اگر به دنبال اصطلاحات روزمره و کاربردی زبان انگلیسی (برای مکالمه و …) هستید جایی نروید! امروز تمام عبارات مفید زبان انگلیسی را یک جا جمع کرده و آنها را در قالب فایل پی دی اف شامل ۱۰۰۰ اصطلاح کاربردی برای دانلود رایگان قرار داده ایم. با این جزوه نیازی به هیچ مطلب یا جزوه دیگری در رابطه با اصطلاحات کاربردی انگلیسی نخواهید داشت.
30 اصطلاح رایج تر (تجربه من)
اصطلاح | ترجمه | معنی | کاربرد/نکته | مثال | ترجمه مثال |
---|---|---|---|---|---|
Break the ice | یخشکنی | شروع مکالمه | برای رفع خجالت در شروع گفتگو | She told a joke to break the ice | او یک جوک گفت تا یخ جلسه را بشکند. |
Piece of cake | مثل آب خوردن | خیلی آسان | برای توصیف کارهای ساده | The test was a piece of cake | امتحان خیلی آسان بود. |
Hit the nail on the head | به هدف زدن | دقیقاً درست گفتن | برای تأیید نظر درست | You hit the nail on the head | جوابت دقیقاً درست بود. |
Let the cat out of the bag | راز را فاش کردن | لو دادن راز | برای افشای غیرعمدی راز | He let the cat out of the bag about the party | او راز مهمانی را فاش کرد. |
Under the weather | حال نداشتن | کسل بودن | برای بیان حال بد جسمی یا روحی | I’m feeling under the weather today | امروز حالم خوب نیست. |
Kick the bucket | مردن | از دنیا رفتن (عامیانه) | برای مرگ یا خراب شدن چیزی | The old car kicked the bucket | ماشین قدیمی از کار افتاد. |
Spill the beans | راز را لو دادن | فاش کردن اطلاعات | برای اصرار به گفتن حقیقت | Spill the beans! What happened | راز را لو بده! چی شد؟ |
Bite the bullet | دندان روی جگر گذاشتن | تحمل کردن | برای پذیرش موقعیت سخت | I bit the bullet and finished the task | تحمل کردم و کار را تمام کردم. |
The ball is in your court | نوبت توست | تصمیم با توست | برای واگذاری تصمیم به دیگری | The ball is in your court now | حالا نوبت توست. |
Barking up the wrong tree | اشتباه گرفتن | هدف اشتباه | برای اشتباه گرفتن شخص یا موقعیت | You’re barking up the wrong tree | اشتباه گرفتی. |
A dime a dozen | خیلی رایج | بیارزش | برای چیزهای معمولی و فراوان | Those souvenirs are a dime a dozen | این سوغاتیها خیلی معمولیاند. |
Beat around the bush | حاشیه رفتن | مستقیم نگفتن | برای پرهیز از موضوع اصلی | Stop beating around the bush | حاشیه نرو و حقیقت را بگو. |
Burn the midnight oil | تا دیروقت کار کردن | شبزندهداری | برای کار یا مطالعه تا دیروقت | She burned the midnight oil for her project | او تا دیروقت برای پروژهاش کار کرد. |
Caught red-handed | دستگیر شدن | در حین عمل گیر افتادن | برای کشف کسی در حین خطا | He was caught red-handed stealing | او در حال دزدی دستگیر شد. |
Don’t count your chickens | جوجه را آخر پاییز میشمارند | زود قضاوت نکن | برای پرهیز از پیشبینی زودهنگام | Don’t count your chickens yet | هنوز زود است قضاوت کنی. |
Get cold feet | دستپاچه شدن | ترسیدن در لحظه آخر | برای بیان تردید یا ترس | She got cold feet before the speech | او قبل از سخنرانی دستپاچه شد. |
On cloud nine | خیلی خوشحال بودن | سرخوشی | برای شادی زیاد | I was on cloud nine after the exam | بعد از امتحان خیلی خوشحال بودم. |
Out of the blue | ناگهانی | غیرمنتظره | برای اتفاقات بدون مقدمه | He called me out of the blue | او ناگهان به من زنگ زد. |
Over the moon | بسیار خوشحال بودن | شادی زیاد | مشابه on cloud nine، کمی قویتر | She was over the moon with the job | او از گرفتن کار بسیار خوشحال بود. |
Pull someone’s leg | دست انداختن | شوخی کردن | برای شوخی با کسی | Are you pulling my leg | داری منو دست میاندازی؟ |
Rain cats and dogs | باران شدید | بارش سنگین | برای توصیف باران خیلی شدید | It was raining cats and dogs | باران شدید میبارید. |
The early bird catches the worm | سحرخیز باش | موفقیت با تلاش زودهنگام | برای تشویق به اقدام سریع | The early bird catches the worm | سحرخیز باش تا کامروا باشی. |
Through thick and thin | در سختی و آسانی | همراهی همیشگی | برای وفاداری در مشکلات | She stood by me through thick and thin | او در سختی و آسانی کنارم بود. |
When pigs fly | محال ممکن شدن | هرگز | برای غیرممکن بودن چیزی | He’ll clean his room when pigs fly | وقتی خوکها پرواز کنن، او اتاقشو تمیز میکنه. |
A blessing in disguise | خیر نهان در شر | خیر در مشکل | برای فایده پنهان در مشکل | Losing that job was a blessing in disguise | از دست دادن آن کار خیر بود. |
Actions speak louder than words | عمل بهتر از حرف | اهمیت عمل | برای تأکید بر عمل به جای حرف | Actions speak louder than words | عمل بهتر از حرفه. |
Don’t judge a book by its cover | از ظاهر قضاوت نکن | قضاوت عجولانه نکن | برای پرهیز از پیشداوری | Don’t judge a book by its cover | از روی ظاهر قضاوت نکن. |
Every cloud has a silver lining | هر مشکلی راهحلی دارد | امید در مشکلات | برای یافتن نکته مثبت در سختی | Every cloud has a silver lining | هر مشکلی راهحلی داره. |
Keep your chin up | سرت را بالا نگه دار | ناامید نشو | برای تشویق در سختیها | Keep your chin up; things will get better | ناامید نشو؛ همهچیز بهتر میشه. |
Once in a blue moon | بهندرت | خیلی کم | برای اتفاقات نادر | I visit my hometown once in a blue moon | بهندرت به زادگاهم سر میزنم. |
- تمرین در مکالمه: این اصطلاحات را در جملات روزمره به کار ببرید تا طبیعی شوند.
- مرور منظم: هفتهای ۵-۱۰ اصطلاح را مرور کنید و در موقعیتهای واقعی استفاده کنید.
- درک زمینه: کاربرد هر اصطلاح را در موقعیت مناسب (رسمی یا غیررسمی) یاد بگیرید.
دانلود جزوه های اصطلاحات/عبارات رایج
۲۵۰ تا از کاربردی ترین اختصارات در انگلیسی مدرن که باید بلد باشید
دانلود ۵۰ متن کوتاه انگلیسی با ترجمه فارسی (بسیار کاربردی)
۱۵۰ تا از اصطلاحات و ضرب المثل های روزمره انگلیسی با ترجمه فارسی
لیست تمام اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی که حتما باید بلد باشید!
۱۰۰ متن انگلیسی در مورد کارهای روزانه +دانلود pdf
۱۰۰ تا از پرکاربردترین عبارات زبان انگلیسی با موضوع تجاری (بیزینس)
۹۴ کلمه مخفف در زبان انگلیسی که برای آزمونهای زبان بسیار مفیدند
یادگیری اصطلاحات رایج انگلیسی یعنی یادگیری نصف زبان انگلیسی! در واقع یادگیری اصطلاحات رایج زبان انگلیسی میتواند به شما کمک کند تا مکالمات خود را بهبود ببخشید و به زبان طبیعیتری صحبت کنید. در زیر چند راه برای یادگیری اصطلاحات رایج زبان انگلیسی آمده است:
- خواندن کتب و مقالات: کتب آموزشی، رمانها و مقالات زبان انگلیسی را مطالعه کنید و اصطلاحاتی که در آنها استفاده میشود را یادداشت کنید.
- تماشای فیلمها و سریالها: با تماشای فیلمها و سریالهای انگلیسی، اصطلاحات رایج را در زمینههای مختلف مانند عبارات روزمره، ادبیات، فناوری و غیره بیاموزید.
- گوش دادن به موسیقی و پادکستها: موسیقیهای انگلیسی و پادکستهای زبان انگلیسی را گوش کنید و به اصطلاحاتی که در آنها استفاده میشود توجه کنید.
- مطالعه وبلاگها و نشریات آنلاین: وبلاگها، نشریات آنلاین و منابع دیگر آنلاین را مطالعه کنید و اصطلاحات رایج را در متنهای مختلف بیابید.
- استفاده از منابع آموزشی: استفاده از کتابها، ویدئوها و دورههای آموزشی آنلاین که به اصطلاحات رایج زبان انگلیسی میپردازند، میتواند به شما در یادگیری این اصطلاحات کمک کند.
به طور کلی، تنوع در منابع مورد استفاده و تمرین مستمر میتواند در یادگیری اصطلاحات زبان انگلیسی به شما کمک کند. همچنین، توجه به استفادههای مختلف اصطلاحات و تمرین فعالانه آنها نیز بسیار موثر است. این اصطلاحات نتیجه سال ها تجربه در امر تدریس زبان انگلیسی هستند. اگر سوال، نظر یا تجربه ای در این زمینه دارید در بخش نظرات با ما مطرح کنید.
واژگان، جملات و جزوات چرب زبان
7 ضرورت یادگیری اصطلاحات زبان
یادگیری اصطلاحات رایج انگلیسی به دلایل متعددی اهمیت دارد: مهم است که به عنوان یک زبانآموز یا فرد علاقمند به یادگیری زبان انگلیسی با اصطلاحات رایج آشنا شوید تا بتوانید به طور بهتر با زبان انگلیسی در مکالمات و مطالب مختلف ارتباط برقرار کنید در زیر چند دلیل برای ضرورت یادگیری این اصطلاحات که بهتر هست شما بدانید آورده شده است:
می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی چرب زبان، انگلیسی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان انگلیسی مثل بلبل حرف بزن!
- تسلط بر مکالمات روزمره اصطلاحات رایج انگلیسی در مکالمات روزمره بسیار استفاده میشوند. با یادگیری این اصطلاحات، شما قادر به درک و استفاده از زبان محاورهای و اجتماعی خواهید بود.
- افزایش فهم در مطالب نوشتاری اصطلاحات در متون نوشتاری و رسمی نیز به شدت استفاده میشوند. یادگیری این اصطلاحات به شما کمک میکند تا بهترین فهم ممکن از مطالب متون را داشته باشید.
- بهبود مهارتهای شنیداری با شنیدن و تشخیص اصطلاحات در مکالمات یا فیلمهای انگلیسی، مهارتهای شنیداری شما تقویت میشود و بهتر میتوانید از جزئیات مکالمات درک کنید.
- تسهیل در ارتباطات تجاری در محیط کاری یا تجاری، استفاده از اصطلاحات مرتبط با حوزه مخصوص به شما (مثلاً حوزه IT، حقوق، پزشکی و غیره) کمک میکند تا بهترین ارتباطات ممکن را برقرار کنید.
- تسهیل در مکالمات با بومیها آشنایی با اصطلاحات محلی و مرسوم در انگلیسی به شما کمک میکند تا مکالمات خود را با بومیها بهبود بخشید و با آنان در سطح عمیقتری ارتباط برقرار کنید.
- پیشرفت در آزمونهای زبان در آزمونهای زبان مانند TOEFL یا IELTS، استفاده صحیح از اصطلاحات میتواند به شما کمک کند تا نمره بهتری کسب کنید.
- تقویت رواننویسی اصطلاحات به شما کمک میکنند تا بهترین و دقیقترین توصیفها و توضیحات را در مکالمات یا نوشتارهای خود استفاده کنید.
به طور کلی، یادگیری اصطلاحات رایج انگلیسی به شما کمک میکند تا بهتر و مؤثرتر از زبان انگلیسی استفاده کنید و در مواقع مختلف زندگیتان با موفقیت مواجه شوید.
15 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
سلام تبریک میگم
چه قلب بزرگی دارید
احسنت به شما
سایتتون خیلی پر کاربردہ، واقعا کمکم کرد.. دمتون گرم
بسیار عالی خدا به شما خیر و برکت دهد
درود برشما،کارهای شما بسیار ارزشمند ومفیده.
سپاس
بسیار عالی خدا به شما خیر و برکت دهد به خاطر دیدگاه بلندتون در صورتی که همکاران شما بدون هزینه قدمی بر نمی دارند.
با سلام و احترام.
بسیار عالی. تشکر بابت اصطلاحات و ضرب المثل ها.
مرسی عالی بود
سلام اصطلاح blue hardمعنیش چی میشه؟؟؟؟//
سایت تون فوق العاده س . مرسی بابت فایل هایی که به صورت رایگان قرار دادید. موفق و سلامت باشید .
سلام
مطالب اون خیلی آموزنده است. ممنون
سلام و خسته نباشید
لینک دانلود این جزوه را نذاشتید
بینظیر به نظر میرسد این متون خیلی حیرت آوره
عالی هستید.
ممنونم
سلام اصلا لینک دانلود رو نزاشتین
مسخرتون که نیستیم، نیم ساعته دارم نگاه میکنم هیچی نیس
درود و عرض ادب. هموطن عزیزم لینک ها با آیکون پی دی اف کنارشان به وضوح قابل دیدن هستند، وارد هر صفحه شوید، توضیحات هر کدام را ببینید و دانلود کنید موید باشید