدهی عربی به خوبی تنظیم نشده است. علاوه بر این، مانند امارات طرح سعودیسازی با هدف کاهش بیکاری در بین عربستانیهایی که مایل به کار یا دارای توانایی کار نیستند وجود دارد. با این وجود، مردم از سراسر جهان همچنان مهاجرت میکنند و به عنوان مقیم زندگی میکنند و در اقتصاد عربستان سعودی کار میکنند.
اعداد و ارقام به شرح زیر است: جمعیت مهاجر عربستان سعودی بر اساس کشور مبدأ – ۱۲٫۲ میلیون مهاجر
کشور مبدأ | جمعیت مهاجر | کشور مبدأ | جمعیت مهاجر |
---|---|---|---|
هند | ۴,۰۰۰,۰۰۰ | فیلیپین | ۱,۱۰۰,۰۰۰ |
مصر | ۲,۹۰۰,۰۰۰ | بنگلادش | ۱,۰۵۰,۰۰۰ |
سوریه | ۲,۵۰۰,۰۰۰ | سریلانکا | ۶۵۰,۰۰۰ |
پاکستان | ۱,۵۵۰,۰۰۰ | سودان | ۵۵۰,۰۰۰ |
اندونزی | ۱,۵۰۰,۰۰۰ | اردن | ۲۶۰,۰۰۰ |
لطفاً توجه داشته باشید: اینها فقط تخمین هستند. توجه داشته باشید که اعداد و ارقام بیش از ۱۲٫۲ میلیون نفر است، زیرا بعضی از دادهها مربوط به سالهای مختلف هستند و چون فقط حدود ۳٪ از مهاجران به عربستان سعودی بیش از ۶ سال در آنجا ماندند، به این معنی که اعداد بسیار متغیر است.
اگر در مورد نوع جامعهای که میخواهید در آن زندگی کنید کاملاً مطمئن باشید – حتی به عنوان یک خارجی منزوی که در محوطههای محصور زندگی میکند – شاید به خوبی احساس کنید که فرصتهای پادشاهی از دست نمیرود. اما عربستان سعودی دارای دموکراسی نیست و حتی وانمود نمیکند که دموکراسی دارد. عربستان سعودی دارای نظام پادشاهی و بسیار محافظهکار است.
۱- ایالات متحدهی آمریکا – ۵۰ میلیون مهاجر
در حالی که حرکت انسانها برای شروع دوباره به سمت سرزمینهای جدید به قدمت عبور موسی از دریای سرخ است، در حقیقت این ایالات متحدهی آمریکاست که ایدهی توانایی شروع دوبارهی زندگی و ساخت آینده برای خود و خانوادهتان در آن محقق میشود.
این کشور بزرگترین اقتصاد جهان است. این کشور دارای دموکراسی در جمهوری با تفکیک قدرت بین کنگره، دستگاه اجرایی، و دستگاه قضایی است. این کشور به تعیین هنجارهایی برای قضاوت در مورد بهترین مقصد برای سفر به ما کمک کرد، و بر قانون اساسی در سراسر جهان تأثیرگذار بود. بله، به عنوان ابرقدرتی بزرگ، در درگیریهای بسیاری در سراسر جهان نیز درگیر بوده است. بله، مردم عاشق این هستند که به خطاهای این کشور اشاره کنند. اما جای شگفتی نیست که آمریکا – همانطور که خودشان با اختصاص اسم دو قاره برای خود آن را آمریکا مینامند- مقصد شماره یک برای مهاجران محسوب میشود؟
براساس نظرسنجی سازمان ملل و آمار مهاجرت ایالات متحدهی آمریکا، در حال حاضر بین ۴۵ تا ۵۰ میلیون مهاجر (قانونی و غیرقانونی) در ایالات متحده هست. اجازه دهید آمار و ارقام را بررسی کنیم:
جمعیت مهاجر ایالات متحدهی آمریکا بر اساس کشور مبدأ – ۴۵-۵۰ میلیون مهاجر: مکزیک-هند-چین-فیلیپین-ال سالوادور-ویتنام-کوبا-جمهوری دومینیکا-کرهی جنوبی-گواتمالا
ترجمه نمودار: جمعیت مهاجر ایالات متحدهی آمریکا (اعداد به هزار)
کشور مبدأ | جمعیت مهاجر | کشور مبدأ | جمعیت مهاجر |
---|---|---|---|
مکزیک | ۱۱,۶۰۰,۰۰۰ | ویتنام | ۱,۳۵۵,۰۰۰ |
هند | ۲,۴۵۰,۰۰۰ | کوبا | ۱,۲۷۵,۰۰۰ |
چین | ۲,۱۳۰,۰۰۰ | جمهوری دومینیکا | ۱,۱۰۰,۰۰۰ |
فیلیپین | ۱,۹۴۵,۰۰۰ | کرهی جنوبی | ۱,۰۵۰,۰۰۰ |
ال سالوادور | ۱,۳۹۰,۰۰۰ | گواتمالا | ۹۵۰,۰۰۰ |
همانطور که انتظار میرفت، این کشور گروهی از کشورهایی متنوع است، که آسیا و آمریکای لاتین همهی ۱۰ مکان برتر را دربرمیگیرند (و کانادا در شماره ۱۱ درست زیر گواتمالا قرار دارد). اما حقیقت بارز این است که مکزیک درصد بسیار بالایی از مهاجران به ایالات متحده را داراست، و این نشان دهندهی مهاجرت قانونی و غیرقانونی از مرزهای جنوبی است که به تسریع بحث مهاجرت شدید در دولت ایالات متحدهی امریکا و سراسر کشور کمک کرده است.
یعنی همانند بسیاری از نقاط جهان، اکنون مهاجرت به موضوعی داغ تبدیل شده است، و رئیس جمهور ترامپ لحن پوپولیستی (مردمگرایانه) و ملیگرایانه میخواهد مهاجرت غیرقانونی را به صورت چشمگیری کاهش دهد – بخش اعظم این مهاجرت در مرز جنوبی این کشور با مکزیک است اما درصد بسیار بالایی از آن شامل ویزا با اقامت اضافی است- ضمن این که او میخواهد مهاجرت قانونی در مواردی مانند ویزاهای H1-b که از طریق آن کارگران فنی ماهر را به کشور میآورند را کاهش دهد. و ترامپ در تلاش برای اتخاذ سیستم مهاجرتی مبتنی بر امتیاز به سبک کانادایی / استرالیا در ایالات متحدهی امریکا، با دموکراتها و حتی برخی از جمهوریخواهان درگیر شده است. متأسفانه، توئیتهای تهاجمی و سخنان متغیر وی فعلاً این کار را به امری نامشخص تبدیل کرده است. از سوی دیگر، دموکراتها خواستار سیاست مهاجرتی بسیار آزاد و انعطافپذیر هستند، به ویژه در مورد پناهندگان و مهاجران غیرقانونی یا بدون مدارک از آمریکای لاتین و جاهای دیگر.
اگر هنوز در حال خواندن این مقاله هستید، مطمئناً به مهاجرت قانونی علاقهمند هستید و به این موضوع علاقه ندارید که آیا ICE (اعمال مهاجرت و گمرک ایالات متحده) با شهرهای به اصطلاح پناهدهنده مانند سان فرانسیسکو تطابق دارد یا خیر. و به خاطر داشته باشید که در حال حاضر اقتصاد ایالات متحدهی آمریکا در حال شکوفایی است. نرخ بیکاری در پایینترین سطح در ۵۰ سال اخیر است و میزان مشارکت کارگران بالاست. بله، جنگهای تجاری و محدود شدن نرخ بهرهی فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) ابرهایی در افق اقتصادی هستند. اما در حال حاضر، صاحبان مشاغل در آمریکا به راحتی استخدام میکنند. بنابراین، سؤال این است: ممکن است چه تغییراتی در سیستم ویزای ایالات متحدهی آمریکا رخ دهد – به ویژه گرین کارت که به شما اقامت دائم اعطا میکند؟
پرزیدنت ترامپ در آوریل سال ۲۰۱۸ یک دستورالعمل اجرایی امضا کرد – قانون یا آییننامهای که به موجب آن شعبهی اجرائی به آژانسها و ادارات تحت کنترل خود مانند وزارت خارجه یا مهاجرت و گمرک و غیره اجازه میدهد- قانونی تحت عنوان “آمریکا را بخرید، برای آمریکا هزیه پرداخت کنید” که باعث شده است تا دریافت ویزای H-1b برای کارگران خارجی که دارای مدرک دانشگاهی (اعم از کارشناسی و کارشناسی ارشد) هستند دشوارتر شود.
مسیر عادی برای اقامت دائم (گرین کارت) اینگونه بوده است که باید با ویزای دانشجویی خارجی (F-1) شروع کنید، سپس پیشنهاد شغلی از یک شرکت فناوری دریافت کنید و ویزای H-1b را اخذ کنید و در نهایت واجد شرایط گرین کارت شوید. متأسفانه، شانس شما برای اخذ ویزای H-1b به دلیل این حکم تا حدودی کاهش یافته است. با این وجود، به یاد داشته باشید که همیشه برای ظرفیت موجود در قرعهکشی (لاتاری) که دولت آمریکا هر سال برای اختصاص سهمیهی سالانهی ویزاهای H-1b برگزار میکند، رقابت زیادی وجود دارد.
- اطلاعات کامل راجب مهاجرت به آمریکا