کلمات بریتیش و آمریکن

لیست ۱۰۰ کلمه که در زبان انگلیسی بریتیش و آمریکن معنای متفاوت دارند

گاما

از تفاوت های جالب و مهم زبان انگلیسی در بریتانیا و ایالات متحده آمریکا استفاده از لغات شبیه به هم با معانی متفاوت است (بعضی لغات در این دو گویش معنای متضاد دارند).

لیست زیر شامل ۱۰۰ کلمه مرتب شده بر اساس الفبای انگلیسی است.

۱-appropriation – misappropriating – dispensing money

۱- بریتیش: اختلاس کردن/ آمریکن: توزیع پول

 


English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی چرب زبان، انگلیسی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان انگلیسی مثل بلبل حرف بزن!


 

۲- (British) Asian/ Asian (American) – someone whose family comes from South Asia – someone whose family comes from East Asia

۲- بریتیش: کسی که اصالتش برای آسیای جنوبی است./ آمریکن: کسی که اصالتش برای آسیای شرقی است.

۳- athlete – someone who does track and field events – a sportsman (generally)

۳- بریتیش: کسی که ورزش ها و رویداد های میدانی انجام می دهد./ آمریکن: ورزشکار (معمولا)

۴- bathroom – the place with a bath or shower – the place with a toilet

۴- بریتیش: مکانی با وان و دوش (حمام) / آمریکن: مکانی با توالت

۵- bill – what you get at the end of your meal in a restaurant that says how much you should pay (“the check” in American English) – paper money, as in “a five dollar bill” (“banknote” or “note” in British English)

۵- بریتیش: صورت حسابی که در رستوران دریافت می کنید و می گوید چقدر بابت غذا باید پرداخت کنید. (هم معنی “the check” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: پول کاغذی مانند اسکناس ۵ دلاری (هم معنی “banknote” یا “note” در انگلیسی بریتیش)

۶- biscuit – as in “chocolate biscuit” (“cookie” in American English) – a kind of savoury scone (as in “chicken and biscuits”)

۶- بریتیش: بیسکویت (هم معنی “cookie” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: نوعی گوشت خوشمزه مانند جوجه

۷- blow off – fart – blow someone off (similar to “stand someone up” in British English)

۷- بریتیش: باد معده / آمریکن: کسی را سر پا نگه داشتن یا بلند کردن (هم معنی ” stand someone up” در انگلیسی بریتیش)

۸- boob tube – a strapless top (“tube top” in American English) – the television

۸- بریتیش: تاپی که شانه ها و بازو ها را نمی پوشاند (هم معنی ” tube top” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: تلویزیون

۹- brackets – round brackets – square brackets

۹- بریتیش: پرانتز یا کمانک () / آمریکن: علامت قلاب []

۱۰- (legal) brief – documents given to a barrister about what to do in court – documents given to a court to show the arguments of one side

۱۰- (قانونی) بریتیش: اسناد ارائه شده به وکیل در مورد اینکه در دادگاه چه کار باید کرد/ آمریکن: اسنادی که به دادگاه داده می شود تا استدلالات یک طرف را نشان دهد.

۱۱- bum – bottom/ rear end/ buttocks – homeless person/ tramp

۱۱- بریتیش: پایین، عقب، باسن / آمریکن: فرد بی خانمان، ولگرد

۱۲- buzzard – a medium-sized hawk – a kind of vulture

۱۲- بریتیش: نوعی شاهین / آمریکن: نوعی لاشخور

۱۳- campsite – an area for people to camp in (“campground” in American English) – a place for a single tent (“pitch” in British English)

۱۳- بریتیش: اردوگاه (هم معنی “campground” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: مکانی برای برپا کردن چادر (هم معنی ” pitch” در انگلیسی بریتیش)

۱۴- casualty – someone who has been injured (as in “casualty department”) – someone who has been killed (as in “casualty figures”)

۱۴- بریتیش: کسی که مجروح شده (به عنوان “بخش سوانح “) / آمریکن: کسی که کشته شده (به عنوان “آمار تلفات “)

۱۵- chips – thick-cut hot fried potato, as in “fish and chips” (“French fries” or “fries” in American English) – thin, crispy snacks eaten cold from a bag, as in “potato chips” and “nacho chips” (“crisps” in British English)

۱۵- بریتیش: سیب زمینی سرخ شده داغ، مانند چیپس و ماهی (هم معنی “French fries ” یا ” fries” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: اسنک های ترد و سرد در یک کیسه، مانند چیپس سیب زمینی و چیپس ناچو (هم معنی ” crisps”در انگلیسی بریتیش)

۱۶- cider – an alcoholic drink that is similar to beer but made from apples (“hard cider” in American English) – a soft drink made from apples

۱۶- بریتیش: نوشیدنی الکلی شبیه به آبجو اما ساخته شده از سیب (هم معنی “hard cider ” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: نوشیدنی غیر الکلی ساخته شده از سیب

۱۷- (police) commissioner – professional head of the police (“chief of police” in American English) – person in charge of supervising the police force

۱۷- (پلیسی) بریتیش: رئیس حرفه ای پلیس (هم معنی “chief of police” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: مسئول نظارت بر نیروی پلیس

۱۸- commonwealth/ (The) Commonwealth – an association of mainly ex-British colonies/ the period after between the death of King Charles I in 1649 to the restoration of the monarchy in 1660 – a way of referring to American states and territories such as Puerto Rico

۱۸- بریتیش: کشور های مشترک المنافع بریتانیا، دوره ای پس از مرگ شاه چارلز اول در سال ۱۶۴۹ تا بازسازی سلطنت در سال ۱۶۶۰ / آمریکن: روشی برای اشاره به ایالت ها و سرزمین های آمریکایی مانند پورتوریکو

۱۹- constable – police officer – official who serves summonses (“bailiff” or “sheriff’s officer” in British English)

۱۹- بریتیش: افسر پلیس / آمریکن: مقام رسمی که احضاریه صادر می کند (هم معنی “bailiff” یا “sheriff’s officer” در انگلیسی بریتیش)

۲۰- cooker – stove in the kitchen for cooking (“range” in American English) – a person who cooks (“cook” in British English)

۲۰- بریتیش: اجاق گاز آشپزخانه (هم معنی “range” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: آشپز (هم معنی “cook” در انگلیسی بریتیش)

۲۱- corn(field) – wheat – maize (often called “sweetcorn” in British English)

۲۱- بریتیش: گندم / آمریکن: ذرت (در انگلیسی بریتیش “sweetcorn” نامیده می شود.)

۲۲- cot – a baby’s bed (“crib” in American English) – a foldable extra bed (like a camp bed)

۲۲- بریتیش: تخت خواب کودک (هم معنی “crib” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: تخت اضافی تاشو (مانند تخت خواب مسافرتی)

۲۳- cracker – Xmas cracker – yokel

۲۳- بریتیش: بیسکوییت شکلاتی/ آمریکن: نادان

۲۴- DC – Detective Constable (as in “DC Smith”) – District of Columbia (as in “Washington DC”)

۲۴- بریتیش: افسر کارآگاه مانند “DC Smith” / آمریکن: منطقه کلمبیا مانند “Washington DC”

۲۵- dormitory – a room for more many people, often with bunk beds, for example in a boarding school – a place where university students live (“halls” or “student halls” in British English)

۲۵- بریتیش: اتاقی برای افراد زیاد اغلب به همراه تختخواب دو طبقه به عنوان مثال در مدارس شبانه روزی / آمریکن: جایی که دانشجویان دانشگاه در آن زندگی می کنند (هم معنی “halls”یا “student halls” در انگلیسی بریتیش)

۲۶- entrée – the first course/ starter – the main course

۲۶- بریتیش: اولین دوره، شروع کننده / آمریکن: غذای اصلی

حتما بخوانید: آموزش تصویری فرمول، جمله سازی و اجزای جمله در زبان انگلیسی +فیلم

۲۷- faculty – the largest organization of a university, often consisting of several departments – professors and similar staff (“academic staff” in British English)

۲۷- بریتیش: بزرگ ترین سازمان یک دانشگاه که اغلب شامل چندین بخش است. / آمریکن: استادان و کارکنان دانشگاهی (هم معنی “academic staff” در انگلیسی بریتیش)

۲۸- fag – cigarette – a very non-PC insult for a homosexual

۲۸- بریتیش: سیگار / آمریکن: نوعی توهین به فرد هم جنس گرا

۲۹- faggot – a kind of meatball – a non-PC insult for homosexuals

۲۹- بریتیش: نوعی کوفته ی گوشتی/ آمریکن: نوعی توهین به هم جنس گرایان

۳۰- fancy dress – dressing up in a costume, e.g. for Halloween – formal wear such as a ball gown

۳۰- بریتیش: لباس بالماسکه مانند لباس روز هالووین/ آمریکن: لباس رسمی مانند لباس شب

۳۱- fanny – vagina/ vulva – buttocks (as in “fanny pack”)

۳۱- بریتیش: اندام جنسی زنان / آمریکن: باسن

۳۲- first degree – first degree burn – first degree murder

۳۲- بریتیش: سوختگی درجه ۱ / آمریکن: قتل درجه ۱

۳۳- first floor – the first floor above the ground (upstairs from the ground floor, “second floor” in American English) – the floor at ground level (“ground floor” in British English)

۳۳- بریتیش: طبقه ی اول بالای زیر زمین (هم معنی “second floor” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: طبقه هم سطح زمین (هم معنی “ground floor” در انگلیسی بریتیش)

۳۴- flapjack – a sweet snack mainly made of oats (like a “granola bar”) – pancake

۳۴- بریتیش: خوراکی شیرینی که عمدتا از جو دو سر درست شده است./ آمریکن: پنکیک

۳۵- football – footie/ soccer – American football

۳۵- بریتیش: فوتبال/ آمریکن: فوتبال آمریکایی

۳۶- gas – natural gas – gasoline (“petrol” in British English)

۳۶- بریتیش: گاز طبیعی/ آمریکن: بنزین (هم معنی “petrol” در انگلیسی بریتیش)

۳۷- go potty – go crazy – go to toilet (for a baby)

۳۷- بریتیش: دیوانه بازی درآوردن/ آمریکن: رفتن به توالت (برای کودک)

۳۸- to graduate – successfully finish a university first degree/ bachelor’s degree – successfully finish any academic level, e.g. “graduate from high school” (“finish” in British English)

۳۸- بریتیش: با موفقیت تمام کردن اولین دوره دانشگاه، مدرک کارشناسی/ آمریکن: با موفقیت هر سطح از تحصیلات آکادمیک را گذراندن مانند فارغ التحصیلی از دبیرستان. (هم معنی “finish” در انگلیسی بریتیش)

۳۹- grill – cook under heat (“broil” in American English) – cook on a hotplate/ barbecue

۳۹- بریتیش: طبخ تحت حرارت (هم معنی “broil” در انگلیسی آمریکن)، پختن روی اجاق بشقابی/ آمریکن: کبابی

۴۰- gym – gymnasium, the place where sports are done, including in school – gym class (“PE class” in British English)

۴۰- بریتیش: سالن ورزش، جایی که ورزش انجام می شود مانند مدرسه / آمریکن: کلاس تربیت بدنی (هم معنی “PE class” در انگلیسی بریتیش)

۴۱- hamper – a large basket for food, as in “picnic hamper” – a laundry basket

۴۱- بریتیش: یک سبد بزرگ برای غذا مانند سبد پیکنیک/ آمریکن: سبد شستشو

۴۲- hockey – field hockey, played on grass – ice hockey

۴۲- بریتیش: زمین هاکی، بازی روی چمن/ آمریکن: هاکی روی یخ

۴۳- homely – cosy (place) – plain or ugly

۴۳- بریتیش: دنج (مکان) / آمریکن: ساده یا زشت

۴۴- hood – the top of a convertible car – the cover of the engine (“bonnet” in British English)

۴۴- بریتیش: سقف خودروی کروکی/ آمریکن: پوشش موتور (هم معنی “bonnet” در انگلیسی بریتیش)

۴۵- hooker – a position in rugby – slang for a prostitute

۴۵- بریتیش: موقعیت در راگبی/ آمریکن: اصلاح عامیانه زن بدکاره

۴۶- jelly – a wobbly dessert, as in “jelly and ice cream” (“Jell-O” in American English) – a kind of jam without solid lumps of fruit in it (as in “peanut butter and jelly sandwich”)

۴۶- بریتیش: دسر مانند ژله یا بستنی (هم معنی “Jell-O” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: نوعی مربا بدون ترکیبات جامد میوه در آن مانند کره بادام زمینی

۴۷- jock – slang for a Scotsman – slang for an athlete

۴۷- بریتیش: اصطلاح عامیانه اسکاتلندی/ آمریکن: اصطلاح عامیانه برای ورزشکار

۴۸- jumper – sweater/ pullover – a kind of knitted dress

۴۸- بریتیش: ژاکت، پلیور/ آمریکن: نوعی لباس بافتنی

۴۹- knock up – get pregnant – wake someone up by knocking on their door

۴۹- بریتیش: باردار شدن / آمریکن: بیدار کردن کسی با ضربه زدن به در

۵۰- mad – crazy – angry

۵۰- بریتیش: دیوانه / آمریکن: عصبانی

۵۱- mean – miserly/ the opposite of generous – unkind/ nasty

۵۱- بریتیش: خسیس، مخالف بخشنده / آمریکن: نامهربان، تند و زننده

۵۲- medic – doctor/ internist – EMT/ paramedic/ military corpsman

۵۲- بریتیش: پزشک، متخصص/ آمریکن: تکنسین فوریت های پزشکی، بهیار

۵۳- mortuary – place for dead bodies (“morgue” in the US) – funeral home/ funeral parlour

۵۳- بریتیش: مکانی برای اجساد مردگان (هم معنی “morgue” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: خانه مراسم تدفین، اتاق مراسم تدفین

۵۴- nappy – kind of underpants for babies (“diaper” in British English) – an insulting word about Afro hair

۵۴- بریتیش: نوعی لباس زیر برای کودکان (هم معنی “diaper” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: کلمه توهین آمیز برای مدل موی افرو

۵۵- nervy – nervous/ jumpy – cheeky

۵۵- بریتیش: عصبی، پرتلاطم/ آمریکن: پر رو

۵۶- outside lane – the lane nearest the opposite side of the road, often used by faster cars (“inside lane” in American English) – the lane near the edge of the street, often used by slower vehicles (“inside lane” in British English)

۵۶- بریتیش: لاینی که خودروهای سریع در جاده استفاده می کنند (هم معنی “inside lane” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: لاینی که خود رو های آهسته در جاده استفاده می کنند (هم معنی “inside lane” در انگلیسی آمریکن)

۵۷- pantomime – a kind of play/ musical, that is often based on fairy tales and played at Xmas (often shortened to “panto”) – a performance without speech (“mime” in British English)

۵۷- بریتیش: نوعی بازی، موسیقی که اغلب مبتنی بر اساس افسانه است و در کریسمس نواخته می شود (معمولا به “panto” کوتاه می شود) / آمریکن: پانتومیم (هم معنی “mime” در انگلیسی بریتیش)

۵۸- pants – underpants – long pants (“trousers” in British English)

۵۸- بریتیش: زیر شلواری / آمریکن: شلوار بلند (هم معنی “trousers” در انگلیسی بریتیش)

۵۹- parentheses – brackets generally (round brackets, square brackets, etc) – round brackets

۵۹- بریتیش: پرانتز خمیده ()، کروشه [] و… / آمریکن: پرانتز

۶۰- pavement – the part by the side of the road where people walk (“sidewalk” in American English) – the material that makes a road

۶۰- بریتیش: پیاده رو (هم معنی “sidewalk” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: مواد سازنده جاده ها

۶۱- penny – a hundredth of a pound – a cent

۶۱- بریتیش: یک صد پوند/ آمریکن: یک سنت

۶۲- pissed – drunk – annoyed (“pissed off” in British English)

۶۲- بریتیش: مست / آمریکن: دلخور، رنجیده (هم معنی “pissed off” در انگلیسی بریتیش)

۶۳- prep school – a private school that prepares students to secondary school – a private school that prepares students for university

۶۳- بریتیش: مدرسه خصوصی که دانش آموزان را برای دبیرستان آماده می کند/ آمریکن: مدرسه خصوصی که دانش آموزان را برای دانشگاه آماده می کند

۶۴- professor – the very top members of the academic staff of a university – all lecturers at a university

۶۴- بریتیش: اعضای ارشد کارکنان دانشگاهی / آمریکن: همه سخنرانان دانشگاه

حتما بخوانید: دانلود رایگان لیست کامل حروف اضافه انگلیسی +جزوه pdf

۶۵- prom – music performance, as in “The Proms” – dance/ ball, especially at schools

۶۵- بریتیش: اجرای موسیقی / آمریکن: رقص، مجلس رقص به ویژه در مدارس

۶۶- public school – an old and usually high status private school (historically, the first schools which were open to the paying public) – a school funded by the (local and/ or national) government (“state school” in British English)

۶۶- بریتیش: یک مکتب خصوصی قدیمی و معمولی با درجه بالا (از لحاظ تاریخی، مدارس ابتدایی که به عموم مردم پرداخته می شود) / آمریکن: مدرسه ای که توسط دولت (محلی و / یا ملی) تأمین بودجه می شود (هم معنی “state school” در انگلیسی بریتیش)

۶۷- pudding – dessert generally, or a hot, heavy dessert similar to Xmas pudding – a kind of custard dessert, similar to crème caramel

۶۷- بریتیش: به طور کلی دسر و یا یک دسر داغ و سنگین شبیه به پودینگ کریسمس / آمریکن: نوعی دسر کاستارد، شبیه به کرم کارامل

۶۸- purse – a small and/ or woman’s wallet – a handbag or shoulder bag

۶۸- بریتیش: کیف پول کوچک یا زنانه / آمریکن: کیف یا ساک دستی

۶۹- rail depot – a place where trains are parked – a rail terminal

۶۹- بریتیش: محلی که قطار پارک شده است / آمریکن: ترمینال راه آهن

۷۰- rider – a person riding a bicycle, motorbike, horse, etc – a person travelling on a train, bus, etc (“passenger” in British English)

۷۰- بریتیش: فردی که دوچرخه، موتور سیکلت، اسب و … می راند./ آمریکن: فردی که با قطار، اتوبوس و… مسافرت می کند. (هم معنی “passenger” در انگلیسی بریتیش)

۷۱- robin – a small bird with a red breast – a medium-sized bird with a red breast

۷۱- بریتیش: پرنده کوچک با سینه ی قرمز / آمریکن: پرنده متوسط ​​با سینه ی قرمز

۷۲- roommate – someone sharing the same bedroom – someone sharing the same house/ apartment (“housemate” or “flatmate” in British English)

۷۲- بریتیش: هم اتاقی / آمریکن: هم خانه (به معنی “housemate” یا “flatmate” در انگلیسی بریتیش)

۷۳- a rubber – an eraser – a condom

۷۳- بریتیش: پاک کن/ آمریکن: کاندوم

۷۴- saloon – part of a pub – a Western-style bar

۷۴- بریتیش: قسمتی از میخانه/ آمریکن: استایل غربی میخانه

۷۵- semester – half an academic year – between a quarter and a half of an academic year, depending on how the academic year is split (“term” in British English)

۷۵- بریتیش: نیم سال تحصیلی / آمریکن: بین یک چهارم و یک دوم نیم سال تحصیلی بسته به اینکه سال های تحصیلی چطور از هم جدا می شوند (هم معنی “term” در انگلیسی بریتیش)

۷۶- semi – semi-detached house (“duplex” in American English) – semi-trailer truck (“articulated lorry” in British English)

۷۶- بریتیش: خانه نیمه مجزا (هم معنی “duplex” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: کامیون semi (هم معنی “articulated lorry” در انگلیسی بریتیش)

۷۷- sherbet – a powdered sweet which fizzes a little on your tongue – a type of frozen dessert, like ice cream but with less or no milk (“sorbet” in British English)

۷۷- بریتیش: نوعی پودر شیرین / آمریکن: نوعی دسر یخ زده مانند بستنی است اما با شیر کمتر یا بدون شیر (هم معنی “sorbet” در انگلیسی بریتیش)

۷۸- silverware – trophies won by sports teams – things you eat with (“cutlery” in British English)

۷۸- بریتیش:  جوایز برنده شده توسط تیم های ورزشی / آمریکن: چیز هایی که با آن ها غذا می خورید (هم معنی “cutlery” در انگلیسی بریتیش)

۷۹- sprouts – Brussels sprouts – alfalfa sprouts

۷۹- بریتیش: کلم بروکسل/ آمریکن: جوانه یونجه

۸۰- squash – a kind of cordial that needs to be watered down to be drunk – a kind of vegetable similar to a pumpkin (similar to a British “marrow”)

۸۰- بریتیش: نوعی نوشیدنی بدون الکل رقیق شده با آب / آمریکن: نوعی سبزی شبیه کدو تنبل (هم معنی “marrow” در انگلیسی بریتیش)

۸۱- state school – a school funded by the government (“public school” in American English) – a school funded by the state (rather than the national government or a more local area)

۸۱- بریتیش: مدرسه ای که توسط دولت تامین بودجه می شود (هم معنی “public school” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: مدرسه ای که توسط دولت تامین بودجه می شود (به جای دولت ملی یا منطقه ای)

۸۲- strike – hit the ball – miss (in baseball)

۸۲- بریتیش: ضربه زدن به توپ/ آمریکن: شکست (در بیسبال)

۸۳- subway – a pedestrian underpass – underground railway

۸۳- بریتیش: زیر گذر عابر پیاده / آمریکن: راه آهن زیر زمینی

۸۴- a surgery – a doctor’s office, like a clinic – an operating theatre

۸۴- بریتیش: مطب دکتر مانند کلینیک / آمریکن: تئاتر عملیاتی

حتما بخوانید: ۱۰۰ متن انگلیسی در مورد کارهای روزانه +دانلود pdf

۸۵- suspenders – straps to hold up stockings (“garters” in American English) – straps to hold up trousers (“braces” in British English)

۸۵- بریتیش: بند نگهداری جوراب ساق بلند (هم معنی “garters” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: بند نگه داری شلوار (هم معنی “braces” در انگلیسی بریتیش)

۸۶- sweets – small sugary snacks (“candy” in American English) – dessert/ sweet things generally, such as cakes

۸۶- بریتیش: شیرینی کوچک (هم معنی “candy” در انگلیسی آمریکن) / آمریکن: دسر، در کل چیزهای شیرین مانند کیک

۸۷- tank top – sweater without sleeves – sleeveless T shirt

۸۷- بریتیش: ژاکت بدون آستین/ آمریکن: تی شرت بدون آستین

۸۸- The Times – The Times (often called “The London Times” in the US) – The New York Times

۸۸- بریتیش: به وقت لندن (هم معنی “The London Times” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: به وقت نیویورک

۸۹- tick someone off – tell someone off – irritate someone

۸۹- بریتیش: کسی را منصرف کردن/ آمریکن: کسی را تحریک کردن

۹۰- tights – nylons (“pantyhose” in American English) – skin-tight trousers (“leggings” in British English) or one-piece trousers and top (“unitard” in British English)

۹۰- بریتیش: جوراب شلواری (هم معنی “pantyhose” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: شلوار چسبان (هم معنی “leggings” در انگلیسی بریتیش) یا تاپ شلوار سر هم (هم معنی “unitard” در انگلیسی بریتیش)

۹۱- tosser – idiot/ wanker – someone who likes to throw things away, the opposite of “hoarder”

۹۱- بریتیش: احمق / آمریکن: کسی که دوست دارد همه چیز را دور بیاندازد، مخالف “hoarder” (محتکر)

۹۲- trailer – something that goes behind car or bicycle, usually to carry extra luggage – similar, but also including small places where people can stay (“caravan” in British English)

۹۲- بریتیش: چیزی که معمولا برای حمل بار اضافی پشت ماشین یا دوچرخه قرار می گیرد/ آمریکن: مشابه تعریف قبل و هم چنین مکان های کوچک که مردم می توانند بمانند (هم معنی “caravan” در انگلیسی بریتیش)

۹۳- trolley – shopping trolley – a kind of train in the street (“tram” in British English)

۹۳- بریتیش: چرخ دستی خرید/ آمریکن: نوعی قطار در خیابان (هم معنی “tram” در انگلیسی بریتیش)

حتما بخوانید: دانلود جزوه پی دی اف بیش از ۶۰۰ مترادف و متضاد کلمات انگلیسی

۹۴- trooper – private in the army – state police officer

۹۴- بریتیش: سرباز ارتش / آمریکن: افسر پلیس ایالتی

۹۵- tuition – teaching, especially by a (private) tutor – money paid to study (“tuition fees” in British English)

۹۵- بریتیش: آموزش، به ویژه توسط معلم خصوصی / آمریکن: پول پرداخت شده برای تحصیل (هم معنی “tuition fees” در انگلیسی آمریکن)

۹۶- underpass – a street underground, often under another street – a tunnel for pedestrians under a street (“subway” in British English)

۹۶- بریتیش: خیابان زیرزمینی، اغلب زیر خیابان دیگری/ آمریکن: تونل برای عابرین پیاده در زیر خیابان (هم معنی “subway” در انگلیسی بریتیش)

۹۷- vest – underwear worn under your shirt (“undershirt” in American English) – part of a three-piece suit, worn under your jacket (“waistcoat” in British English)

۹۷- بریتیش: زیر پیراهنی (عم معنی “undershirt” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: بخشی از کت و شلوار سه تکه که زیر کت پوشیده می شود (هم معنی “waistcoat” در انگلیسی بریتیش)

۹۸- wash up – do the dishes – wash your hands (before dinner)

۹۸- بریتیش: شستن ظروف / آمریکن: شستن دست ها (قبل از شام)

۹۹- white spirit – a kind of alcohol used for cleaning, as a paint thinner, etc (“turpentine” in American English) – a kind of illegally distilled alcohol for drinking

۹۹- بریتیش: نوعی الکل برای تمیز کردن، به عنوان رقیق کننده رنگ و غیره (هم معنی “turpentine” در انگلیسی آمریکن)/ آمریکن: نوعی الکل غیر قانونی برای نوشیدن

۱۰۰- Yankee – someone from the United States (usually shortened to “Yank”) – someone from New England or the North-eastern United States more generally

۱۰۰- بریتیش: کسی که اهل ایالات متحده است (معمولا به “Yank” کوتاه می شود)/ آمریکن: کسی که اهل نیو انگلند یا شمال شرقی ایالات متحده است.

این مطلب را بصورت PDF دانلود کنید (کلیک کنید)

واژگان، جملات و جزوات چرب زبان

واژگان کاربردی

واژگان پوشاک و لباس واژگان فرودگاه
واژگان لوازم خانه واژگان زیبای انگلیسی
واژگان فضاهای داخلی خانه واژگان حیوانات
واژگان سبزیجات واژگان ادویه جات
کار و تجارت واژگان زیبا برای توصیف افراد

اصطلاحات کاربردی

اصطلاحات کاربردی روزمره آدرس دادن
اختصارات کاربردی روزمره اصطلاحات ریاضی
۱۰۰ کلمه با معنای متفاوت در آمریکن و بریتیش تشکر و عذرخواهی
۴۵۰ اصطلاح جالب انگلیسی

جملات کاربردی

جملات شروع مکالمه و ادامه گرم آن ۱۰۰ جمله راجب کارهای روزمره
جملات و پیام های عاشقانه

دانلود جزوه،کتاب و فیلم واژگان

۳۰۰۰ واژه پرکاربرد ۶۰۰ کلمه مترادف و متضاد
۲۰۰ واژه دشوار و پرکاربرد در همه آزمونها ۶ کتاب یادگیری واژگان زبان

ترفندهای کاربردی

بهترین روش یادگیری واژگان زبان روش یادگیری زبان انگلیسی
زبانمهر

حتما بخوانید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست