آشپزخانه زیبا

آشپزخانه و وسایل داخل آن به انگلیسی، ساخت جمله و اصطلاحات

گاما

آشپزخانه به انگلیسی می شود kitchen (کیچِن یعنی در تلفظ، t خوانده نمیشه) مثلا بخواهید بگویید مادرم در آشپزخانه است My mother is in the kitchen یا بگویید او در آشپزخانه است She/He is in the kitchen بگویید آشپزخانه ما بزرگ است باید گفت آشپزخانه ما بزرگ است. 

در این مطلب عبارات مرتبط با اشپزخانه، روش استفاده از آن در انگلیسی و نکات جالب را با هم مرور می کنیم:

نوع کلمه: اسم (NOUN)

وسایل داخل آشپزخانه به انگلیسی

در تصویر زیر همه وسایل رایج داخل آشپزخانه آورده شده اند و بعدش هم بصورت متنی اگر نیاز دارید:

 


English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!


 

وسایل درشت آشپزخانه

وسایل ریزتر آشپزخانه به انگلیسی

1. Knife – چاقو
2. Cutting board – تخته برش
3. Mixing bowl – کاسه مخلوط کننده
4. Measuring cups – فنجان‌های اندازه‌گیری
5. Measuring spoons – قاشق‌های اندازه‌گیری
6. Whisk – قاشق مخلوط کن
7. Spatula – سابلمه
8. Wooden spoon – قاشق چوبی
9. Tongs – دسته‌ی چنگالی
10. Grater – رنده
11. Peeler – قشاره
12. Colander – سینی روان کننده
13. Sieve – سرند
14. Blender – مخلوط کن
15. Food processor – فرآورنده غذا (میکسر)
16. Rolling pin – چوب آرد گرفتن
17. Oven mitts – دستکش فر
18. Baking sheet – نان خلال
19. Saucepan – قابلمه کوچک
20. Frying pan – ماهیتابه

این فقط چند مثال است و بسته به کارها و سلیقه‌های آشپزی خاص، وسایل دیگری در آشپزخانه وجود دارند.

تعریف لغت kitchen

1- a place (such as a room) with cooking facilities   محلی ( مانند اتاق) با امکانات پخت و پز

2-the personnel that prepares, cooks, and serves food   تمام کارکنانی که وظیفه تهیه و پخت و سرو غذا را به عهده دارند

3-CUISINE   آشپزی

حتما بخوانید: ضروری ترین اصطلاحات انگلیسی که باید بلد باشید

آیا می دانستید؟

به محلی که در آن پخت و پز (یا به زبان انگلیسی «cook» که معادل واژه «پخت و پز» است) انجام می گیرد «kitchen» می گویند. با اینکه این دو کلمه «cook » و «kitchen» در حروف زیادی مشترک نیستند، جالب است بدانید این دو واژه همریشه هستند. هر دو لفظ ریشه در کلمه لاتین « coquere»، که به معنای «پختن» است، دارند. براحتی می توان ارتباطی را بین دو لغت « coquere » و « cook  » دید، اما تاریخچه واژه « kitchen  » کمی پیچیده تر است.

در ابتدا، از لفظ « coquere »، که «فعل» است، واژه « coquina» ساخته شد. این کلمه که یک «اسم» است در «لاتین کلاسیک متأخر» متداول بوده و به معنای «آشپزخانه» است. سپس این کلمه نوظهور با تغییرات اندکی تبدیل به «cycene» شد، که در «انگلیسی باستان» متداول بوده؛ بعدها این واژه اخیر به شکل « kichene  » در «انگلیسی میانه» درآمد، و سرانجام منجر به ساخت لغت « kitchen» در «انگلیسی مدرن» شد.

چند مثال برای طریقه استفاده از لغت « kitchen » در جمله:

  • They want a house with a large kitchen.   آنها خانه ای با آشپزخانه بزرگ می خواهند
  • Bassett remembers the happier times with his ex, including dancing in the kitchen, swimming in the pool, playing piano together and sharing wine in the bathtub.   باست یادش هست که چه خاطرات شیرینی با همسر قبلی اش داشت؛ آنها در آشپزخانه با هم می رقصیدند و در استخر شنا می کردند و با همدیگر به نواختن پیانو مشغول می شدند و در وان حمام شراب می نوشیدند
  • That memory, for me, is best kept alive in the kitchen.   آن خاطره در آشپزخانه بهتر از جاهای دیگر برای من زنده می شود

حتما دانلود کنید: 4 تا از بهترین مترجم های انگلیسی به فارسی

به چند عبارت زیر که در آنها از واژه « kitchen» استفاده شده است توجه کنید:

معنی

لغت

مطبخ یا آشپزخانه

( لغت «cloud kitchen» یا «ghost kitchen» یا «dark kitchen» به مکانی مانند رستوران اطلاق می شود که در آن فقط «غذای بیرون بر» می پزند و فرق آن با رستوران این است که غذا را سرو نمی کنند.)

cloud kitchen
همه چیز غیر از ظرفشویی

everything but the kitchen sink

مطبخ

dark kitchen
مطبخ

ghost kitchen

(ضرب المثل) اگر طاقت دشواری ها و سختی های کاری را نداری، بهتر است هر چه زودتر ترکش کنی یا: جگر شیر نداری سفر عشق مرو.

if you can’t stand/take the heat, get out of the kitchen
کابینت آشپزخانه

kitchen cabinet

باغچه سبزی کاری

kitchen garden
تلّ آشغال مربوط به آشپزخانه

kitchen midden

دستمال آشپزخانه

kitchen paper
سربازان آشپزخانه

kitchen police

دستمال آشپزخانه

kitchen roll
ظرفشویی

kitchen-sink

حوله آشپزخانه

kitchen towel
ظرفشویی

kitchen unit

غذاخوری خیریه

soup kitchen

اولین مفهوم واژه kitchen در بدو پیدایش

این واژه تا قبل از قرن دوازدهم فقط در معنای نخستین، که قبلا ذکر شد یعنی همان کیچن استفاده می شده است.

تاریخچه و ریشه شناسی واژه kitchen

این واژه صورت تغییر یافته لغت « kichene » است که در انگلیسی میانه مستعمل بوده. این واژه اخیر هم ریشه در کلمه « cycene» دارد که در انگلیسی باستان متداول بوده. این واژه، به عبارتی « cycene »، شکل ویرایش یافته واژه « coquina » است که در لاتین کلاسیک متأخر رایج بوده. خود این لفظ هم ریشه در واژه لاتین « coquere  »، به معنای «پختن»، دارد.

دانلود کنید:  دانلود متن های کوتاه انگلیسی و کاربردی 

20 واقعیت فوق العاده جالب آشپزخانه ای

1- برای اینکه هنگام خرد کردن پیاز چشمانتان نسوزد، آن را زیر آب سرد بگیرید و خرد کنید، یا قبل از خرد کردن آن را برای مدت کوتاهی در فریزر بگذارید.

2- هنگام پخت ژامبون معمولاً گوشه های آن بر می گردد؛ برای اینکه ژامبونتان یکنواخت بماند، آنها را در سینی شیرینی پزی پهن کنید و سپس درون فر قرار دهید. ژامبون ها را طوری کنار هم قرار دهید که روی همدیگر نیفتند. دمای فر را روی 400 درجه تنظیم کنید. اگر می خواهید ژامبون برشته شود، اجازه دهید به مدت 30 دقیقه بپزد، اما برای پخت ژامبون نرم تر 20 دقیقه زمان کافی است. با این کار از کثیف شدن صفحه اجاق گاز هم جلوگیری می شود.

3- استفاده از آبلیموی تازه بوی پیاز را از دستانتان به خوبی رفع می کند.

4- برای اینکه نمک از نمک دان به راحتی سرازیر شود، مقداری برنج خام در نمک دان بریزید.

5- با تکه های یخ می توان تیغه زباله خردکن را تیز کرد. («زباله خرد کن» دستگاهی است که در برخی از کشورها در قسمت ظرفشویی نصب می شود که پسماند غذاها را ریز می کند تا براحتی از لوله ها عبور کند.)

6- برای جدا کردن لیوان هایی که در همدیگر گیر کرده اند، ابتدا لیوان را از آب سرد پر کنید و سپس در آب داغ قرار دهید.

7- برای تمیز کردن قابلمه های سرامیکی، از قرص های تمیزکننده دندان مصنوعی استفاده کنید. بدین منظور، قابلمه را از آب پر کنید و چند عدد قرص درون آن بیاندازد، و بعد از 30 الی 40 دقیقه آن را بشویید.

8- قبل از اینکه ازکباب پزتان استفاده کنید، سطح آن را با روغن های مخصوص بپوشانید تا موادغذایی به کباب پز نچسبد.

کاربردی: 20 اصطلاحات مربوط به غذا و آشپزی در زبان انگلیسی

9- بهتر است برای سهولت در امر ادویه زدن، مقداری فلفل و شش برابر آن نمک را ترکیب کرد و در یک یک نمک دان خالی بزرگ ذخیره کرد.

10- خمیر شیرینی را، که هنوز پخته نشده، می توان در پوششی قرار داد و در یخچال به مدت24 ساعت حفظ کرد، و اگر در ظرف بدون منفذ و در فریزر نگهداری شود، مدت ماندگاری آن تا 9 ماه می رسد.

11- قالب های شیرینی پزی را قبل از استفاده در مقداری آرد یا پودر شکر فرو کنید، اما برای خمیر شیرینی شکلاتی، قالب ها را با پودر کاکائو بپوشانید، و سپس قالب ها را تکان دهید تا آرد یا پودر اضافی جدا شود.

12- هنگام تهیه مایه کیک شکلاتی، بهتر است به جای اینکه مغز پسته و بادام و … را همراه با مایه مخلوط کنید، آن ها را قبل از پختن کیکتان روی خمیر بپاشید تا مغزها ترد باقی بمانند و تر نشوند.

13- برای قطعه قطعه کردن مواد غذایی، ساده تر آن است که همان لحظه ای که زیر ماهیتابه را خاموش می کنید، روی محتوای درون ظرف را خط بیاندازید و بعد از اینکه مواد سرد شد از روی خطوطی که ایجاد کردید قطعات را برش دهید.

14- برای اینکه بفهمید ماکارانی پخته است یا خیر، مقداری از آن را بردارید و بین دو انگشتتان له کنید. اگر حالت چسبندگی پیدا کرد یعنی کاملا پخته است.

15-موقع سرخ کردن گوشت، اگر می خواهید گوشت به رنگ قهوه ای طلایی دربیاید، کمی پاپریکا روی آن بپاشید.

16- برای سهولت در پاک کردن ماهی، ابتدا مقداری سرکه روی پولک ها بمالید و سپس شروع به پاک کردن آن کنید.

17- هنگام کباب کردن ماهی، قاعده تجربی این است که به ازای هر 2.54 سانتی متر ضخامت ماهی هر طرف ماهی را به مدت پنج دقیقه بپزید، و قبل از کباب کردن، ابتدا سرتاسر ماهی را با روغن بمالید تا هنگام پخت رطوبت آن حفظ شود.

18- افزودن چند قطره آبلیمو به برنج در حال جوش باعث می شود دانه ها به هم نچسبند.

19- پای کدو تنبل، و سایر پای هایی که مواد تشکیل دهنده اصلی آن شیر و تخم مرغ و شکر و…است، زمانی پخته و جاافتاده است که قسمت میانی آن یک کمی تکان بخورد. پای های میوه ای هم زمانی آماده اند که لایه زیر و روی آن طلایی شده باشد و آبمیوه روی پای قل قل کند و تکه های میوه اش هم نرم شده باشند.

20- به کیک های خامه ای می توان، به طرز ماهرانه ای با یک حرکت ساده، ظاهر لطیف و خوشمزه ای داد؛ فقط کافی است روی آن را سشوار بکشید و اجازه دهید خامه آن کمی ذوب شود.

مرتبط و به کار بخور: حمام به انگلیسی، روش استفاده و عبارات مرتبط

زبانمهر

حتما بخوانید!

1 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

  • با سلام ، یکی از عکسهایتان در مورد وسایل آشپزخانه کاملاً شرح و ترجمه اشتباه داره. لطف کنید درس کنید

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست