در ادامه آموزش های کاربردی زبان انگلیسی، در این پست، 200 تا از اصطلاحات و ضرب المثل های کاربردی و روزمره زبان انگلیسی را با ترجمه فارسی در اختیار شما قرار می دهیم. نهایتا هم می توانید فایل پی دی اف را دانلود کنید.
ضرب المثل ها یا proverbs بخشی از گفته ها یا عبارت هایی هستند که در ان ها شیوه بیان موضوع از گفته ها ی عادی متفاوت است. ضرب المثل عبارتی است کوتاه, دقیق,شیوا,به یاد ماندنی که برای اخطار,نصیحت,پیش گویی یا نوعی برداشت انتقادی از یک موضوع است.در زبان انگلیسی ضرب المثل ها همانند زبان فارسی پر کاربرد و با اهمیت است ,به همین دلیل در این مقاله سعی شده است به تعدادی از رایج ترین ضرب المثل های انگلیسی بپردازیم.
در بخش اول مهم ترین ضرب المثل ها و در بخش دوم اصطلاحات کاربردی روزمره را برای شما تدوین کرده ایم. همچنین می توانید دانلود رایگان ۱۰۰ تااز بهترین داستان های کوتاه زبان انگلیسی با ترجمه فارسی را مطالعه کنید.
بخش اول- ضرب المثل های کاربردی زبان انگلیسی | |
نابرده رنج گنج میسر نمی شود | no pains ,no gains |
خواستن توانستن است | where there is a will there is a way |
اب در هاون کوبیدن | he beats a dead horse |
پول علف خرس نیست | money doesn’t grow on the tree |
نوش دارو بعد از مرگ سهراب | after death the doctor |
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو | when you are in Rome,do as the Romans do |
او خیالات خام در سر دارد | he builds castles in the air |
توانا بود هرکه دانا بود | knowledge is power |
پیمانه اش پر شده است | his days are numbered |
به هرجا بری اسمان همین رنگه | all roads lead to Rome |
از اب گل الود ماهی گرفتن | fish in troubled waters |
خشک و تر با هم می سوزند | everyone is in the same boat |
دل به دریازدن | take the plunge |
باد آورده را باد می برد | easy comes,easy goes |
بی خبری خوش خبری است | no news is good news |
شاهنامه آخرش خوش است | all is well that ends well |
دو صد گفته چون نیم کردار نیست | actions speak louder than words |
هر گردی که گردو نمی شود | all that glitters is not gold |
دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است | better late than never |
کوری که عصاکش کسی شود | the blind leading the blind |
جوجه را آخر پاییز می شمارند | don’t count your chickens before they’re hatched |
دیگ به دیگ میگه روت سیاه | the pot calling the kettle black |
دندان اسب پیش کشی را نمی شمارند | don’t look a gift horse in the mouth |
یک دست صدا ندارد | many hands make light work |
کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد | The shoemaker’s wife goes the worst shod |
از دنده چپ برخاستن | To get out of bed on the wrong side |
با یک گل بهار نمی شود | One swallow does not make summer |
باد آورده را باد می برد | Light come, light go |
نانش در روغن است | His bread is buttered on both sides |
یک تخته اش کم است | He is a button short |
به ساز کسی رقصیدن | To dance to a person’s tune |
حساب حساب است، کاکا برادر | Bargain is bargain |
مثل خر در گل مانده | Like a duck in thunderstorm |
نخود هر آشی بودن | To have a finger in every pie |
دست و پا چلفتی است | His fingers are all thumbs |
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها | There is no smoke without fire |
از چاه درآمدن و در چاله افتادن | To fall from the frying pan into the fire |
مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد | A burnt child dreads the fire |
آرامش قبل از طوفان | After storm cames calms |
پا توی یک کفش کردن | Harp on one string |
بخش دوم- اصطلاحات کاربردی زبان انگلیسی | |
به چه منظور | to what end |
باید به کارش ایولله گفت. | You must hand it to him. |
با صحبتهایت حالم را بهم میزنی. | You make me ill with your speech. |
به جرأت میتوانم بگویم… | I dare say… |
بپایید. ملتفت باشید. | Mind your eye. |
ببخشید پشتم به شماست. | Excuse me back. |
به شرافتم سوگند | upon my word |
بهحساب خودم | on my own account |
(قیافه اش) به پدرش رفته. | He takes after his father. |
به حال من فرقی نمیکند…. | It is all the same to me. |
بدرد من نمی خورد. | It does not answer my purpose. |
به تو چه؟ | What is that to you? |
بین خودمان باشد | Between you and me |
به من مربوط نیست | It is not concern of mine. |
آدم خوش معامله شریک مال مردم است | Honesty is best policy. |
به هیچ وجه نمیدانم | I’m hanged if I know. / I’ll be hanged if I know. |
باعث افتخار من است | I am greatly honored. |
برو با هم قد خودت طرف بشو | Pick on someone your own size. |
بابا ایوالله! | I take my hat off to you. /take my hat off to |
با دم شیر بازی نکن | Don’t twist the lion’s tail. |
برگ سبزی است تحفه ی درویش | A widow’s mite. |
بگذارید نفسم جا بیاید | Let me gather my breath. |
برحسب تقاضای… | at the instance of |
سرت به کار خودت باشه. سرت تو لاک خودت باشه | Mind your own business. |
بی حالم. بی حوصله ام | I am off color. |
به دیگران نیکی کنید | Do good to others. |
بجنبید. زودباشید | Snap into it. |
بی ادبی و پررویی موقوف | None of your sauce. |
بره به جهنم | The devil take him. |
برو گم شو! | Clear out! |
تا آنجا که به من مربوط می شود. | For all I care. |
برو پی کارت! | Go along with you/get lost! |
بارک الله! | Good show! |
برو به جهنم! | Go to the devil! |
بالادست ندارد. | He is second to none. |
بنظر من…. | It looks to me…. |
بسته به میل خودت است./هرطور میلتان است. | It is up to you. |
بیخود نبود که… | It was not for nothing that… |
به سلامتی شما. (هنگام نوشیدن) | Here’s to you. |
بی رودربایستی | In a family way |
پول که علف خرس نیست. | Money doesn’t grow on trees. |
تا چه پیش آید. | It all depends. |
تا جایی که در توان من است. | To the best of my ability. |
تا خرخره گرفتار مشکل است. | He is neck-deep in trouble. |
تا آنجا که من میدانم…. | For the best of my knowledge… |
با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته. | He robs his belly to cover his back. |
تف بر این زندگی. | Down this life. |
تا زندگی هست امید هست. | While there is a while there is a hope. |
تا آنجا که چشم کار میکند. | As far as the eye can reach. |
تا تنور گرم است نان را بچسبان. | Strike while the iron is hot. |
صداقت بهترین سیاست است. | Honesty is the best policy. |
توی باغ نیست. | He is off the rails. |
نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد. | Waste not, want not. |
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها. | There is no smoke without fire. |
تازه اولشه. | This is only the beginning. |
تا نباشد چوب تر، فرمان نبرد گاو و خر. | Spare the rod and spoil the child. |
توانا بود هر که دانا بود. | Knowledge is power. |
تفرقه بنداز و حکومت کن. | Divide and rule. |
جریان چیه؟ | What is all about |
جلوی زبونت رو بگیر. | Control your tongue. |
بزن به چاک. | Buzz off. |
بفرمایید میل کنید. از خودتون پذیرایی کنید. | Help yourself. |
بدجوری گیر کردم. | I am in a rather hole. |
به غیرتم برخورد. | My pride was wounded |
بد هیچکس را نخواهید. | Wish nobody ill. |
پایت را به اندازهی گلیمت دراز کن. | Cut your coat according to your cloth |
پول حلال مشکلات است. | Money talks |
پای مرا وسط نکشید. | Don’t involve me |
پایش لب گور است. | He is on his last leg |
چارهای جز این ندارم. | I have no choice but… |
بیخیالش! | What do I care |
چه خیال باطلی | A fat chance |
چه نفعی دارد؟ | What is there in it |
چرا در مجلس عروسی داشتی چشمچرانی میکردی؟ | Why were you feeding your eyes in the wedding party |
چوب خدا صدا ندارد. | The mills of God grind slowly |
چقدر به شما بدهکارم؟ | How much do I owe you |
چه پررویی! | What cheek |
چه باید کرد؟ | What is to do |
25 ضرب المثل کاملا کاربردی دیگر با مثال
1-As easy as pie به معنای “خیلی آسان” و مترادف A piece of cake است.
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی چرب زبان، انگلیسی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان انگلیسی مثل بلبل حرف بزن!
مثال:
- He said it is a difficult problem, but I don’t agree. It seems as easy as pie to me! او گفت مسئله سختی است، اما من موافق نیستم. به نظر من خیلی آسان است
2- Be sick and tired of به معنای “متنفر بودن” و مترادف Can’t stand است.
- I’m sick and tired of doing nothing but work. Let’s go out tonight and have fun. من از انجام دادن هیچ چیزی به غیر از کار بیزار نیستم. بیایید امشب بیرون برویم و خوش بگذرانیم
3- bend over backward به معنای “خیلی سخت تلاش کردن” (یا حتی بیش از حد!) است
- He bent over backward to please his new wife, but she never seemed satisfied. او سخت تلاش کرد تا همسر جدیدش را راضی کند، اما او هیچ وقت راضی به نظر نمی رسید
4- bite off more than one can chew به معنای “لقمه بزرگتر از دهان برداشتن” است.
- John is so far behind in his studies. Besides classes, he plays sports and works at a part-time job. It seems he has bitten off more than he can chew. جان از درس هايش خيلي عقب مانده است. او علاوه بر کلاس، ورزش و به صورت نیمه وقت کار می کند. به نظر می رسد او لقمه بزرگ تر از دهانش برداشته است
5- broke به معنای “ورشكسته” يا ” بي پول ” است.
- I have to borrow some money from my Dad. Right now, I’m broke. من باید مقداری پول از پدرم قرض بگيرم. در حال حاضر، بي پول هستم
6 -Change one’s mind به معناي “عوض شدن نظر كسي ” است.
- I was planning to work late tonight, but I changed my mind. I’ll do extra work on the weekend instead. من تصميم گرفتم امشب تا آخر وقت كار كنم اما نظرم عوض شد. در عوض آخر هفته بيشتر كار خواهم كرد
7- Cut it out! به معناي ” پايان دادن به يك كار اشتباه” است.
- That noise is really annoying. Cut it out! این صدا واقعا آزار دهنده است. بس کن
8- Drop someone a line به معنای “فرستادن پيام یا ایمیل برای کسی” است.
- It was good to meet you and I hope we can see each other again. Drop me a line when you have time. از ديدن شما خوشحال شدم و امیدوارم بتوانیم دوباره همدیگر را ببینیم. هر زمان وقت داشتید، به من پيام بدهيد
9- Figure out به معنای “مشكل يا مسئله اي را حل كردن” است.
- I don’t understand how to do this problem. Take a look at it. Maybe you can figure it out. من نمی دانم چطور این مسئله را حل كنم. نگاهی به آن بیندازید. شاید بتوانيد حلش كنيد
10- Fill in for someone به معنای “انجام كار هاي كسي وقتي كه نيست” يا “جاي كسي را پر كردن” است.
- While I was away from the store, my brother filled in for me. وقتي كه من از فروشگاه دور بودم، برادرم جای من را پر کرد
11- In ages به معنای “برای مدت طولانی” است.
- Have you seen Joe recently? I haven’t seen him in ages. آیا اخیرا جو را دیده اید؟ سال هاست که او را ندیده ام
12- Give someone a hand به معنای ” کمک كردن به كسي ” است.
- I want to move this desk to the next room. Can you give me a hand? من می خواهم این میز را به اتاق بغلي ببرم. آیا می توانید کمکم کنید؟
13- Hit the hay به معنای “رفتن به رختخواب ” و مترادف Hit the sack است.
- It’s after 12 o’clock. I think it’s time to hit the hay. ساعت بعد از 12 است. من فکر می کنم وقت آن رسیده است که به رختخواب بروم
14- In the black به معنای “پُر سود” است.
- Our business is really improving. We’ve been in the black all year. کسب و کار ما واقعا در حال رشد است. ما در تمام سال در سود بوده ایم
15- In the red به معناي که “در ضرر “است.
- Business is really going poorly these days. We’ve been in the red for the past three months. این روز ها كسب و كار واقعا بد پیش می رود. ما در سه ماه گذشته در ضرر بوده ایم
16- In the nick of time به معنای “سر بزنگاه” است.
- I got to the drugstore just in the nick of time. It’s a good thing because I really need this medicine! من درست سر وقت به داروخانه رسیدم. خوب شد زيرا من واقعا به این دارو نیاز دارم
17- Keep one’s chin up به معنای “سر خود را بالا نگه داشتن” است.
- I know things have been difficult for you recently, but keep your chin up. It will get better soon. می دانم که اخیرا كارهاي تان به هم گره خورده است، اما شجاع باشيد و سرتان را بالا نگه داريد
18- know something like the back of your hand به معنای “مثل كف دست بلد بودن” است.
- If you get lost , just ask me for directions. I know this part of town like the back of my hand اگر گم شدید، فقط از من آدرس را بپرسيد. من این قسمت از شهر را مثل كف دستم مي شناسم
19- Once in a while به معنای “گهگاهي/ هر چند وقت يك بار” است
- Have you seen to the new movie theater? No, only see movies once in a while. I usually stay at home and watch TV. آیا شما فيلم سینمایي جدید را ديده ايد؟ نه، من هر از گاهي فیلم مي بينم. من معمولا در خانه می مانم و تلویزیون تماشا می کنم
20- Sharp به معنای “راس ساعت” است.
- I’ll meet you at 9 o’clock sharp. If you’re late, we’ll be in trouble! من شما را راس ساعت 9 خواهم ديد. اگر دیر كنيد ما به مشكل برمي خوريم
21 -Sleep on it به معنای “خوب فكر كردن قبل از تصمیم گیری” است.
- That sounds like a good deal, but I’d like to sleep on it before I give you my final decision. به نظر خوب است، اما من مايلم قبل از این که تصمیم نهایي ام را به شما بگويم، در موردش خوب فكر كنم
22- Take it easy به معنای ” سخت نگرفتن” است.
- I don’t have any special plans for the summer. I think I’ll just take it easy. من هیچ برنامه خاصی برای تابستان ندارم. فکر می کنم که خيلي سخت نگيرم
23- To get the ball rolling به معنای “دست به كار شدن” است.
- We need to get this project started as soon as possible. I’m hoping you will help me get the ball rolling.
ما باید این پروژه را در اسرع وقت شروع کنیم. امیدوارم به من کمک کنید تا دست به كار شوم.
24- Up to the minute به معنای “جدید ترین اطلاعات” است.
- I wish I knew more about what is happening in the capital city. We need more up to the minute news. ای کاش درباره آنچه در پایتخت اتفاق می افتد بیشتر می دانستم. ما به جديد ترين اخبار نیاز داریم
25- Twenty-four/seven به معنای “در تمام طول شبانه روز / هميشه” است.
- You can access our web site 24/7. It’s very convenient! شما می توانید در هر ساعت از شبانه روز به وب سایت ما دسترسی داشته باشید. خیلی آسان است
18 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
خیلی خوب بود و با ضرب المثل ها حال کردم و خیلی هم توی زندگیمون ازشون استفاده میکنیم واقعا خیلی ممنون از این سایت خوبتون
لطفا” عکس ضربالمثل road to hell is paved with good intensions چه میشود؟ میتوانید در گرو مطرح کنید.
شاید “عدو شود سبب خیر …” جوابش باشد ولی معادل انگلیسی این چیست؟
ببخشید میدونید ضرب المثل ( کلاغ می خواست راه رفتن کبک رو یاد بگیره ، را رفتن خودش رو هم فراموش کرد ) به انگلیسی چی میشه.؟
یا خدا😅😂
واقعاً، همه چیز عالیست، ممنونم از شما!
خیلی عالی بود اما ضرب المثل (عروس نمی تواند برقصه می گه زمین کجه ) نبود
عالی بود ممنون از شما اما ضرب المثل با یک تیر دونشان زدن را نداشت
To kill to birds with one stone
خوب بود ممنون اگه بدم بود ولی زحمت کشیدید وقت گذاشتید که اینا رو برای ما نوشتید و گذاشتید
والله من که خوشم میاد ولی اونایی که میگن بدبوده اگه بد بوده زحمت
کشیدن وقت گذاشتن 👍👍🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻ممنون 🥰🥰🥰🤩🤩🤩😍😍😘
عالی-عالی-عالی
سلام
ممنون میشم این جمله مفهومی رو برام ترجمه کنید:you can’t star a fire worrying about your little world falling apart
Nice👌🏻
خیلی عالیه بابت مطالب خوبتون ممنونم
بیشترشو ماهم استفاده میکنیم
سلام
هرچه میخواهد دل تنگت بگو
چی میشه لطفا
این یکی بیشتر از ضرب المثل یک جمله هست .
every thing you wont just say
سلام این یکی اشتب بود
After storm comes calms
میشه بعد طوفان ارامش میاد نه ارامش قبل از طوفان
I can can a can with can