خرید کردن بخش بزرگی از زندگی روزمره ماست. همه ما تقریباً هر روز چیزی میخریم؛ چه در سوپرمارکتها، داروخانهها، یا فروشگاههای دیگر. خرید میتواند در مکانهای مختلفی انجام شود: ممکن است در سفر به کشورهای دیگر به زبان انگلیسی حضوری خرید کنید یا از خانه خود به صورت آنلاین خرید کنید. ما در موقعیتهای مختلفی نیاز به خرید داریم.
آشنایی با عبارات انگلیسی مرتبط با خرید میتواند بسیار کمککننده باشد. این عبارات خرید را آسانتر و لذتبخشتر میکنند و به ما کمک میکنند که در فروشگاهها و بهصورت آنلاین با دیگران صحبت کنیم.
عبارات انگلیسی مرتبط با خرید کاربردی هستند و به ما کمک میکنند که چیزهایی که نیاز داریم را پیدا کنیم و سوالاتی درباره کالاهای مورد نظرمان بپرسیم. چه در سفر و چه به صورت آنلاین، این عبارات میتوانند تجربه خرید را بهبود بخشند.
۱۵ عبارت کاربردی برای خرید کردن به زبان انگلیسی
1-عبارت ?How much is this
برای پرسیدن قیمت یک کالا
مثالها:
- How much is this T-shirt? قیمت این تیشرت چقدر است؟
- Could you tell me how much this hat costs? میتوانید بگویید قیمت این کلاه چقدر است؟
- How much are these headphones? قیمت این هدفونها چقدر است؟
2-عبارت ?Do you have this in a different size/color
برای پرسیدن اینکه آیا کالا در سایز یا رنگ دیگری موجود است.
- Do you have this shirt in a larger size? آیا این پیراهن را در سایز بزرگتر دارید؟
- Do you have these pants in black? آیا این شلوار را به رنگ مشکی دارید؟
- Is this sweater available in red? آیا این سویشرت به رنگ قرمز موجود است؟
3-عبارت ?Can I try this on
برای درخواست امتحان کردن لباس قبل از خرید.
- Can I try on these shoes? میتوانم این کفشها را امتحان کنم؟
- Where are the fitting rooms to try this on? اتاق پرو کجاست تا این را امتحان کنم؟
- May I try this jacket on to see how it fits? میتوانم این ژاکت را امتحان کنم تا ببینم چگونه اندازه میشود؟
4-عبارت ?Is this on sale
برای پرسیدن اینکه آیا قیمت کالا کاهش یافته است (تخفیف خورده؟):
- Is this bag on sale? آیا این کیف در تخفیف است؟
- Are these earrings part of the sale? آیا این گوشوارهها شامل تخفیف هستند؟
- Is there a discount on this book? آیا این کتاب تخفیف دارد؟
اینها خیلی به کارتون میان: دانلود متن های کوتاه انگلیسی و کاربردی
5-عبارت I’m just looking, thanks
برای زمانی که هنوز قصد خرید ندارید.
- I’m just browsing, thanks. فقط دارم نگاه میکنم، ممنون
- Just looking for now, thank you. فعلاً فقط نگاه میکنم، ممنون
- I’m just checking out what’s available, thanks. فقط دارم میبینم چه چیزهایی موجود است، ممنون
6-عبارت ?…Where can I find
برای پرسیدن محل قرارگیری یک کالا در فروشگاه.
- Where can I find the children’s section? کجا میتوانم بخش کودکان را پیدا کنم؟
- Can you tell me where the electronics are? میتوانید بگویید بخش لوازم الکترونیکی کجاست؟
- Where are the kitchen supplies located? لوازم آشپزخانه کجا قرار دارند؟
7-عبارت ?Can I pay by card
برای پرسیدن اینکه آیا امکان پرداخت با کارت بانکی وجود دارد.
- Is credit card payment accepted here? آیا اینجا پرداخت با کارت اعتباری پذیرفته میشود؟
- Do you take cards, or is it cash only? آیا کارت قبول میکنید یا فقط پول نقد؟
- Can I use my debit card for this purchase? آیا میتوانم برای این خرید از کارت بانکی استفاده کنم؟
دانلود کنید: 100 درس مکالمات کاربردی روزمره (رایگان)
8- عبارت I’d like to return this
برای برگرداندن کالایی که خریداری کردهاید.
- This item wasn’t what I expected. I’d like to return it. این کالا آنطور که انتظار داشتم نیست. میخواهم آن را پس بدهم
- It turns out I don’t need this. Can I return it? مشخص شد که به این نیاز ندارم. میتوانم آن را پس بدهم؟
- I found a defect in this product and would like to return it. در این محصول نقصی پیدا کردم و میخواهم آن را پس بدهم
9- ?Is there a warranty on this product
برای پرسیدن اینکه آیا محصولی که خریداری میکنید ضمانت دارد.
- Does this laptop come with a warranty? آیا این لپتاپ با ضمانتنامه عرضه میشود؟
- What’s the warranty period for this washing machine? دوره ضمانت این ماشین لباسشویی چقدر است؟
- Can you tell me about the warranty for this camera? میتوانید در مورد ضمانت این دوربین توضیح دهید؟
10-عبارت ?…Could you help me find
برای درخواست کمک در پیدا کردن یک کالا در فروشگاه.
- Could you help me find gluten-free products? میتوانید به من کمک کنید محصولات بدون گلوتن را پیدا کنم؟
- I’m looking for organic teas. Could you guide me? به دنبال چایهای ارگانیک هستم. میتوانید راهنمایی کنید؟
- Could you help me find a gift for a 5-year-old? میتوانید به من کمک کنید یک هدیه برای کودک ۵ ساله پیدا کنم؟
3 دسته عبارات بسیار رایج دیگر:
ویدیوی واژگان و عبارات رایج خرید
اصطلاحات رایج در هنگام خرید:
کلمه/ عبارت | تلفظ فارسی | مثال | معنای فارسی |
Bargain hunting | بارگین هانتینگ |
During the sales I go bargain hunting with my friends! |
خرید با جستجوی کالاهای ارزان |
Do the shopping | دو دِ شاپینگ |
Jack and I generally do the shopping together on Saturday mornings. |
خریدهای روزمره انجام دادن |
Go shopping | گو شاپینگ |
She’s gone shopping – I’ve no idea when she’ll be back! |
به خرید رفتن |
Fitting room | فیتینگ روم |
Will you come with me to the fitting room? |
اتاق پرو |
I can’t afford it | آی کنت افورد ایت |
I’d love that jacket but I can’t afford it! |
توانایی مالی خرید آن را ندارم |
In stock/out of stock | این استاک / اوت آف استاک |
I’m afraid the color you want is out of stock. |
موجود/ناموجود |
It costs a fortune | ایت کاستس اَ فُرچِن |
Look at the price of that bag – it costs a fortune! |
قیمتش خیلی زیاد است |
It costs an arm and a leg | ایت کاستس اَن آرم اَند اَ لِگ |
The diamond ring cost an arm and a leg! |
خیلی گران است |
It’s a steal | ایتس اَ استیل |
At that price, it’s a steal! |
خیلی ارزان است |
It’s good value for money | ایتس گود وَلیو فور مانی |
The quality is excellent, so it’s good value for money. |
ارزش خرید دارد |
Price tag | پرایس تَگ |
I must find the price tag before trying it on. |
برچسب قیمت |
Receipt | رِسیپت |
If you keep the receipt, you’ll be able to exchange the article. |
رسید |
Refund | ریفاند |
You must produce the receipt if you want a refund. |
بازپرداخت |
Summer or Winter sales | سامر اُر وینتر سیلز |
I’ll wait for the winter sales to buy the coats. |
حراج تابستانی یا زمستانی |
Shop around | شاپ اَرَوند |
The Internet makes it easier to shop around. |
مقایسه قیمتها از فروشگاههای مختلف |
Shop assistant | شاپ اسیستنت |
The shop assistant was very patient. |
فروشنده |
Shop till you drop | شاپ تیِل یو دراپ |
You’ll shop till you drop, so wear comfortable shoes! |
خرید کردن تا خستگی زیاد |
Shopaholic | شاپاهالیک |
She’s a complete shopaholic! |
کسی که معتاد به خرید است |
Shopping spree | شاپینگ اسپری |
She went on a shopping spree after getting her bonus. |
خرید پرشور و خرج زیاد |
Shopping therapy | شاپینگ ترپی |
Shopping therapy can cheer up bored teenagers. |
خرید درمانی برای بهبود روحیه |
Spend money | اسپِند مانی |
We spent a lot of money on excursions during our trip. |
پول خرج کردن |
Splash out on something | اسپلش آوت آن سامتینگ |
He splashed out on a brand new car. |
خرج زیادی برای چیزی کردن |
Take something back | تیک سامتینگ بک |
She took the hair dryer back to the shop. |
پس دادن خرید |
That’s a bargain! | دَتس اَ بارگین |
That handbag is a bargain at that price! |
این خیلی ارزون و مناسب است |
That’s a bit pricey! | دَتس اَ بِت پرایسی |
Their clothes are a bit pricey. |
کمی گران است |
That’s dirt cheap! | دَتس دِرت چیپ |
80% off – that’s dirt cheap! |
خیلی ارزان است |
That’s a rip-off! | دَتس اَ ریپ آف |
$10 for an orange juice? That’s a rip-off! |
این خیلی گرانتر از قیمت واقعی است |
Window shopping | ویندو شاپینگ |
I can only go window shopping until I get paid. |
فقط تماشا کردن ویترینها بدون خرید |
این مطلب مکمل هست: عبارات و جملات خرید به زبان انگلیسی (100 تای رایج تر)
یک نمونه مکالمه انگلیسی در هنگام خرید:
Store clerk: Hello, can I help you find anything? فروشنده: سلام، میتونم به شما کمک کنم چیزی پیدا کنید؟
Customer: Yes, I’m looking for a blouse and some matching trousers. مشتری: بله، من به دنبال یک بلوز و شلوار ست هستم
Store clerk: Great. What color would you like? فروشنده: عالیه. چه رنگی دوست دارید؟
Customer: I’m looking for a white blouse and black trousers. They’re for an important job interview. مشتری: من به دنبال یک بلوز سفید و شلوار مشکی هستم. برای یک مصاحبه شغلی مهم است
Store clerk: Okay. Please follow me to the business apparel section. فروشنده: باشه. لطفاً همراه من به بخش لباسهای رسمی بیایید
Customer: Thanks for your help. مشتری: ممنون از کمکتون
Store clerk: It’s my pleasure. Do you see anything you like? فروشنده: خوشحالم که میتونم کمک کنم. چیزی که دوست دارید میبینید؟
Customer: Yes, that blouse looks nice. مشتری: بله، اون بلوز قشنگه
Store clerk: What size are you? فروشنده: سایز شما چنده؟
Customer: I’m a small. Now, let’s take a look at the pants. مشتری: من سایز کوچک هستم. حالا بیا به شلوارها نگاه کنیم
Store clerk: These are nice. Would you like to try them on? فروشنده: اینها قشنگ هستند. دوست دارید امتحانشون کنید؟
Customer: Do you have anything else? مشتری: چیز دیگهای هم دارید؟
Store clerk: Yes, we also have these trousers. فروشنده: بله، این شلوارها رو هم داریم
Customer: I like those, I’ll try those on. مشتری: اونها رو دوست دارم، امتحانشون میکنم
Store clerk: What are your measurements? فروشنده: اندازههای شما چنده؟
Customer: I have a 26″ waist and 32″ inseam. مشتری: دور کمر من بیست و شش اینچ و قد شلوار سی و دو اینچ هست
Store clerk: Here’s a pair. Would you like to try them on? فروشنده: این یه جفت هست. میخواهید امتحانشون کنید؟
Customer: Yes, where’s the fitting room? مشتری: بله، اتاق پرو کجاست؟
Store clerk: You can try them on over there. فروشنده: میتونید اونجا پروشون کنید
Customer: Thank you. tries the clothing on, walks out of the changing room to show the store clerk What do you think? مشتری: ممنون. لباسها را امتحان میکند و از اتاق پرو بیرون میآید نظرتون چیه؟
Store clerk: You look fantastic! I’m sure you’ll get that job! فروشنده: عالی به نظر میایید! مطمئنم که اون شغل رو میگیرید
Customer: Thanks! I’ll take them. مشتری: ممنون! میخرمشون
Store clerk: Would you like to pay by cash or by credit card? فروشنده: میخواهید با پول نقد یا کارت اعتباری پرداخت کنید؟
Customer: Credit card, please. Here’s my visa card. مشتری: کارت اعتباری لطفاً. این هم کارت ویزای من
Store clerk: Thank you. That will be $145. فروشنده: ممنون. مبلغش صد و چهل و پنج دلار میشه
مکمل این مطلب: مکالمه خرید به زبان انگلیسی (با مثال و ترجمه)
نتیجهگیری
آشنایی با عبارات و اصطلاحات انگلیسی مرتبط با خرید، بهویژه در خریدهای روزمره مانند لباس، تجهیزات یا حتی خرید آنلاین، میتواند بسیار مفید و کاربردی باشد. این اصطلاحات نهتنها به ما کمک میکنند تا کالاهای مورد نیاز خود را راحتتر پیدا کنیم، بلکه ارتباط بهتری با فروشندگان برقرار کنیم و از خدمات فروشگاهها به شکل مؤثرتری بهرهمند شویم.
از پرسیدن قیمت و موجودی کالاها گرفته تا درخواست پرو کردن و پرداخت، این عبارات میتوانند تجربه خرید را برای ما لذتبخشتر و مؤثرتر کنند، چه در سفر باشیم و چه در محیطهای مجازی.